نگاهی به فیلمهای جشنواره فجر/۴
مرد همهکاره سینمای ایران با «نگهبان شب» میآید
سیمرغهای جشنواره فجر برای فیلم بدون موسیقی کارگردانی معناگرا پرواز میکند
تهران (پانا) - رضا میرکریمی چهره شناخته شده سینمای ایران با فیلم سینمایی نگهبان شب در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر حاضر خواهد شد از او به عنوان مدیر سینمای ایران یاد میشود مردی که در هر بخش سینما حضور داشته توانسته چهرهای پر فروغ از خود نشان دهد.
رضا میرکریمی کارگردان شناخته شده سینمای ایران است که در کنار فیلمسازی یکی از مدیران برجسته سینمای ایران نیز بوده است، نزدیک به ۵۵ بهار از زندگی او میگذرد از او به عنوان یکی از کارگردانانی که فیلمهایی با مضمون معناگرا میسازد یاد میشود.
وی فعالیتش در سینما را از سال ۶۶ با یک فیلم کوتاه آغاز کرد و در ادامه سریالهای تلویزیونی ماجراهای آفتاب و عزیز خانم و بچههای مدرسه همت را برای کودکان و نوجوانان ساخت.
اولین کار بلند سینمایی خود را در سال ۱۳۷۸ با ساخت کودک و سرباز شروع کرد فیلمی که برای آن بالن نقرهای جشنواره سه قاره را کسب کرد.
داستان این فیلم درباره بهمن امینپور سرباز وظیفه پاسگاهی در یکی از روستاهای خراسان است که میخواهد نیمه اول تعطیلات نوروز به روستای خود در شمال برود تا مقدمات خواستگاریاش را فراهم کند، اما فرماندهاش به او مرخصی نمیدهد. شب عید، کودک بزهکاری را به جرم سرقت گردنبندی به پاسگاه میآورند که مشخص میشود از کانون اصلاح و تربیت تهران فرار کرده است. فرمانده سرباز را مأمور برگرداندن پسربچه به تهران میکند و اجازه میدهد پس از مأموریت به مرخصی برود. سرباز، قسمتی از مسیر را به کمک یک راننده کامیون طی میکند، و پس از وقفهای که بر اثر فرار پسرک پیش میآید، او را پیدا میکند و به علت فقدان اتومبیل برای حرکت به تهران، به روستای زادگاه خود میبرد. در آنجا، گردنبند در اثر یک سوءتفاهم نصیب خواهر سرباز میشود. پس از آن سرباز و کودک به تهران میرسند و معلوم میشود والدین پسربچه که از فرارش بیخبر بودند در این مدت به تهران آمده بودند تا ضمانت او را برای آزادی بکنند. پسربچه از این که نتوانسته والدینش را ببیند ناراحت میشود و سرانجام به کانون اصلاح و تربیت تحویل داده میشود.
«زیر نور ماه» دومین اثر سینمایی او در سال ۱۳۷۹ با موفقیت همراه بود، وی برای کارگردانی این فیلم جایزه بهترین فیلم هفته منتقدین جشنواره فیلم کن، جایزه ویژه هیات داوران جشنواره فیلم فجر و جایزه جایزه ویژه هیات داوران جشنواره بینالمللی فیلم توکیو را از آن خود کرد.
داستان این فیلم دربارهٔ طلبهای به نام سیدحسن است که معتقد است چون مانند پدربزرگش میان مردم نیست و نفسش تأثیری ندارد نمیتواند لباس روحانیت را بپوشد و تنها برای دلخوشی خانوادهاش چنین میکند. روزی که لباس روحانیت را میخرد در مترو پسرکی لباس او را میدزدد. جستجوی او برای لباس موجب آشنایی او با بیخانمانان زیر پل رسالت میشود. او سرانجام همه کتابهایش را میفروشد تا بتواند به آنها کمک کند. خواهر آن کودک نیز یک زن خیابانی است که اقدام به خودکشی میکند. سیدحسن او را به بیمارستان میرساند. روزی که طلاب از دست استادشان ملبس میشوند سیدحسن لباس روحانیت را از زن خیابانی پس میگیرد.
اینجا چراغی روشن است سومین فیلم بلند وی بهشمار میرود که در سال ۱۳۸۰ در فضایی انتزاعی و با لحنی شاعرانه ساخته شد. میرکریمی جایزه ویژه هیات داوران بهترین فیلم جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک و سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی جشنواره فیلم فجر را برای ساخت این فیلم دریافت کرد.
