چالشهای تهیهکننده «نمور» در سانحه سقوط فیلمبردار
«ضد» و «خائن کشی» چرا برای مخاطب خوب نیستند؟/ بیدل: در سینما به طلبگی خیلی اعتقاد دارم/ اهمیت نوستالژی این است که انسان را دچار شناخت میکند
تهران (پانا) - در برنامه «هفت» شب گذشته ۲۱ بهمن ماه عوامل فیلم های سینمایی «نمور» و «درب» حضور داشتند؛ سیدیاسر جعفری تهیه کننده «نمور» درباره سانحهای که سر صحنه برای فیلمبردار فیلم افتاد توضیحاتی ارائه کرد.
محمدحسین لطیفی در اولین بخش از برنامه «هفت» پنجشنبه شب ۲۱ بهمن ماه میزبان مجید اسماعیلی و مهدی ناظمی در میز «بررسی محتوایی فیلمهای جشنواره فیلم فجر» بود.
مجید اسماعیلی درباره فیلم سینمایی «ضد» گفت: فیلم «ضد» تکهای از تاریخ بعد از انقلاب اسلامی را روایت میکند و اساساً من با روایت تاریخی در سینما خیلی موافق هستم و فکر میکنم یکی از ضرورتهایی که سینما باید به آن بپردازد، تاریخ است و در «ضد» نیز موضوعی جدی سوژه شده است. نکات مهم بعدی این فیلم، بحث پرداختن به شخصیتهای معاصر و بحث نفاق است. نمایش نفاق با شعب، گروههای مختلف و درجات مختلف و به ویژه گروه منحوس منافقین مهم است و اساساً وقتی فیلمی به آن میپردازد، نوعی حسن محسوب میشود.
مهدی ناظمی با اشاره سخنان محمدحسین لطیفی که در فیلم «ضد» خیلی سطحی به کاراکترها پرداخته شده بود، گفت: فیلم مستند هم گفته میشود فارغ از جهت گیری نیست چه برسد به فیلم داستانی که صرف وقایعانگاری نیست بلکه بیانگر تفسیری برای مخاطب است. اینکه مقطع ابتدای انقلاب اسلامی، مقطع مهمی است و باید جدی دربارهاش صحبت شود، شکی نیست اما نوع فیلمهایی که ساخته میشوند که به نظر من فیلم «ضد» از همه فیلمهای دیگر اشکالات بیشتری دارد، فیلمهایی نیستند که تفسیر درستی از اتفاقات ابتدای انقلاب به ما بدهند. زمانی میتوانیم بگوییم روایتی درست از صدر انقلاب داشتیم که موفق شده باشیم زاویه دید درستی بر آن وقایع ایجاد کرده باشیم. وقتی به این فیلم نگاه میکنیم، میبینیم با زاویهای کاملا در تضاد ساخته شده است. با فیلمی روبرو هستیم که در ظاهر و با اطلاعات فرامتنی، فیلمی است که از صدر انقلاب روایت درستی را به نوجوانان ارائه میدهد اما وقتی وارد میشویم ما را به تدریج سمپات شخصیت اول میکند که همه نوع کار خلاف انجام میدهد و انقلابی نیز نیست! اما او را کاملا درک میکنیم و حتی مخاطب به او حق میدهد.
وی درباره فیلم «خائن کشی» بیان کرد: درباره این فیلم حرف مثبتی ندارم و حتی کیمیاییپرستها هم شاید با آن ارتباط برقرار نکرده باشند. البته من با فرم کارهای یک دهه اخیر آقای کیمیایی کاری ندارم و هیچ ارتباطی به کارهای ایشان برقرار نمیکنم. آنطور که من متوجه شدم، آقای کیمیایی خواسته در این فیلم نوعی بیانیه سیاسی معذرتخواهانه ارائه دهد؛ در واقع در این بیانیه میگوید «اشتباه بود که مبارزه کردیم!».
