ابراهیم متقی*

همه سناریوهای هسته‌ای

کمیساریای سیاست خارجی اتحادیه اروپا، ۲۳ دسامبر اعلام کرد که سومین دوره مذاکرات وین از ۲۷ دسامبر ۲۰۲۱ آغاز خواهد شد. بیان چنین رویکردی از سوی انریکه مورا، بیانگر این واقعیت است که روند جدیدی از دیپلماسی هسته‌‌‌ای شکل گرفته و به گونه مرحله‌‌‌ای در حال تداوم است.

کد مطلب: ۱۲۴۲۲۰۹
لینک کوتاه کپی شد

هرگونه مذاکراتی در روزهای پایانی سال، کار دشواری به نظر می‌‌‌رسد، اما واقعیت‌‌‌ این است که مجموعه‌‌‌های دیپلماتیک اروپایی، آمریکا، روسیه و چین، از انگیزه لازم برای تداوم دیپلماسی هسته‌‌‌ای برخوردارند.

دولت رئیسی تلاش دارد، در دومین گام از سیاست‌‌‌های عمومی و حکومتی خود، موضوع تحریم‌‌‌های اقتصادی را به گونه‌‌‌ای حل و فصل کند که از تداوم و اثربخشی بیشتری در آینده بر زندگی اقتصادی ایران برخوردار باشد. بر اساس چنین انگاره‌‌‌ای است که این دولت تاکنون، از سازوکارهای همکاری‌‌‌جویانه با آژانس و مذاکرات وین حمایت کرده است. گروه مذاکره‌‌‌کننده برای پایان دادن به تحریم‌‌‌ها، از آزادی عمل برخوردارند؛ این امر، به مفهوم آن است که آینده دیپلماسی هسته‌‌‌ای ایران در جهت کنترل تحریم‌‌‌ها و پایان دادن به تحریم‌‌‌های برجامی است.

۱) نتایج مذاکرات نوامبر و دسامبر ۲۰۲۱ ایران

دیپلماسی هسته‌‌‌ای فرآیندی طولانی با فراز و نشیب‌‌‌های خاص خود خواهد بود. تیم دیپلماسی هسته‌‌‌ای ایران، در دوران ظریف و عراقچی، مذاکرات طولانی خود را در قالب «ماراتن دیپلماسی هسته‌‌‌ای» در سال ۲۰۱۳ آغاز کرده و تا سال ۲۰۱۵ ادامه یافته است. بنابراین نمی‌توان امید داشت که در کوتاه‌‌‌مدت، مذاکرات هسته‌‌‌ای به نتایج موثری منجر شود یا با وقفه و بن‌‌‌بست روبه‌‌‌رو شود. شواهد نشان می‌دهد که هم‌‌‌اکنون، ایران از اراده سیاسی لازم برخوردار است.

واقعیت مذاکرات نوامبر و دسامبر ۲۰۲۱ بیانگر آن است که ایران و تمامی طرف‌‌‌های درگیر در مذاکرات ۱+۱+۴، از اراده سیاسی و اعتمادبه نفس لازم برای حل و فصل مشکلات به‌جامانده از دوره ترامپ برخوردارند. تیم ظریف و روحانی تلاش زیادی کردند تا زمینه نیل به نتایج مطلوب را فراهم آورند و بر این اساس، ۶ دوره مذاکره با نتایج نسبتا مشخص را در دوران جو بایدن در وین برگزار کردند. به طور کلی، باید به این موضوع اشاره کرد که هر دوره از مذاکره، زمینه لازم را برای ارتقای شرایط بهینه در آینده به وجود می‌‌‌آورد.

هرگونه مذاکرات دیپلماتیک، نیازمند اراده سیاسی و برنامه مشخص برای تامین و تحقق اهداف است. ایالات‌‌‌ متحده، کشورهای اروپایی، روسیه و چین و همچنین اتحادیه اروپا به این موضوع واقفند که قابلیت، توانمندی و همچنین کنترل قدرت تکنیکی ایران در حوزه هسته‌‌‌ای، صرفا در شرایطی حاصل می‌شود که زمینه برای پایان‌دادن به تحریم‌‌‌های اقتصادی مربوط به برجام فراهم شود. به عبارت دیگر، مذاکرات وین ۲۷ دسامبر ۲۰۲۱ را باید ادامه دیپلماسی هسته‌‌‌ای دولت روحانی و همچنین بخش مکمل برنامه جامع اقدام مشترک دانست.