قدرت، جوان عقبمانده و ساده دلی است که همراه با متولی امامزادهای واقع در یک روستا زندگی میکند. متولی از این که مردم روستا نسبت به امامزاده بیاعتنا هستند ناراحت است و آن را به کمایمانی مردم نسبت میدهد، اما مردم معتقدند امامزاده تا حال نیازها و نذورات آنها را برآورده نکرده است. متولی موقتاً به شهر میرود و با توجه به اینکه هیچ کس حاضر نشده در این مدت رسیدگی به امور امامزاده را بپذیرد، قدرت را به جای خود میگذارد. قدرت که میتواند ارواح مردگان قبرستان کنار امامزاده را درک کند، متوجه مشکلات زندگی آدمهای روستا میشود و از اموال امامزاده برای حل این مشکلات استفاده میکند و طولی نمیکشد که بنای امامزاده خالی از فرش و سقف و دیوار و پول میشود. یک شب که دختر چوپان روستا، گلههایش پراکنده شدهاند، قدرت که به او علاقه دارد، تمام شب را چراغ به دست میایستد تا تمام گله به دور او و داخل امامزاده جمع شوند. صبح فردایش، قدرت با قطار عازم مقصدی میشود که از نظر او محل اقامت «آقا» است.
چهارمین فیلم بلند میرکریمی خیلی دور، خیلی نزدیک در سال ۱۳۸۳ به روی پرده رفت. خیلی دور خیلی نزدیک فیلمی جادهای و درام بود، سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر و جایزه ویژه هیات داوران جشنواره بینالمللی فیلم کلکته از جمله دستآوردهای چهارمین اثر میرکریمی بود.
دکتر عالم، جراح برجستهٔ مغز و اعصاب است و اعتقادی به خدا ندارد. او بهدلایل مختلف فرزندش را فراموش کرده است. وی بهصورت اتفاقی در شب تولد پسرش، سامان، از مریضی او که تومور مغزی است، باخبر میشود و بهدنبال پسر ستارهشناسش در کویر بهراه میافتد.
به همین سادگی پنجمین فیلم میرکریمی با ساختاری جدید و قصهای ساده و با درامی درونی و شخصیتمحور بود که در سال ۱۳۸۶ ساخته شد. به همین سادگی رنگ موفقیت را به خود دید و میرکریمی با این اثر سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر و جایزه گئورگ طلایی جشنواره بینالمللی فیلم مسکو را تصاحب کرد.
داستان دربارهٔ سپری شدن یک روز زنی به نام طاهره که دو فرزند (پسر و دختر) کوچک دارد. شوهرش یک مهندس ساختمان است و به خاطر مشغلههای کاری که دارد طاهره احساس تنهایی میکند. از طرفی مشکلات مربوط به فرزندانش او را عصبی کرده است. او که از خانوادهایی عشایری است دلش سخت هوای روستایشان را کرده... او الان زنی افسرده است که دلخوشی اش در خاطرات گذشتهاش هست… او میخواهد برای مدتی خانوادهاش را ترک کند و با برادرش به ولایتشان برود. اما شرایط طور دیگری رقم میخورد.
یه حبه قند در سال ۱۳۸۹ اثری با نگاه به زندگی خانواده ایرانی بود که مورد توجه قرار گرفت. این فیلم نماینده سینمای ایران در جایزه اسکار نیز بود.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است، سکوت خانه باغ قدیمی با ورود چهار خواهر و خانوادههایشان میشکند. آنها برای ازدواج خواهر کوچکشان پسندیده، با پسر یکی از خانهای آنجا که در آمریکاست، به خانهٔ کودکیشان که در واقع خانهٔ داییشان است برگشتهاند. ظاهراً همه از وصلتی که قرار است صورت بگیرد راضی هستند به جز دایی. صبح روز عقد، دایی در حال خوردن صبحانه با یک حبه قند خفه میشود و میمیرد. عروسی تبدیل به عزا میشود و همه چیز به هم میریزد. عصر آن روز با آمدن قاسم (که به نوعی فرزند خواندهٔ دایی است) همه چیز دوباره در هم میپیچد. ظاهراً پسند و قاسم عاشق یکدیگر هستند. در نهایت قاسم با دیدن وسایل عقد بدون خداحافظی میرود و پسند هم بعد از آن با پوشیدن لباس مشکی، به همه میفهماند که نمیخواهد با نامزدش ازدواج کند.
امروز در سال ۱۳۹۲ هفتمین اثر میرکریمی به حساب میآید. این فیلم نماینده ایران در اسکار ۲۰۱۵ بود و در جشنواره بینالمللی فیلم رباط جایزه بهترین فیلم و جایزه مردمی را تصاحب کرد.