اسماعیلی نیز در ادامه به برخی نکات مثبت این فیلم اشاره کرد و گفت: نهضت ملی شدن صنعت نفت، نهضت مهمی است و لذا اینکه به آن بپردازیم و نگرشهای مختلف نسبت به آن را مطرح کنیم، خوب است. از نظر پرداختن به اثر، ما با یک فضای آشفته و پرگو مواجهیم و بیننده معمولی که الان با سینمای هوشمند غرب طرف است، دچار فراموشی میکند. نکته بعدی این است که واقعیت و مجاز در فیلمهای تاریخی مهم است؛ بینندهای که در معرض آن قرار میگیرد انتظار دارد یک واقعیت ببیند و وقتی نبیند، قضاوت غیرواقعی خواهد داشت. این همان چیزی بود که در «ضد» هم با آن مواجه بودیم. بنابراین فیلمساز باید مراقبت کند با چه خاستگاه فکری به ساختن فیلم میپردازد.
بیدل: در سینما به طلبگی خیلی اعتقاد دارم
محمدحسین لطیفی در ادامه میزبان عوامل فیلم سینمایی «نمور» بود. داوود بیدل درباره پیام این فیلم گفت: حرف فیلم من این است: «هر کاری که انسان انجام میدهد، هیچ وقت ماه پشت ابر نمیماند و واقعیتها رو میشوند.» در سینما به طلبگی خیلی اعتقاد دارم؛ چراکه سینما هیچوقت انتها ندارد.
چالشهای تهیهکننده «نمور» در سانحه سقوط فیلمبردار
سیدیاسر جعفری تهیه کننده «نمور» نیز گفت: ژانر قصهگو را خیلی دوست دارم و جزء کارهایی بود که در چند سال اخیر دوست داشتم. دو سال پیش قرار بود کار کنم تا اینکه با آقای بیدل که رفاقت داشتیم، صحبت کردم و به لحاظ تولیدی نیز شرایطی ثابت داشتیم، کرا را جلو بردیم.
محمدرضا علیمردانی بازیگر «نمور» نیز درباره این نقش و پذیرفتن آن بیان کرد: هم فیلمنامه قلقلکم داد و پیش از آن، دوستان خوبی که قبلا تجربه مشترک داشتیم، سبب شدند این کار را قبول کنم و دوست داشته باشم. آقایان بیدل و جعفری با هم یک خانواده درست کردند و اتفاقات و صمیمیت و همراهی ایجاد شد که دلم برای حضور در کنار آنها هر روز تنگ میشد.
سمیرا حسن پور دیگر بازیگر «نمور» درباره قصه و رازگشاییهای آن اظهار کرد: فیلمنامه را که خواندم، درگیرم کرد اما چون در این طیف نقش زیاد به من پیشنهاد میشود، به آقای بیدل گفتم که دلم میخواهد نقش هایی با این روحیه بازی نکنم، چراکه به لحاظ روحی خسته شدم و به من آسیب میزند. از طرفی این نقش آنقدر زیبا بود، آن را دوست داشتم و چون چالش و درگیری داشت و تجربههایی که در زندگی شخصی ام نداشتم، برایم جالب بود. امیدوارم درگیریهایی که من در این نقش داشتم، به مخاطب انتقال داده شود.
یاسر جعفری درباره اتفاقی که سر صحنه فیلم برای فیلمبردار رخ داد، گفت: داشتیم از کارخانه تن ماهی که یکی از شخصیتها در آن نشان دادیم، با بالابر فیلمبرداری میکردیم که بالابر سقوط کرد و پای فیلمبردار آقای ایل بیگی شکست و دستیاران فیلمبردار و عکاس نیز آسیب دیدند و مجبور شدیم که کار را در بندر انزلی متوقف کنیم و نتوانستیم تا مدتی از فیلمبردار که پاشنه پایش خورد شده بود، استفاده کنیم. این اتفاقات سبب شد از برآوردهایمان بالاتر برویم اما با این حال از هزینه های تولید یک فیلم متوسط نیز فراتر نرفتیم.
وی که اولین تیههکنندگی خودش را با «نمور» انجام داده است، درباره چالش های آن بیان کرد: بخشی از انرژی ما صرف گرفتن مجوزها شد و برای کار اول، این پروسه خیلی طولانی تر است. همچنین راضی کردن سرمایه گذار خصوصی از چالش های بزرگ است و دقیقا همان حالی را دارد که کارگردانهای جوان با بازیگران چهره دارند.
چرا «درب» بازیگر ندارد؟/ اهمیت نوستالژی این است که انسان را دچار شناخت میکند
میز بعدی برنامه «هفت» به فیلم سینمایی «درب» اختصاص داشت و لطیفی از رضا و هادی محقق تهیه کننده و کارگردانی فیلم میزبانی کرد.
