یک تحلیلگر اقتصادی در گفتوگو با پانا مطرح کرد؛
توسعه کشور نیازمند تحول در ساختارهای ضد تولید
تعداد زیادی از مردم به دلیل بیتدبیریهای گذشته دچار فقر شدهاند و دولت ناچار است که از سیستم کوپن و سهمیهبندی پرداختهای نقدی و غیر نقدی در قبال آنها استفاده کند
اهواز (پانا)- یک تحلیلگر اقتصادی معتقد است که دولت اگر میخواهد روی ریل توسعه قرار بگیرد و از وابستگی خارج شود، باید تحولات عمیق، وسیع و اساسی را در ساختار ضد تولید و ضد توسعه حاکم بر نظام مدیریت و نظام بوروکراسی اداری و اجرایی و موانع کسب و کار، رقم بزند، در غیر این صورت دوباره به درآمدهای نفتی و آسیبپذیر در صورت تهدیدات خارجی وابسته خواهیم ماند.
بررسی ابعاد بودجه ۱۴۰۱،حذف ارز ۴۲۰۰تومانی و تبعات اقتصادی آن، نقش مذاکرات وین در کاهش نرخ ارز و مباحثی از این دست، سبب شد تا با سیدمرتضی افقه،تحلیلگر مسایل اقتصادی به گفتگو بپردازیم که در پی می آید.
با توجه به بودجهای که تقدیم مجلس شده است، ارزیابی شما از بودجه ۱۴۰۱ و سمت و سوی آن چگونه است؟
آنچه که در پیش گرفته شده است بیشتر تبعیت از اقتصادانان طرفدار اقتصاد بازار و بازار آزاد است؛ ربطی به بودجه هم ندارد، بخشی به دلیل گرایش و تنگنای درآمدی است که ناچارا به سمت استفاده از مکانیزمهای بازار آزاد سوق داده میشود. در اقتصاد بازار آزاد توزیع یارانه به این شکل که الان بنا بر انجام آن است وجود ندارد، یعنی بودجه ترکیبی از نظام بازار آزاد و اقتصاد دولتی را دنبال میکند، اما نگرش فکری هم یک اقتصاد دولتی است.
مهمترین ویژگی بودجه ۱۴۰۱ چیست؟
از نظر بنده جهتگیری بودجه ریاضتی است. از سال ۱۳۹۷ به این سو، دولت از یک طرف سعی کرده درآمدها را افزایش بدهد زیرا درآمدها از نفت نیست بلکه از طریق افزایش مالیات و افزایش قیمت ارز بوده است. ارز ۴۲۰۰ تومانی قرار است حذف شود و از طرف دیگر افزایش حقوقها بسیار کمتر از نرخ تورم است. افزایش درآمدهای مالیاتی و افزایش مالیات درآمدهای گمرکی و ... نیز قدرت خرید را کاهش میدهد. بنابراین یک بودجه کاملا ریاضتی است و اگر مشکل تحریم حل نشود سال آینده سال سختی خواهد بود.
حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی چه تبعاتی برای ساختار اقتصاد کشور دارد؟
از نظر من حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، قطعا تبعات افزایش تورم را به همراه دارد به خصوص در کالاهایی که مشمول این ارز ۴۲۰۰ تومانی هستند. قرار است برای جبران این افزایش تورم ناشی از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، به ۵ دهک پایین جامعه یارانه بیشتری اختصاص داده شود اما مشکل این است که حذف ارز و رانت در واقع برای گروههای کم درآمد بوده و یک تورم بیشتر تحمیل میشود. با فرض اینکه این یارانه بیشتر جبران افزایش قیمت را هم بکند، تجربه هدفمندی یارانه نشان میدهد که یارانه ثابت در طول سال به دلیل افزایش تورم خنثی میشود، اما افزایش قیمتها کماکان وجود دارد. بنابراین بعد از ۲ تا ۳ سال حتی اگر سال اول هم مقداری از فشار ناشی از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی کم بشود، اما در سالهای بعد به دلیل خنثیشدن یارانهای که پرداخت میشود یا کاهش ارزش یارانه، قدرت خرید مردم شروع به کاهش خواهد کرد.
در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات وین و حصول توافق امکان کاهش بهای ارز وجود دارد؟ در صورت توافق چه دورنمایی اقتصادی برای کشور با توجه به شرایط موجود متصور هستید؟
به اعتقاد من شرایط به گونهای است که حتما به سمت توافق میرویم؛ طرف مقابل هم نیاز به این توافق دارد. خاورمیانه در شرایط بسیار حساسی است و آمریکا هم به این تفاهم و توافق نیاز دارد. اگر هم این تحریمها برداشته بشود، قیمتها خیلی کاهش پیدا نمیکند، ممکن است فردا با اعلام اینکه توافق شده، نرخ ارز تا ۲۵ تا ۲۶ هزار تومان کاهش یابد اما باز هم این احتمال وجود دارد که به ۲۷ تا ۲۸ تومان بازگردد و به دلیل تداوم بالا بودن، ارزش ارز تثبیت شود. احتمال دارد در نهایت روی ۲۳ هزار تومانی که دولت در بودجه تعیین کرده است بماند.