داستان فیلم امروز درباره یونس راننده تاکسی کهنهکاری است که، در پایانِ یک روزِ کاری به زن جوان بارداری کمک میکند تا به بیمارستان برسد. غافل از اینکه در بیمارستان اتفاقاتِ زیادی در انتظارِ اوست. پزشک و کارکنان بیمارستان پیشداوریهایی گوناگون دربارهٔ راننده و ارتباطش با زن دارند، اما در مقابل پرسشهای خود فقط با سکوت راننده روبرو میشوند.
میرکریمی در سال ۱۳۹۴ فیلم سینمایی «دختر» را جلوی دوربین برد و این فیلم در هفت بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین از سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر شد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است، احمد عزیزی (فرهاد اصلانی) که سرپرست بخش تعمیرات و نگهداری پالایشگاه آبادان است برای مراسم خواستگاری دخترش سمیرا آماده میشود و دختر دیگرش ستاره (ماهور الوند) در همان روز قصد سفر به تهران برای شرکت در جشن خداحافظی یکی از دوستان همدانشگاهیاش را دارد که با مخالفت پدرش روبهرو میشود و تصمیم میگیرد بدون اجازهٔ خانواده صبح با هواپیما به تهران برود و ظهر برگردد ولی در بازگشت، بهدلیل کنسلشدن پرواز، با مشکلاتی روبهرو میشود و پدرش برای بازگرداندن او عازم تهران میشود. ستاره نزد عمهاش فرزانه (مریلا زارعی) میرود و آنجا اتفاقاتی رخ میدهد که بحثهایی را میان افراد ایجاد میکند.
از دیگر فیلم او میتوان به فیلم «قصرشیرین» اشاره کرد. او برای فیلم قصر شیرین نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم از سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر شد.
داستان این فیلم درباره جلال مرادی فردی ۴۲ ساله است که در طی تصادفی خانوادهای را به قتل میرساند، اما تصادف در دادگاه غیرعمد شناخته میشود. او پس از گذراندن دوران زندان، همسر و فرزندانش را ترک کرده و به شهری دیگر میرود، پس از دو سال به شهرش باز میگردد ...جلال و نجمه پس از مشاجره از هم جدا شده، و در انتها مشخص میگردد که جلال بابت اهدایی قلب شیرین (همسر اولش) ۵۰ میلیون تومان پول گرفته است.
در کارنامه کاری او دو سال مدیریت خانه سینما و همچنین نزدیک به ژنج دوره دبیری جشنواره جهانی فجر دیده میشود.
او با «نگهبان شب» در چهلمین دوره جشنواره فجر حضور دارد. فیلم سینمایی نگهبان شب به نویسندگی مشترک رضا میرکریمی و محمد داوودی و کارگردانی سیدرضا میرکریمی است.
این فیلم مضمونی اجتماعی دارد و تاکنون میرکریمی و عوامل این فیلم درباره داستان آن هیچ اظهارنظری نکردهاند.
از این فیلم به عنوان تنها فیلم بدون موسیقی جشنواره یاد میشود البته احتمال دارد که از موسیقی استفاده شده باشد اما آهنگسازی برای فیلم نگهبان شب انتخاب نشده است.
رضا میرکریمی تدوین این فیلم را انجام داده و «نگهبان شب» هم اکنون در مرحله اصلاح رنگ در استودیو کامرانی توسط فربد جلالی است. همزمان مراحل پایانی صداگذاری آن توسط امیرحسین قاسمی در استودیو فام انجام میشود تا برای نمایش در چهلمین جشنواره فیلم فجر آماده شود.
محسن کیایی، تورج الوند، لاله مرزبان، علی اکبر اصانلو، صفورا خوش طینت، فهیمه هرمزی، زهرا اسلامی، پرهام غلاملو، محمدصادق ملک، علی غابشی، مهراد اکبرآبادی، ایمان سلگی، نوید بانی با حضور افتخاری ویشکا آسایش و کیومرث پوراحمد جمع بازیگران «نگهبان شب» را تشکیل میدهند.
عوامل این فیلم نیز عبارتند از؛ تهیه کننده و کارگردان: رضا میرکریمی، نویسندگان: رضا میرکریمی و محمد داودی بر اساس طرحی از رضا میرکریمی، مدیر فیلمبرداری: مرتضا هدایی، مجری طرح و مدیر تولید: محمدصادق میرکریمی، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: محمد عسگری، طراح چهره پردازی: محمود دهقانی، صدابردار: سعید بجنوردی، طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین قاسمی، تدوین: رضا میرکریمی، طراح صحنه: سعید حسنلو، طراح لباس: زهرا صمدی، منشی صحنه: محمود نجفی، مدیر تدارکات: محمد مجتهدی، عکاس: حافظ احمدی، فیلمبردار پشت صحنه: فاطمه تقوی و جلوههای ویژه رایانهای: محمد برادران.
ارسال دیدگاه