سماء فرخندهنژاد*
گامهای لرزان طالبان برای کسب مشروعیت سیاسی
تهران (پانا) - اگرچه نشست اخیر علمای طالبان در کابل با هدف تسریع در به رسمیت شناخته شدن دولت طالبان در محیط منطقهای و بینالمللی برگزار شد، اما عملکرد اداره حکومت در ماههای گذشته به گونهای بوده است که تحقق چنین هدفی را دور از دسترس میکند.
یکی از مهمترین دغدغههای کنونی طالبان به رسمیت شناخته شدن آنها توسط جامعه بینالمللی است که برای نیل به این هدف از هیچگونه تلاشی دریغ نمیکنند، همچنانکه برگزاری گردهمایی تحت رهبری طالبان افغانستان با حضور هزاران رهبر دینی و قومی را که با بیانیه درخواست از دولتهای خارجی برای به رسمیت شناختن رسمی دولت آنها خاتمه یافت، باید آخرین تلاش این گروه برای کسب مشروعیت بینالمللی دانست. طالبان در این نشست صریحا در بیانیهای از کشورهای منطقه و بینالملل خواسته بود که امارت اسلامی افغانستان را به رسمیت بشناسند.
ناگفته نماند طالبان در کنار مهمترین درخواست خود از جامعه بینالمللی مطالبات دیگری هم داشتند که لغو تحریمها، آزادی داراییهای بانک مرکزی این کشور و حمایت از توسعه افغانستان از جمله آنها است.
اما در مقابل این مطالبات مطروحه، تاکنون هیچ یک از وعدههای طالبان عملی نشده و هیچ کدام از انتظارات داخلی و بینالمللی که برای بهبود بخشیدن به شرایط این کشور و تعامل با دیگر بازیگران جامعه بینالمللی وجود داشت، برآورده نشده است. همچنانکه در طول حدود یک سال گذشته، طالبان بدون آنکه زمینههای داخلی را فراهم نماید، از کشورهای دیگر انتظار به رسمیت شناخته شدن داشت. حال آنکه مهمترین زمینه داخلی به رسمیت شناخته شدن، انتقال از یک دولت طایفی به یک دولت فراگیر ملی است که طالبان به سمت آن نرفته است.
در همین حال اگر بخواهیم کارنامهای برای طالبان در این مدت ارائه کنیم بایستی به مصادیقی از قبیل پایمال شدن حقوق زنان، ممانعت از تحصیل دختران، الغای قانون اساسی جمهوری افغانستان، اخراج کارمندان زن از ادارات، مصادره اموال، املاک و خانههای کسانی که حاضر نیستند با طالبان همراهی کنند، کوچ دادنهای اجباری، برخورد قهرآمیز با فعالان سیاسی ناراضی، تضییع حقوق اقوام و خودداری از برگزاری انتخابات توجه داشته باشیم. نتیجه این نوع حکمرانی، زیر سؤال رفتن مشروعیت در محیط داخلی است که میتواند کسب مشروعیت در بعد خارجی را نیز با چالش مواجه کند.
با این اوصاف، احتمال کسب مشروعیت و قبول این مهم که طالبان میخواهند یک حکومت مدنی و قوانین مورد قبول جامعه بینالمللی را در افغانستان حاکم کنند، بسیار سخت است. از طرف دیگر طالبان در حال حاضر دیگر یک گروه نظامی و جنگی نیست و وارد سیاست شده است؛ با این وجود طالبان نمیخواهد و نمیتواند از بدنه نظامی خود فاصله بگیرد.
پس بایستی این حقیقت تلخ را بپذیریم که حکومت طالبان در افغانستان از همان رویکردهای نظامیگری سابق خود پیروی خواهد کرد. بنابراین طی سالهای پیش رو همچنان شاهد این سبک و سیاق از حکمرانی در افغانستان خواهیم بود. در واقع، به نظر میرسد که نگاه طالبان هم به پدیده دولت و هم در روابط میان دولتها، هنوز نگاه نظامی است و اگر این نگاه به زودی تغییر پیدا نکند و سیاسی نشود، باعث بن بست و ناامیدیهای مضاعف میشود.
همچنین دولتهای مخالف به رسمیت شناخته شدن این گروه دلایل محکمه پسندی دارند؛ که از جمله آنها میتوان به ناتوانی طالبان در برقراری امنیت، سرکوب و کشتار معارضین که نمونههایی از آن در پنجشیر و بلخاب رخ داده، تقسیم کار با سایر گروههای تروریستی مانند داعش و فقدان مدیریت کشور در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اشاره کرد.
کسب مشروعیت داخلی مقدمهای برای کسب مشروعیت بینالمللی و به رسمیت شناخته شدن حکومت طالبان در افغانستان است. طالبان برای کسب مشروعیت باید به داخل افغانستان توجه و رضایت مردم را کسب نماید؛ راه کسب مشروعیت داخلی و مقبولیت مردمی در چند چیز خلاصه میشود که از جمله آنها میتوان به عرضه خدمات فراگیر برای مردم، رفع بیکاری و حل مشکلات اقتصادی، اقدام برای تشکیل حکومت فراگیر و فراهم ساختن زمینه برای تدوین قانون اساسی و انتخابات اشاره کرد.
در پایان باید گفت در حالی که حدود ۱۱ ماه از تأسیس حکومت طالبان میگذرد، تلاشهای معطوف به رسمیت یافتن در بعد منطقهای و فرامنطقهای هنوز به جایی نرسیده است و در همان حال چون طالبان تلاش نکرده تا علت آن را رفع نماید، همچنان نمیتوان چشمانداز روشنی برای کسب مشروعیت منطقهای و بینالمللی طالبان حداقل در کوتاه مدت متصور بود.
*کارشناس مسائل بینالملل
منبع: شورای راهبردی روابط خارجی
ارسال دیدگاه