روز سخت و شیرین اولین تجربه خبرنگاری دانش‌آموز خبرنگار پانا زنجان

پس از ثبت نام و گذراندن دوره های خبرنگاری، مسئول خبرگزاری پانا استان زنجان از من برای پوشش خبری و کسب تجربه دعوت کرد. چون اولین بارم بود استرس خیلی زیادی داشتم و با خودم می گفتم من از پس این کار بر نمی آیم.

در مورد استرس و حالت روحی ام با استادم آقای صالحی قبل از شروع برنامه صحبت کردم. ایشان با متانت با من صحبت کردند. حرف ها و تجربه هایشان حالم را خوب کرد.

آن روز باید عکاسی می کردم. یادم است در کلاسها از عکس های صحیح و کاربردی که بیانگر وضعیت حاکم بر خبر و مجموعه خبری هستند برای ما گفته بود. من هم سعی کردم صحنه‌ها را از دست ندهم.

یادم است از صدا و سیمای مرکز استان برای پوشش خبری آمده بودند و اولین بار بود که کار با دوربین و گزارش تلویزیونی را از نزدیک می‌دیدم. انقدر محو عکاسی و سوژه یابی بودم متوجه نبودم تمام تصاویر دوربین صدا و سیما را اشغال کرده ام. خبرنگار صدا و سیما از سابقه و تجربه و علاقه من پرسید. کمی با هم صحبت کردیم و از من خواست که جلوی تصاویر دوربین را نگیرم. چقدر احساس شرمندگی کردم و تازه فهمیدم چقدر جو اولین تجربه بر حرکات من دیده می شده است.

گمان می‌کنم اگر همان فیلم را بخواهند بطور کامل پخش کنند بخش زیادی از زمان آن به حرکت‌های من اختصاص یابد که در جلوی دوربین این طرف و آن طرف می روم. همین باعث شد تا خودم را به عنوان خبرنگار در رسانه ها و شبکه های استانی ببینم. بعد از آن اتفاق، دوستان و فامیلها تماس می گرفتند و از اینکه در سایت و رسانه ها تصویرم و خبرم منتشر شده بود می گفتند. بهترین تجربه من در حرفه خبرنگاری همین اولین تجربه و اولین خاطره ه ام است که برایم فراموش نشدنی است.

ممنونم از سازمان دانش آموزی و خبرگزاری پانا که این فرصت را برای شکوفاشدن استعدادها و علاقمندی دانش آموزان به حرفه خبرنگاری و تجربه آن به ما داده است.

خاطره نویسی از زهرا منصوری خبرنگار دانش آموز پانا زنجان