گلایههای رحیم نوروزی از انتشار تیترهای نادرست از صحبتهایش
رحیم نوروزی:این آخرین گفتوگوی من با هر رسانهای است/ در ۱۰ سال گذشته پختهترین کارهایم را انجام دادهام
تهران (پانا) - رحیم نوروزی که شب گذشته مهمان برنامه «رخ به رخ» بود با بیان اینکه این آخرین گفتوگوی رسانهای و مطبوعاتیاش است از برداشت نادرستی که در یکی از گفتوگوهای تلویزیونی از صحبتهای این بازیگر صورت گرفته به عنوان دلیل دوریش از رسانه نام برد و گفت علاقه دارد برای یک بار صادقانه بگوید در ۱۰ سال گذشته پختهترین و درخشانترین کارهایش را انجام دادهاست.
رحیم نوروزی در برنامه «رخبهرخ» گفت: من آمدم اینجا که آخرین گفتوگوی خودم را در زندگی چه تلویزیونی و چه مطبوعاتی با هر رسانهای انجام داده باشم و تمام. پیشازاین یک تجربه ناموفق گفتوگو داشتم. البته خودِ تجربه خیلی بد نبود. اما حواشی ایجادشده مرا اذیت کرد.
وی در توضیحی بیشتر افزود: بخشی از دوستان رسانهای ما که علاقهمند به معرفیهای تکپاراگرافی و دو پاراگرافی از تمام شخصیت و سابقه کاری افراد هستند و دارند کارشان را هم انجام میدهند به پسوپیش صحبتها کاری نداشته و دریافت خودشان را منتشر کردند.
بازیگر «نفس گرم» ادامه داد: در همین گفتوگوی اخیر گفتوگو کننده پرسید که هیچوقت در زندگی شده بیانگیزه و ناامید شوی؟ گفتم: بله؛ در این ۱۰ سال گذشته از این اتفاقات زیاد افتاده است. من هرگز نگفتم که پشیمان شدم که بازیگر هستم. متأسفانه تیتر کردند که «رحیم نوروزی: از بازیگر شدن پشیمانم» چون در ۱۰ سال گذشته اتفاقاتی افتاده است و ... .
وی در ادامه افزود: اتفاقاً من در ۱۰ سال گذشته درخشانترین و پختهترین کارهایم را انجام دادهام. در همین بازه زمانی من دانشگاه رفتم، نزدیک ۵۰سالگی فوق لیسانسم را گرفتم. در همین دهه من بازیگر برتر سال تئاتر شدم به خاطر بازی در نقش مورسو در نمایش بیگانه. از سال ۹۳ تا ۹۸ که من در دانشگاه هنر تهران درس میخواندم حدود ۱۲ تئاتر حرفهای و سنگین کار کردم. در همین سالها من سریال بوم و بانو، وارش، معمای شاه، ایراندخت و بسیاری از سریالهایی را کار کردم که خیلی دوستشان دارم. اینها همه ثمره ۱۰ سال گذشته است.
بازیگر «یوسف پیامبر» گفت: بله من آنجا گفتم کمی بیانگیزه شدم. این معرفی رسانهای از کسی که در حوزه تصویر کار میکند قشنگ نیست . یک عبوری از کنارت میکنند و یک برخورد کوتاهمدت را تیتر میکنند باعث میشود برداشتهای نادرستی از آدم منتشر شود.
نوروزی ادامه داد: دوست داشتم بیایم اینجا یکبار صادقانه گپ بزنیم و بگویم آقا این چهرهای که از من میشناسید قاتل، نقش منفی، اخمو، عبوس، پس از باران و ... تمام شد. اینها مال زندگی شخصی من نیست. بله من آدم منضبطی هستم، اصولگرا هستم و روی اصولی که در کارم دارم، فکر میکنم هر چیزی باید جای خودش باشد.