دولت چگونه میتواند از تاثیرات بیثباتی نرخ ارز بر کالاها و خدمات بکاهد؟
در شرایط فعلی و با تداوم تحریمها این کار سخت است. دولت وقتی میتواند مداخله کند که بازار در سمت تعادل بوده و ابزارش را هم داشته باشد. برای اینکه نرخ ارز تثبیت و بیثباتی حذف شود نیاز کافی به ارز هست تا وقتی قیمتها بالا رفت، ارز را به بازار تزریق کند و بالعکس وقتی پایین میآید ذخیره کند. در بخش اول دولت ارز را به اندازه کافی ندارد که بتواند مدیریت کند به همین دلیل هرگونه شوکی که به بازار وارد بشود در شرایط فعلی که ارز نداریم، عملاً بازار از دست دولت خارج میشود، مثل اتفاقاتی که ظرف یک ماه گذشته افتاد و یکباره افزایش قیمت شروع شد. در غیاب فروش نفت و درآمدهای ارزی ناشی از سایر صادرات عملا باید ابزاری برای کنترل و به ثبات رساندن قیمت ارز وجود داشته باشد.
سهمیهبندی کالاها، افزایش یارانه نقدی و صدور کارت الکترونیک را در شرایط فعلی کشور مفید میدانید؟
باید بگویم که اجتنابناپذیر است چون شرایط عادی نیست. دولت ناچار است به ۶ الی ۷ دهک جامعه یارانه یا سهمیه بدهد. این نشان میدهد که اقتصاد و متغیرهای اقتصادی در شرایط عادی نیستند. نمیتوان گفت که پرداخت یارانه در شرایط عادی خوب است، تعداد زیادی از مردم به دلیل بیتدبیریهای گذشته دچار فقر شدند بنابراین دولت برای حفظ قدرت خرید انبوه افرادی که از سیاستهای غلط دچار مشکل شدهاند، ناچار است که از سیستم کوپن و سهمیهبندی پرداختهای نقدی و غیر نقدی استفاده کند، تا آن ۵ الی ۶ دهک که دچار لطمه شدهاند قدرت خرید خود را حفظ کنند.
قرار است یارانه نقدی ۵ دهک اصلی جامعه را افزایش یابد، این طرح را چگونه ارزیابی میکنید؟
هدفمندی یارانهها به غلط اعلام شد، واقعیت این است که هیچ هدفمندی در کار نبود که فقط افراد نیازمند یارانه بگیرند و افرادی که نیازمند نیستند یارانه نگیرند. اینکه شما به همه رقم معینی مثل ۴۵ هزار تومان بدهید، اسم این دیگر هدفمندی نیست. در یکی دو دهه گذشته به دلیل بیتدبیریها تعداد زیادی از طبقه متوسط به زیر خط فقر سقوط کردند و در سه، چهار سال گذشته بعد از تحریمها وضعیت بسیاری از افراد فقیر، آنهای که در دهکهای یکم تا چهارم هستند، بدتر شده و به اصطلاح شدت فقر بیشتر و بدتر شده است. بنابراین دولت در چنین شرایطی حتماً باید یارانه این گروه از افراد را که از سیاستهای غلط و یا از مشکلات ناشی از تحریمها صدمه شدیدی دیدهاند بیشتر کند و آنهایی که درآمد بهتری دارند یارانه کمتری بگیرند و حتی آنهایی که تمکن لازم را دارند یارانه آنها را حذف کند.
با توجه به شرایط فعلی و افقهای پیشرو به لحاظ اقتصادی، شما چه نسخهای برای اقتصاد کشور تجویز میکنید؟
برای اینکه روی ریل توسعه و پیشرفت قرار بگیریم دو مجموعه اقدامات باید انجام بدهیم؛ اول اینکه روابط در سطح بینالملل با دیگر کشورها باید سامان داده شود، زیرا اقتصاد کشور به فروش نفت وابسته است و این نیازمند رابطه خوب با کشورهای دیگر است. اکنون اقتصاد کشور آنقدر به نفت وابسته است که قابل تصور نیست؛ بنابراین با توجه به تشدید تحریمها که از ۴ سال پیش تقریباً شروع شد و تا به امروز ادامه دارد و در این سالها از ذخایر استفاده کردهایم تا وضعیت را حفظ کنیم، ادامه آن خیلی دشوارتر خواهد بود. به همین دلیل احتمال میدهم توافق از مذاکرات حاصل شود. در صورتی که تحریمها برداشته شوند، اگر دولت میخواهد روی ریل توسعه قرار بگیرد و از وابستگی خارج شود، باید یکسری تحولات عمیق، وسیع و اساسی را در ساختار ضد تولید و ضد توسعه حاکم بر نظام مدیریت و نظام بوروکراسی اداری و اجرایی و موانع کسب و کار، رقم بزند. در غیر این صورت دوباره به درآمدهای نفتی و آسیبپذیر در صورت تهدیدات خارجی وابسته خواهیم ماند.
گفت و گو: محمدشاهرخ نسب
ارسال دیدگاه