سیاست اعلام‌شده از سوی اتحادیه اروپا با الگوهای رفتار برخی از کشورها مانند فرانسه هماهنگی ندارد. به همین دلیل است که مذاکرات ۲۷ دسامبر، مانند دو دوره قبلی مذاکرات هسته‌‌‌ای ایران، مبهم و در مسیر برگشت‌‌‌پذیر قرار خواهد داشت؛ همان‌‌‌گونه‌‌‌ که امکان اعاده و بهینه‌‌‌سازی آن در دوره آینده دیپلماسی هسته‌‌‌ای وجود دارد. چنین رویکردی به این معنی است که ایران و همچنین بخش قابل‌ توجهی از کشورهایی که دیپلماسی هسته‌‌‌ای را آغاز کردند، از آمادگی لازم برای انعطاف‌‌‌پذیری دیپلماتیک در جهت رسیدن به اهداف موردنظر برخوردارند.

۲) جهت‌‌‌گیری ایران در دیپلماسی هسته‌‌‌ای

تاکتیک‌‌‌های دیپلماسی هسته‌‌‌ای ایران را می‌توان بر اساس جهت‌‌‌گیری کنش دیپلماتیک برای پایان دادن به تحریم‌‌‌ها جست‌وجو کرد. هدف اصلی تیم دیپلماتیک ایران در مذاکرات ۲۷ دسامبر وین را می‌توان تلاش همه‌‌‌جانبه در جهت اعاده حقوق هسته‌‌‌ای ایران در قالب برجام دانست. واقعیت این است که ساختار سیاسی آمریکا به گونه‌‌‌ای است که هرگونه توافق پایدار را با چالش روبه‌‌‌رو می‌‌‌کند. بنابراین ایران باید تلاش کند تا زمینه پایدار ماندن دیپلماسی هسته‌‌‌ای در جهت پایان دادن به تحریم‌‌‌ها را فراهم سازد.

هدف اصلی و اولیه ایران، این است که زمینه پایان دادن به تحریم‌‌‌ها فراهم آید. ایران به این موضوع توجه دارد که مذاکرات هسته‌‌‌ای را در چارچوب پایان‌دادن یا کاهش تحریم‌‌‌های اقتصادی، پیگیری کند. انگاره ایران، معطوف به این نگرش است که نادیده‌گرفتن تعهدات برجامی، واکنشی مشروع و اجتناب‌‌‌ناپذیر در برابر خروج آمریکا از برجام و نادیده‌گرفتن حقوق اقتصادی ایران بوده است. انجام چنین اقدامی، ضرورتی اجتناب‌‌‌ناپذیر محسوب می‌‌‌شد.

در معادله سیاست بین‌الملل، اقدام متقابل و کنش بر اساس معادله تهدید در برابر تهدید، می‌تواند موازنه منطقه‌‌‌ای و راهبردی مطلوب را فراهم آورد.

برخی از اعضای شرکت‌کننده در تیم جدید دیپلماسی هسته‌‌‌ای، به این موضوع توجه و اشاره دارند که آنان درصدد بازنویسی مطالب تنظیم‌شده در ۶دوره قبلی دیپلماسی هسته‌‌‌ای بودند، اما واقعیت این است که عمدتا مطالبی تنظیم شده که با رویکرد ایران در چارچوب برجام هماهنگی دارد. ایران تلاش دارد، سازوکارهایی را در دستور کار قرار دهد که امکان خروج از برجام در آینده را به حداقل برساند.

بنابراین در فضای موجود مذاکرات ایران و کشورهای اروپایی، چین، روسیه و نقش‌‌‌یابی رابرت مالی، به عنوان نماینده ویژه امور ایران در ۲۷ دسامبر ۲۰۲۱ از این جهت اهمیت دارد که تمامی این بازیگران از اراده لازم برای نیل به توافق برخوردارند. وقتی اراده دیپلماتیک وجود داشته باشد، اراده دیپلماتیک کشورهای غربی، به‌ویژه فرانسه برای تامین حقوق اقتصادی ایران در جهت پایان دادن به تحریم‌‌‌ها بسیار کاهش یافته است. فرانسه به این نکته باید واقف باشد که سیاست ایالات‌‌‌متحده در مورد قرارداد تسلیحاتی آنان با استرالیا چه نتایجی می‌توانست برای اقتصاد فرانسه به بار آورد. فرانسه از مازاد جانبی در جهت انعقاد قرارداد تسلیحاتی با کشورهای عرب حوزه خلیج‌‌‌فارس بهره گرفت و در این خصوص، فشارهای سیاسی بیشتری را بر ایران اعمال کرد. چنین رویکردی، طبعا نمی‌تواند زمینه ایجاد ثبات و امنیت منطقه‌‌‌ای بیشتری را برای کشورهای منطقه‌‌‌ به وجود آورد. بخش قابل‌‌‌ توجهی از بحران منطقه‌‌‌ای، ناشی از سیاست‌‌‌های میلیتاریستی و نظامی‌‌‌گری پایان‌‌‌ناپذیر قدرت‌‌‌های بزرگ بوده که زمینه ایجاد چالش‌‌‌های امنیتی پایدارتری را به وجود آورده است.