آرزویم تشکیل یک پشتصحنه آرمانی است
او ادامه داد: تصورم این است که رفتار پشتصحنه گروههای فیلمسازی ما درگیر عادتهای غلط و جاافتادهای است. یعنی بهمحض اینکه پیشتولید شروع میشود میگویند خب گروه گریم، تدارکات، سرویس و ... میخواهیم، یکچیزهایی در ذهنمان جاافتاده که اینها را باید بچینیم توی پیشتولید و در چیدمان عوامل، عناصر و ردهبندی به نیازهایی که برای تولید یک اثر وجود دارد دقت نمیکنیم و خلاق عمل نمیکنیم.
این بازیگر افزود: من یکی از آرزوهایم این است که فیلم بسازم برای اینکه بتوانم یک پشتصحنه آرمانی درست کنم. پشتصحنهای باشد که کسی در آن فریاد نزند، آدم اضافی نایستد. بگویند سکوت آماده آماده. توضیح اضافی نمیخواهد، بحث نباشد، به آدمها دائم نگویی چهکار کن، چانهزنی نباشد، راجع به نقشها آنقدر حرف نزنیم، یک آدمی را که انتخاب کردیم و میدانیم درست است و به او باور داریم، تحلیلهای طولانی، ساعتها صحبت و جروبحث، فریاد، فریاد، فریاد و به هم ریختن آرامش. ما با آدمها سرو کار داریم. بازیگر جلو دوربین، اتفاق جلو دوربین، باید از هر چیزی مهمتر باشد و هرگز برای من نبوده است و این آرامش من را بههم زده است. من را اخمو و عصبی کرده. من را نسبت به آدمها پرخاشگر کرده است که آقا کارت اضافی است به من نگو بریم گریم، من صبح آمدم اینجا که بروم گریم. به من نگو بریم لباس. تا آخرین لحظه هم که میخواهد بگویند سه، دو، یکصدای فریادها را من دارم میشنوم.
آدم جاهطلبی نیستم
بازیگر «تب» درباره حضور در فضای مجازی ادامه داد: من هرگز از حاشیه کارم نان نخوردم. اینکه ما در تلویزیون کار کردیم و قواعد بازی تبلیغاتی، به قول فرنگیها پرزنت کردن خودمان و بازیهای اینستاگرامی و فضای مجازی را بلد نبودیم یا بلد نبودیم برویم در مدلینگ و تجارتهای دیگر دلیل بر دونپایه بودن من نسبت به آنهایی نیست که در صف اول سینمای خانگی یا سینما دارند کار میکنند. ما درجه دو نیستیم. تنوع کاری من بسیار وسیعتر از بخشی از کسانی هست که نامبر وان سینما هستند. اصلاً دلیل نمیشود که من چون سیمرغ دستم نبوده یا جایزه حافظ ، یا اخبار حاشیهای در اینستاگرام ندارم کارم را بلد نباشم بههرحال من که بیکار نمیمانم.
نقش درخشان زندگیام را هنوز بازی نکردهام
وی ادامه داد: من نقش درخشان زندگیام را شاید هنوز بازی نکردهام. یک نقش میخواهم که یک انفجاری در کار حرفهای من باشد، دلم میخواهد رابینسون کروزوئه یا تارزان بازی کنم، یک ضد قهرمان، یک ابر قهرمان، من هنوز دلم میخواهد هملت بازی کنم، یک نقطه اوجی باشد که لااقل این اندوخته من یک جایی تبلور پیدا کند.
رحیم نوروزی در این گفتوگو درباره قضاوت از روی نحوه پوشش آدمها گفت: پوشش معرف خیلی چیزهاست از ملیت و قوم گرفته تا باور و اعتقاد. همانگونه اقوام ایرانی و همه ملل هرکدام پوشش مخصوص خود را دارند. این همسانسازی و همشکلسازی ارمغان سرمایهداری و عصر مدرن است. اما نمیشود آدمها را با لباسشان قضاوت صد درصد کرد. آدمها تجربه زیستی متفاوتی دارند پیشنه و خاطرات مختلفی دارند. در موقعیتهایی زندگی کردهاند که نمیشود بهصرف یک نگاه، از روی لباس و یا یک قاب عکس قضاوتش کرد.
