در گفتوگوی مشروح با پانا عنوان شد؛
اسماعیل براری: من غمگینم!
سینمای الان حاصل کاستیهای مدیریتی ۱۰ سال پیش است/ اگر جمعیت کودک و نوجوان از محصولات فرهنگیمان تغذیه نمیکنند حاصل عملیات سالهای پیش مدیران بد، ناتوان، ناقص و خائن در حوزه برنامهریزی فرهنگی است/ریتم ذهنی مسولان سینمای کودک ما کند است
تهران (پانا) - اسماعیل براری کارگردان و تهیهکننده سینمای کودک معتقد است باید سنجید که عامل رشد سینمای کودک و نوجوان در دهههای گذشته چه بوده است؟
اسماعیل براری کارگردان و تهیهکننده سینما سالهاست در حوزه سینمای کودک فعال است. او لیسانس کارگردانی سینما خود را در سال ۶۶ گرفته و حتی برای دریافت آن، رسالهای در مورد «سینما و دنیای کودکان» تالیف کرده است. براری در سال ۱۳۹۱ واحدهای درسی مقطع کارشناسی رشته کارگردانی دانشگاه جامع علمی کاربردی را مورد بازنگری قرار داده و متد نوین آموزش رشته سینما را تدوین کرده است. او هم اکنون در دانشگاه جامع علمی کاربردی مشغول تدریس علوم نمایشی است. وی همچنین موسس گروه نمایشی در جهاد سازندگی گیلان (۱۳۶۱) بوده و از سال ۱۳۶۲ تا پایان جنگ در مجموعه مستند «روایت فتح» ضمن دستیاری تدوین شهید مرتضی آوینی، در عملیاتهای مختلفی شرکت داشته و در حین فیلمبرداری از عملیات آزادسازی مهران مجروح شده است. با او درباره سینمای کودک و وضعیتی که سینمای کودک دچار آن شده است، به گفتوگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
* بحثی که بهتازگی مطرح شده دوسالانه شدن جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان است. نظر شما درباره آن چیست؟
به طور طبیعی باید در نظر گرفت زمانی که ما چیزی را از دست میدهیم، در قبال آن چه چیزی را به دست میآوریم. دوسالانه شدن جشنواره چیز عجیبی نیست! این سنت در هر جای دنیا ممکن است پیش بیاید مهم این است که در ازای آنه چه دستاوردی خواهیم داشت. آیا مسئولان ما تمایلی ندارند تا بودجه اندک از نفت را که به سینمای کودک و نوجوان اختصاص دهند، صرف همین چند فیلم سینمای کودک فرمایشی بکنند و سال بعد این بودجه را حذف کنند؟ من هدف از این حرکت و اینکه قرار است در ازای این حرکت چه اتفاقی بیفتد، نمیدانم از طرفی هم این فرض که این بودجه صرف تولید یک فیلم کودک و نوجوان آن هم طی دو سال میشود، از پایه اشتباه است چراکه سینما و روند تولید یک فیلم از پیش تولید تا اکران آن روی پرده، یک دوره پنج ساله است. بنابراین این دوسالانه شدن جشنواره کودک و نوجوان هیچ معنایی ندارد. من فکر میکنم که ریتم ذهنی مسولان سینمای کودک ما کند است.
* سینمای کودک حال حاضر را چطور ارزیابی میکنید؟
همانطور که عرض کردم سینما یک امر دورهای است، یعنی آنچه که ما در حال حاضر با دو سالانه شدن جشنواره و تولیدات فیلمها میبینیم محصول برنامهریزی مدیریتی ده سال پیش است. در واقع ده سال پیش کاستیهایی در مدیرت بوده و گفته میشده ولی متاسفانه ارشاد باور نمیکرد و الان بعد از گذشت زمان، این کاستیها دیده میشود. تاکید میکنم که این ده سال دوره برنامهریزی فرهنگی است. آنچه که مدیران امروز ما در عمل برنامهریزی میکنند و انجام میدهند، ده سال بعد خواهیم دید که چه میشود؟ آیا اصلا سینمای کودک و نوجوانی خواهیم داشت؟ البته سالهاست که کودک و نوجوان ما با محصولات فرهنگی ایرانی رشد نمیکنند و باید دید که عامل رشد سینمای کودک و نوجوان در دهههای گذشته چه بوده است و بررسی شود که چند تن از اهالی سینمای کودک، فعالانه در امر برنامهریزی دخالت داشتند.
* در صحبتهایتان به این موضوع اشاره کردید که سالهاست کودک و نوجوان ایرانی با محصولات فرهنگی ایرانی رشد نمیکنند! در این مورد کمی بیشتر توضیح دهید.
