حسن هانیزاده*
مؤلفههای تهدید امنیت ملی از نگاه آمریکا
پس از جنگ دوم جهانی و تقسیم غنائم جنگی بین کشورهای فاتح جنگ، علیرغم وجود برخی نگرانیهای مشترک بین دو قطب شرق و غرب، مؤلفه تهدید امنیت ملی بر اساس متغیرهای ناشی از جنگ دوم جهانی تغییر یافت.
انگلیس و فرانسه بهعنوان دو قدرت استعماری اروپا، حوزههای نفوذ خود را در مناطق جنوب شرق، غرب آسیا و آفریقا کاهش دادند و به سمت بازسازی اقتصاد ملی خود حرکت کردند.
اعتقاد این دو کشور این است که یک قدرت جوان تهاجمی به نام ایالاتمتحده که پس از جنگ دوم بهصورت میدانی در عرصههای جهانی حضور پیدا کرده میتواند سپر حمایتی مناسبی برای کشورهای اروپایی ایجاد کند.
در سالهای پایانی جنگ دوم، آمریکا با حمله اتمی به دو شهر مهم هیروشیما و ناکازاکی ژاپن عملاً این پیام را به جهان ارسال کرد که ازاینپس آمریکا است که سیاستگذاری کلان بینالمللی را به عهده خواهد داشت.
اتحاد جماهیر شوری سابق پس از جنگ دوم جهانی به بازسازی قدرت نظامی خود برای رهبری جهان شرق و تأثیرگذاری بر متغیرهای جهانی و نیز ورود به حوزه نفوذی آمریکا و اروپا پرداخت. از همان زمان رقابت بین دو قطب کمونیسم و سرمایهداری غرب آغاز شد که در پرتو آن، مؤلفههای امنیت ملی در کشورهای بزرگ ازجمله آمریکا، شوروی سابق و اروپا تغییر یافت.
طرح مارشال برای کاهش حوزه نفوذ شوروی در غرب و اروپای شرقی به بازسازی اقتصاد کشورهای غربی که تحت تأثیر خرابیهای جنگ دوم قرار گرفته بود، کمک کرد.
اما یک نگرانی نیز برای آمریکا و اروپا به وجود آمد و آن افزایش توان نظامی و نفوذ روزافزون اتحاد جماهیر شوروی سابق در کشورهای عربی و اسلامی بود که این امر نفوذ آمریکا در شرق را کاهش داد.
از سال ۱۹۴۸ و همزمان با طرح مارشال، رقابت برای توسعه دایره نفوذ جغرافیائی دو قطب بزرگ شرق و غرب یعنی شوروی و آمریکا شدت گرفت که منجر به قطببندی جدیدی در جهان شد.
از همان زمان و بهطور مشخص از سال ۱۹۵۰ کنگره آمریکا تصویب کرد که سالانه یکصد میلیارد دلار در اختیار ۱۶ نهاد اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در چارچوب بودجه سالانه پنتاگون برای مبارزه بانفوذ کمونیسم در جهان و در غرب قرار گیرد.
آمریکا از سال ۱۹۵۰ تا سال ۱۹۹۰ که اتحاد جماهیر شوروی دچار فروپاشی شد جمعاً مبلغ ۴ هزار میلیارد دلار معادل ۴ تریلیون دلار هزینه کرده است. طبیعی است در این راستا مؤلفههای تهدید امنیت ملی آمریکا در طول این بازه زمانی ۴۰ ساله تغییر کرد و تمرکز آمریکا بر تضعیف جایگاه شوروی سابق در جهان بهعنوان یکی از مؤلفههای تهدید امنیت ملی قرار گرفت.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دو قطب کاملاً متفاوت در دو حوزه جداگانه در عرصههای جهانی ظاهر شدند که مؤلفههای تهدید امنیت ملی تعریفشده آمریکا را تحت تأثیر قرار دادند. دراینبین جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک کشور اعتقادی که در تقابل بانفوذ صهیونیسم جهانی و هژمونی آمریکا قرار دارد و نیز خیز بلند چین برای تسلط بر بازارهای جهانی، نگاه آمریکا و غرب را نسبت به مفهوم مؤلفه تهدید امنیت ملی تغییر داد.
طی دو دهه گذشته که ولادیمیر پوتین بهعنوان رهبر جدید روسیه در عرصههای بینالمللی ظاهر شد، نگرانیها در آمریکا و غرب از بازسازی قدرت روسیه جدید شدت گرفت.
پوتین که رویای بازسازی امپراتوری روسیه را در سر میپروراند بهسرعت روسیه را به یک قدرت تأثیرگذار جهانی تبدیل کرد.
حضور فعال نیروهای ارتش روسیه در سوریه در یک دهه گذشته نشانه کاملاً آشکاری از اهداف پوتین برای گسترش حوزه نفوذی روسیه تلقی میشود.
ایران نیز پس از جنگ تحمیلی رژیم سابق بعث عراق بهعنوان یک قدرت دارای الگوهای بازدارندگی مؤثر در منطقه غرب آسیا ظاهر شد که این ظهور به تغییر شطرنج سیاسی منطقه به سود ملتهای اسلامی منجر شد.
چین نیز اگرچه از قدرت مهم هستهای برخوردار است، اما در حوزه اقتصادی یک رقیب جدی برای آمریکا و اروپا تلقی میشود؛ زیرا تسلط عملی چین بر بازارهای کالامحور به کاهش نفوذ دلار بر بازارهای جهان منجر شد.
۳ قدرت متفاوت یعنی قدرت نظامی روسیه، قدرت اقتصادی چین و قدرت اعتقادی تأثیرگذار ایران موجب شدند تا ایالاتمتحده و غرب نقشه راه جدیدی برای کاهش حوزه نفوذ این ۳ قدرت متفاوت ترسیم کنند.
استفاده از ابزارهای تحریم، فضاسازی منفی سیاسی و رسانهای، تحریک کشورهای پیرامونی، سازماندهی شورشهای اجتماعی و تشکیل ناتوهای منطقهای بخشی از سیاست آمریکا و غرب علیه این ۳ قدرت تلقی میشود.
تحریک و تقویت تایوان علیه چین، نفوذ ناتو در اوکراین که منجر به بروز جنگ بین روسیه و این کشور شد و نیز بحرانسازی در یمن، سوریه، عراق و لبنان بهعنوان حوزههای نفوذ ایران، بخشی از سیاستهای آمریکا در منطقه بشمار میرود.
لذا آمریکا و غرب تمام تلاش خود را برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی در راستای تضعیف قدرت روسیه، ایران و چین بهعنوان کانونهای تهدید برای غرب به کار خواهد گرفت و در این راستا از همپیمانان خود در منطقه برای مقابله با آن نیز بهخوبی استفاده میکند.
*تحلیلگر مسائل بینالملل
منبع: شورای راهبردی آنلاین
ارسال دیدگاه