سعید زاهدیان*
لباسی که نماد و هویت ملی ندارد
به بزرگترین و مهمترین جشنواره فوتبالی دنیا دعوتیم؛ جایی که سلبریتیهای فوتبال عالم، با تجملات و تشریفات خاص میآیند.
با لوکسترین هواپیماها، با بهترین لباسها که برآمده از دل غولهای تولید لباس و پوشاک است؛ مجهز به جدیدترین و مدرنترین تکنولوژیهای ساخت پوشاک؛ که ایردراپ باشد و عرق و آب جذب نکند تا مبادا بازیکنشان حین بازی سنگین شود و هنگام دویدن انرژی مضاعف خرج کند. مبادا به دلیل وزن اضافهای که لباس به آنها تحمیل میکند، در کورس میلیمتری جا بماند، که یک میلیمتر در فوتبال مساوی است با یک گل، گاهی برابر میشود با ۳ امتیاز و در مواقعی همان یک میلیمتر حکم به صعود یا حذف رویاهای یک ملت میدهد؛ ببینید تیمها در حرفهای بودن حساب کجاها را میکنند.
۱- خیال کنید به مجللترین و لاکچریترین میهمانی دنیا دعوتید. برای خودتان و بچههایتان چه لباس شیک و موقری میخرید و به تن میکنید که دنیا به شما ببالد و مورد تحسین و توجه واقع شوید؟ آنچه برای خود میپسندید، برای تیم ملی خود هم بپسندید.
۲- چرا لباس پرچمی نمیپوشیم؛ پیراهن سبز، شورت سفید و جوراب قرمز. چرا طرحهای نوستالژیک قدیمی که دوره علی پروین و حجازی استفاده میشد و به انگلیسی روی لباسمان نوشته بود: «IRAN» هیچگاه تکرار نمیشود. والا و بلا هم قشنگ و چشمنواز میشود، هم خاطرهانگیز. لازم نیست عیناً همان طرح باشد، ایده اولیه و الهام گرفتن از آن مدل و سپردن آن به گرافیستهای امروزی میتواند شاهکار خلق کند.
چرا به فارسی، درشت روی سینهمان -جایی که باشگاهها تبلیغ میزنند- نمینویسیم: «ایران»
۳- بر چه اساسی لباس تیم ملی سفید شده و رنگ دوم قرمز؟! چرا مثل ایتالیا، برزیل، آرژانتین، فرانسه، هلند، ژاپن، عربستان، کرهجنوبی، استرالیا و بقیه، ایران هم یک رنگ خاص و منحصر به خود ندارد و سفید میپوشیم؟ سفید هیچ ایرادی ندارد اما بدانیم با این رنگ چه مفهوم و معنایی القا میکنیم؟ ما که نمیدانیم؛ لااقل شما بگویید و ابهامزدایی کنید.
۴- نماد ایران با توجه به کتب قدیمی، شیر است؛ یوز ایرانی فقط و فقط برای حمایت از اینگونه حیات وحش در معرض انقراض روی لباس تیم ۲۰۱۴ نشست. اگر قرار باشد هر گونه در حال انقراض بیاید روی لباس تیم ملی که واویلاست. نماد استرالیا کانگورو است، نماد چین اژدها، نماد کره ببر و نماد عربستان نخل. نماد ما یک بار برای همیشه باید طراحی و ساخته شود و بیاید روی لباس تیم ملی. روی سینه سمت چپ، جایی که قلب آدم میتپد. این لوگوی بیخاصیت با آن طراحی مبتدیانه که انگار محصول نقاشی بچه دبستانیها است را کنار بگذارید. بدون تردید اگر همین فردا به بچه دبستانیها بگویید یک نقاشی با پرچم و موضوع فوتبال بکشید، طرح قشنگتری ساخته میشود. احتمالاً یک بار، یک نفر، اشتباهی مرتکب شد و شاید به دلیل نداشتن زمان یا عدم بهرهمندی از ذوق و سلیقه، لوگویی طراحی کرده است. تا ابد که نباید روی یک اشتباه ایستاد؛ البته اگر سلیقه دوستان بیش از طرح فعلی باشد و قائل به زشت بودن لوگوی کنونی!
۵- کیروش یک تفاوت با همه مربیان قبل و بعد خود داشت: توجه بیش از حد به جزئیات. چرا گرمکن ما قبل از شروع بازی با عراق، زرد رنگ بود؟ تیم ملی که به زمین آمد، یک آن اطرافیان گفتند بزن شبکه سه بازی تیم ملی. شک کردند که شبکه ورزش است و پخش بازی استرالیا یا برزیل - اکوادور! زرد که نماد ما نیست؛ نه رنگ ملی است، نه به پرچم ما ربط دارد و نه طیف متفاوتی از رنگهاست که دل مخاطب را ببرد. گرمکن و البسه تمرینی ما، یک روز آبی میشود، یک روز قرمز...! چرا لباس تمرین تیم ملی در این اردو طوسی شد؟ لباس تیم ملی که نباید محصول پارچههای اضافه کارگاههای تولید البسه ورزشی باشد؛ وقتی نارنجی روی دستشان باد میکند، این رنگ سر از اردوی تیم ملی درمیآورد. هرگاه آبی، قرمز، سبز، زرد، صورتی و بنفش میپوشیم، شک نکنید که این رنگها در کارگاه فلان و بهمان روی دست آقای تولیدی باد کرده است. این بار هم یحتَمِل زردشان اضافی بود!
۶- این رنگها هیچ نمادی از ایران در دل خود ندارد. برای لباس، یک بار هم که شده بنشینیم و از طراحان مد و لباس داخلی کمک بگیریم؛ با این شرط که در آخر، مثل همیشه پشت پرده لابی نباشد که به بدترین انتخاب ختم شود. بیایید برای این مورد، قید لابی و رفیقبازی را بزنیم. هزار، هزار جای دیگر برای رسیدن به منفعت هست که شما بهتر از ما جا و آدرسش را بلدید؛ این یکی را تو را به همان «خوبان عالم» که گفتید، به دست متخصص و کاربلدش بسپارید و بر اساس عواید دوستان تصمیم نگیرید.
۷- جامجهانی در پیش است؛ بهترین و شیکترین لباس را تن بچههای ما کنید. ناسلامتی به بزرگترین میهمانی جهان دعوتیم!
*روزنامهنگار
منبع: ایران ورزشی
ارسال دیدگاه