به خاطر دارم که در بنیاد سینمایی فارابی کمیسیونهایی بود که برای سینمای کودک برنامههای ویژهای داشتند و با بضاعت موجود تلاش میکردند. اکران سینمای کودک داشتیم حتی نام یکسری از سینماها را به اسم کودک مشخص کرده بودند که حتی در صورت تعطیل شدن، جسد بیجان آنها با آرم سینمای کودک به جا بماند که متاسفانه ما این موارد را از دست دادهایم و باید یادمان بماند که روند این عملیات ده ساله است یعنی در ده سال قبل هر چه کاشت شود الان درو میشود و هر چه در این زمان کاشت شود در ده سال آینده برداشت میشود. بنابراین جمعیت کودک و نوجوان ایران از محصولات فرهنگی ایرانی تغذیه نمیکنند که این اتفاق حاصل عملیات ده سال پیش مدیران بد، ناتوان، ناقص و خائن در حوزه برنامهریزی فرهنگی است. محصولات فرهنگی ایران در زمان بعد از انقلاب روی پیشانی سینمای جهان به جهت فرهنگی میدرخشیدند به صورتی که بالغ بر هشتاد تا نود درصد جوایز به دست آمده مربوط به سینمای مودب پاک و بیآلایش کودک و نوجوان بوده است و جا دارد که از آقای کیارستمی، پوراحمد، پرتو... درجهت موجی که ایجاد کردند، نام برد. میتوانم بگویم که دیگران کاشتند و ما خوردیم؛ حال ما چه کاشتیم که دیگران بخورند؟
* در این ارتباط، با نبود اثرات تولید شده در حوزه کودک و نوجوان برای تزریق خرده فرهنگها، چه راهکارهایی را پیشنهاد میدهید؟
ما باید روراست باشیم بچههای ما در تمام شئونات زندگی، دروغ را از ما میشنوند و یاد میگیرند. از زمانی که تلویزیون روشن میشود تا روایت مشکلات در خانواده، بوی بد دروغها را استشمام میکنیم. در این میان سازمان توانا، پر پتانسیل و قدرتمند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که سینمای کودک را در این کشور پایهگذاری کرد، الان کجاست؟ با این اوصاف، من کلمه دروغ را به مثابه یک سلاح و توهین به کار نمیبرم بلکه به معنی واقعیت به کار میبرم. واقعیت این داستان، دروغ است. واقعیت این است که آنها به ما دروغ گفتهاند و به دنبال آن جامعه هم آلوده به دروغ میشود.
* لطفا کمی از فیلمها و آثارتان بگویید؟ آیا فیلمی برای نمایش دارید؟
از میان کارهای من، فیلمهای «کویر مرگ»، «گزارش مریم»، «روز باران» و «دوازده صندلی» متوقف شدند و به نمایش در نیامدند و فشار مالی اینها برعهده خودم بود و از طرفی تیمی که با آن کار میکردم نهایت پاکدامنی را داشتند و خوشبختانه من گرفتار دادگستری و مراجع قضایی نشدم. بعد از این اتفاقات، من به سمت آموزش تغییر جهت دادم. با اینکه من از اولین نفراتی بودم که با شهید آوینی کار کردم و در جریان سینمای ایران از ابتدای دهه شصت همراه بودم ولی واقعیت این است که من نزدیک به ده سال است که چهار فیلم توقیفی و معطل دارم! زمانی ما میشنویم یک فیلم مهر حکومتی خورده و توقیف شده است ولی این اتفاق برای درصد پایینی از سینما است. درصورتی که درصد عمدهای از فیلمهای سینما و کارگردانان در محاق فرو میروند که میتوان به آقای پرتوی، تقوایی و ... اشاره کرد که سالها دستشان از آتش دور شد و این ناتوانی افراد است که باعث ناکامی آنها میشود. فیلم «کویر مرگ» من هنوز در ایران اکران نشده است، در حالی که در نزدیک به بیش از بیست کشور به نمایش درآمد و در جشنوارههایی اکران شد که تا به حال توسط هیچ فیمساز ایرانی فتح نشده بود که طی تماسی از طرف مدیر وقت بخش بینالملل فارابی به من تبریک گفته شد ولی با این حال خود بنیاد سینمایی فارابی فیلم من را توقیق کرده بودند و اجازه کار روی فیلم من داده نشد.
«کویر مرگ» در سال ۲۰۰۴ در جشنواره وایادولید اسپانیا به نمایش درآمد و جایزه نخست جشنواره را به دست آورد. کارگردانی که جایزه دوم این جشنواره را کسب کرده بود به شوخی به من گفت گه شما اگر به ایران برگردید برایتان فرش قرمز پهن میکنند البته اگر به کشور ما هم بیاید برایتان فرش قرمز پهن خواهیم کرد و من گفتم که من به کشور شما نخواهم آمد و از این موضوع خودداری میکنم، چراکه آن کشور، اسرائیل بود. حتی سفیر اسرائیل در شب اختتامیه مهمانی باشکوهی برپا کرد که هیچ کدام از ما ایرانیها در آن مهمانی شرکت نکردیم و روز اختتامیه هم مدیر جشنواره ملاقات خصوصی با من داشت و ا ز فیلم «کویر مرگ» تعریف کرد. من فکر میکنم که در آن سال حتی سفیر ایران در اسپانیا نمیدانست که از ایران در این جشنواره فیلمی هم حضور دارد، بنابراین وقتی ما را به جا نمیآورند و جایی مانند اسرائیل برای به دست آوردن جوایز چه زحمتی کشیدند و هزینه کردند آیا حق دارند که جوایز را از چنگ ما در بیاورند و میدان را مال خود بکنند. آیا ما حق داریم اعتراض کنیم که چرا این عرصه از دست ما خارج میشود. آیا ما حق داریم که اعتراض کنیم که چرا چند مسئول ناکارآمد با مسئولیت سینمای کودک که وجود خارجی ندارند روی کار هستند که بخشی از بودجه را صرف سینمای کودک میکردند و فیلم میساختند و مابقی حیف و میل میشد حال ما حق داریم که اعتراض کنیم که چرا این بودجه قرار است کم شود و آن جشنواره قرار است کنسل یا معلق شود. ما فیلمسازان شریفی در حوزه کودک و نوجوان داریم و مخاطبانمان کودکان هستند ما از این دو عنصر استفاده نامردانه کردیم و به اسم سینمای کودک، جشنواره راه انداختیم و الان کفگیر به ته دیگ خورده و بودجهای نداریم و من واقعا غمگین هستم.
ارسال دیدگاه