هادی محقق در پاسخ به اینکه «درب» به چه معناست، گفت: «درب» به معنای زمین سفت و زمینی است که بد شخم میخورد و این سفت بودن، دلیلی شد بر لقبش. زمین سفت قرابت معنایی با اراده کاراکترهای فیلم دارد و در واقع میگوید؛ خوب است آدم به باورهایش باور داشته باشد و انسان بدون باور هم شاید به تعریف انسان نرسد!
وی درباره انگیزهها و اینکه چرا منطقهای در کهگیلویه را برای ساخت این فیلم انتخاب کرده، بیان کرد: انسان چیزی بیشتر از خاطراتش و نوستالژیهایش نیست و ما نمیتوانیم از آنها عبور کنیم و در ما نهفته هستند و اهمیت نوستالژی این است که انسان را دچار شناخت میکند. دلیل اصلی این رویه، شاید شناخت باشد چراکه همه چیزهایی را میسازم که در گذشته به مدلی آنها را تصور کردم، به همین دلیل است و شاید هم تئوری محکوم به نقل باشد که می گوید هنر نیازی به تخیل ندارد! در این خصوص، تهمتی نیز زده شده که وقتی ما واقعیت داریم چرا باید به دنبال تخیل برویم یعنی نوستالژیهای ما محصول واقعیتهاست نه تخیلها. شاید دلیلش این باشد که در آن منطقه زیست کرده و دیدهام تا روزی که بتوانم تصوراتم را ترسیم کنم.
محقق درباره اینکه چرا هم بازیگری کرده و هم کارگردانی، گفت: شما خودتان میدانید که کارگردانی دیگر وقتی برای آدم نمیگذارد اما چون نقش در عین سادگی، دارای جزییاتی بود که فقط خودم از آنها آگاه بودم آن را خودم اجرا کردم. در هر حال چندین نفر هم آمدند اما چون معتقد به اصالت وجود هستم، آن را خودم ایفا کردم.
رضا محقق تهیه کننده «درب» بیان کرد: خداراشکر می گویم که در سینما در کنار هادی توانستم بیاموزم. کارهایی که با هادی انجام میدهیم خیلی سخت است و حتی دشوارند؛ اینکه لوکیشنهای سخت داریم و به راحتی از هیچ پلانی به راحتی عبور نمیکنیم، همه و همه نشان از دشواریهای کار ماست. جالب است وقتی تصمیمی برای انجام کاری میگیرد، آن کار را انجام میدهد؛ به من گفت رضا میخواهم این فیلم را بسازم، گفتم صبر کن پیش تولید برویم! گفت میایی یا نه!؟ چون پروانه ساخت گرفته بودیم اما چون آن منطقه خیلی زود زمین زرد میشود، صبر نکرد و رفت کار را با تجهیزات کمی آغاز کرد. چند روز بعد هم من به آنها اضافه شدم و تا جایی که توان داشتم، کمک کردم. درست است فیلمسازی لذت دارد اما واقعا سخت است، چراکه با شرایط عادی روبرو نیستیم. مهمترین عاملی که در کنار هادی به من رسیده، سمج بودن و آرامشی است که به من نیز منتقل شده است.
بررسی فیلمهای «ضد»، «بدو نقرار قبلی» و «خائن کشی» در میز نقد «هفت»
میز نقد برنامه «هفت» با حضور مسعود فراستی، محمدتقی فهیم و محمدرضا مقدسیان به بررسی فیلمها «ضد»، «بدو نقرار قبلی» و «خائن کشی» پرداخت.
مسعود فراستی درباره «ضد» گفت: دهه ۶۰ دهه ای است که تازه انقلاب شده؛ هنوز گروهک ها و سازمان ها هستند، جنگ تحمیلی آغاز شده و ترورهای این دهه هم است. دهه ۶۰، دهه بسیار پر التهاب و بسیار مهم برای جمع بندی است. اینکه این دهه را باید سراغش رفت، باید بروند که از نظر سن به قضیه بخورند و اینکه شنیده چگونه ترورهایی را مجاهدین انجام میدهند، موردی دیگر است. اینها را ما دیدیم و لمس کردیم. وقتی جوانانی می خواهند از این موارد آگاهی پیدا کنند، باید با احتیاط با آثار در این رابطه مواجه شوند.