وی ادامه داد: اما از جهتی هم بالاخره لباس معرف است. من شلوار زیپدار یا رسمی بپوشم هر یک جلوه دیگری از من نشان میدهد. ضمن اینکه هر جایی لباس خاص خودش را دارد.
بازیگر «پس از باران» درباره علاقهاش به یک بازیگر از آلن دلون نام برد و گفت: دیروز که تست گریم بودیم بچهها گفتند چقدر شبیه مرحوم شکیبایی هستی. من زمانی نقش پدر مرحوم شکیبایی را هم در یک سکانس کوتاه بازی کردم؛ یک فلش بک بود کاری از آقای حسین لهستانی.
به گفته دانایی نوروزی از هنر خطاطی برخوردار است، این بازیگر درباره خطاطی روی لباس گفت: این کار را چندان نمیپسندم چون توجهم از خود فرد پرت میشود روی لباس و یکدفعه فکر میکنم دارم کتاب میخوانم.
بازیگر «وارش» درباره تجربه بازی در سریالهای رمضانی گفت: مجری کار ماه رمضانی بازی کردی؟ «چراغهای خاموش» که در گروه کودک تولید شد یک سریال رمضانی بود. شاید اولین بازی مهدی سلوکی بود که به همراه من و رضا حیدری سه جوانی بودیم که موتورسوار بودیم. آن موقع جوانتر بودم و موهای بلندی داشتم. بعدش «روز حسرت» را با آقای سیروس مقدم کار کردم. «نردبام آسمان» هم به ضرورت ماه رمضان پخش شد ولی عنوان سریال ماه رمضانی نداشت.
این بازیگر درباره آرامشش توضیح داد: من آدمی هستم که دوست دارم خلوتنشین و روستانشین باشم و به طبیعت رجوع کنم. خیلی با طبیعت حالم خوب است. من برای زیستن به یک بشقاب و یک قاشق و دو تا تخممرغ نیاز دارم.نمیخواهم ادای عرفا را دربیاورم. ولی واقعاً من الان تحت نظارت تغذیه پزشکی هستم نگاه میکنی میبینی بین ۱۵۰۰ تا سه هزار کالری در روز لازم داریم چرا آنقدر ما میخوریم؟ واقعاً میزان ولع ما برای بلعیدن خیلی بیشتر از نیاز ماست.
نوروزی در ادامه گفت: آسودگی آنجاست که تو بفهمی یک روز خواهی مرد و باوقوف به این مرگ به یک آگاهی نسبت به زندگی برسی و بدانی که با توجه به این که من روزی خواهم مرد و فناپذیر و میرا هستم چگونه باید زندگی کنم. در حال حاضر هم اولاً یک پالایش عمیق درونی و در درجه بعد چیزی که حال من را خوب میکند یک مقداری آسودگی مالی بیشتر است.
وی در بخش رخبهرخ شدن با آیینه درباره ترس از دست دادن گفت: آنقدر عزیز از دست دادهام که معنی از دست دادن عزیز را بفهمم و بدانم که این ترس وجود دارد و اتفاق ممکنی است که همیشه در انتظار من است و همینطور در انتظار عزیزان من که ممکن است من را از دست بدهند.
در بخش کافه «رخبهرخ» که جای صحبتهای صمیمانهتری است، نوروزی در پاسخ به اینکه اگر بازیگر نمیشدی چهکاره میشدی؟ بیان کرد: اگر امکانش را داشتم ترجیح میدادم مرزعه و استخر پرورش ماهی داشتم یا اینکه رستورانداری میکردم.
وی ادامه داد: آشپزیم خیلی خوب است. میتوانم سرآشپز یک رستوران باشم. سرآشپز خلاقی که غذاهایی بدهم که فقط یکبار اتفاق میافتد. یکی از طرحهایی که حالا اینجا هم لو میدهم که به نام خودم ثبت بشود همین بوده است که یک رستوران داشته باشم که هر غذایی برای یک مشتری فقط یکبار اتفاق بیفتد و تکرار نشود.
ارسال دیدگاه