محمدتقی فهیم گفت: وقتی به سمت ساخت اثری درباره مجاهدین و منافقین می رویم باید شناخت کافی نسبت به آن داشته باشیم و باید بداند که ما با یک سازمان ایدئولوژیک روبرو هستیم نه یک سازمان مافیای جنایتکار. در واقع این سازمان قدرتش را از ایدئولوژی گرفته و سپس جنایتکار شده است. اگر شناخت کافی از سازمان و موجودیت آنها به دست نیاید، اثری ساخته می شود که کاریکاتور اینها را به نمایش می گذارد. محمدحسین مهدویان نیز چنین مشکلی داشت و در «ضد» هم شاهد چنین اشتباهی هستیم که وقتی قرار است چنین اثری ساخته شود، باید آدم های خوب و بد آن مشخص باشند و بدانیم کجا معنا پیدا می کند.
اولین خطا این است که به لحاظ تیپیکال، مجاهدین فرق دارند و وقتی نمی توانیم این مشکل ساده را حل کند، اولین شکست را خوردهایم.
محمدرضا مقدسیان نیز درباره مشکل فیلمنامه ها بیان کرد: وقتی در حال نوشتن فیلمنامه هستیم، نکته مهمش این است که آیا ادراک دقیقی بر اساس شرایط موجود داریم که بر مبنای آن ادراک باید، اطلاع کسب شود. نوعی نابلدی در کار است که منجر می شود پیام متفاوت به مخاطب منتقل شود.
وی درباره «بدون قرار قبلی» گفت: فیلمنامه «بدون قرار قبلی» را به دلایلی قبلاً خوانده بودم و یکسری نکات درباره ان مطرح شد اما در خروجی اعمال نشده است. طرح اولیه داستان، بسیار کلیشهای اما جذاب است. جذاب بودن آن از آنجایی نشأت می گیرد که پتانسیل های بسیار آن را می بینیم اما وقتی تبدیل به فیلمنامه شده، بخش بزرگی از ماجرا در کلیشه اتفاق می افتد که کمکی به شناخت موقعیت و شخصیت نمیکند. برداشت معنوی از حرم امام رضا و دیگر مواردی که در فیلم اتفاق می افتد، منوط به شناخت از دیگر فیلم هایی است که دیده است یا برداشت های حسی و عاطفی است که از روابط مختلف به وجود می آید اما همگی در سطح باقی می مانند.
فهیم در ادامه اظهار کرد: تم بازگشت به ریشه یا بازگشت به خویشتن، بسیار در سینما هم کار شده و هم مورد وثوق تماشاگران قرار می گیرد. فیلم آقای شعیبی اولین مساله اش این است که فیلمساز باید نخستین قواعد سینما را رعایت کند و باید روایت درست و قاب را داشته باشد. وقتی قرار است فیلمساز نمای تغییر را نشان دهد، باید یک نمای شاهد یا لانگ بدهد تا مشخص شود کاراکتر کجاست؟ در واقع مخاطب دست کم گرفته می شود و به این قاعده اصلی بی توجهی می شود. اولین مساله سینما، کشمکش دراماتیک است که در فیلم بهروز شعیبی رعایت نشده است!
فراستی گفت: «بدون قرار قبلی» فیلمی توریستی است و تحول نیز به نظر من در نیامده است و در نتیجه فیلم شعیبی، هدر شده است اما امیدوارم فیلم بعدی اش، نزدیک به «دهلیز» باشد.
فهیم درباره «خائن کشی» گفت: علاقمند به کیمیایی هستم و تماشاگر با حیایی هستم. مردم ایران بسیار باحیا هستند و به پیشکسوت احترام می گذارند، این در حالی است که در دنیا، تماشاگران فرصتی به فیلمساز نمیدهند و خودشان بر اساس مکانیزم سینما، حذفش می کنند. من هنوز امیدوارم کیمیایی فیلم بسازد. هر چه کیمیایی تلاش میکند که آدم های داستانش، دزد نیستند تماشاگر آن را باور نمی کند. کیمیایی امروز دارد من مخاطب را نسبت به مصدق بدبین می کند.
مقدسیان نیز گفت: ما با دیالوگهای پیچیده ای که حتی بیانش برای بازیگر دشوار است، روبروییم و شخصیت و موقعیت در نمی آید و خط و ربط روایی به وجود نمی آید.
ارسال دیدگاه