۳) سناریوهای احتمالی مذاکرات هسته‌‌‌ای

محور اصلی رفتار ایران بر مبنای همکاری سازنده است. بنابراین سناریوی اول مبتنی بر همکاری سازنده ایران با کشورهای طرف مذاکره در وین خواهد بود. ایران برای نشان دادن حسن نیت خود، از تمامی الگوهای کنش همکاری‌‌‌جویانه بهره گرفته، اما اجرا و تداوم هرگونه توافقی، نیازمند چانه‌‌‌زنی و پیگیری حداکثر مطلوبیت‌‌‌ها در جهت تحقق اهداف بازیگران خواهد بود. دیپلماسی هسته‌‌‌ای ایران، به گونه‌ای‌‌‌ اجتناب‌‌‌ناپذیر، تحت‌‌‌تاثیر ضرب‌‌‌المثل ایرانی «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌‌‌ترسد» قرار خواهد داشت. چنین ادراکی، تاثیر خود را در مذاکرات هسته‌‌‌ای و تداوم الگوی همکاری‌‌‌جویانه ایران در دیپلماسی ۲۷ دسامبر وین به جا خواهد گذاشت.

بخش قابل‌‌‌ توجهی از مشکلات سیاسی و امنیتی ایران، به همراه بسیاری دیگر از کشورهای منطقه‌‌‌ای خلیج‌‌‌ فارس، ناشی از الگوی کنش یکجانبه و بحران‌‌‌ساز دونالد ترامپ بوده است. اگر تروئیکای اروپایی با سیاست‌‌‌های ترامپ مخالفت داشته‌‌‌اند، در شرایط موجود، باید از سازوکارهای کنش همکاری‌‌‌جویانه در جهت پایان دادن به تحریم‌‌‌ها، فعال شدن فضای سوئیفت مالی و بانکی و همچنین نقش‌‌‌یابی ایران در اقتصاد منطقه‌‌‌ای انرژی حمایت به عمل آورند.

گزینه دوم، مربوط به توافق موقت است. جان کری، وزیر اسبق امور خارجه ایالات‌‌‌ متحده، در روند مذاکرات هسته‌‌‌ای خود با ایران به این موضوع اشاره داشت که «عدم‌ توافق، بهتر از توافق بد است»؛ در حالی که وزیر امور خارجه ایران به این موضوع اشاره داشت که «توافق بد، بهتر از عدم‌ توافق است.» واقعیت‌‌‌های سیاست بین‌الملل نشان می‌دهد که ایران، به هیچ وجه درصدد توافق بد یا توافق موقت نخواهد بود.

ضرورت‌‌‌های راهبردی ایجاب می‌کند که تمامی طرفین مربوط به دیپلماسی هسته‌‌‌ای، از سازوکارهای مربوط به منافع بهینه‌شده و توافق بهینه‌شده استفاده کنند. طبعا ایران دغدغه‌‌‌های تاکتیکی و راهبردی جهان غرب را درک می‌کند؛ اما واقعیت این است که جهان غرب تمایلی به شناخت منافع، ضرورت‌‌‌های راهبردی و اقتصادی ایران نشان نمی‌‌‌دهد. در چنین شرایطی، روند مذاکرات نسبتا طولانی خواهد بود؛ اما چنین روندی منجر به توافق موقت نخواهد شد.

نتیجه

ایران تلاش دارد، دیپلماسی هسته‌‌‌ای خود را در دوران جدید، بر اساس بهینه‌‌‌سازی مطلوبیت‌‌‌های ساختاری تمامی کشورهای درگیر مذاکرات قرار دهد. ایران منطق مصالحه و همکاری چندجانبه بر اساس توافق برجام را درک می‌کند. در چنین شرایطی، لازم است کشورهای اروپایی و ایالات‌‌‌ متحده نیز درک بیشتری از سیاست اقتصادی ایران داشته باشند. سیاست اقتصادی و الگوی کنش راهبردی ایران، در فضای چندجانبه‌‌‌گرایی شکل می‌گیرد.

اگر چندجانبه‌‌‌گرایی کشورهای غربی در برابر ایران بر مبنای نشانه‌‌‌هایی از تداوم فشار اقتصادی باشد، طبیعی است که در چنین شرایطی، هر کشوری تلاش می‌کند، امنیت و ضرورت‌‌‌های اقتصادی خود را بر اساس الگوهای نامتقارن تامین کند. ایران تلاش دارد تا دیپلماسی هسته‌‌‌ای خود را بر اساس مصالحه و منافع چندجانبه تعریف کند.

شواهد موجود بیانگر این واقعیت است که مذاکرات ۲۷دسامبر، نقطه عطف دیپلماسی هسته‌‌‌ای ایران محسوب نمی‌شود، اما می‌تواند زمینه تداوم همکاری‌‌‌های سازنده تمامی طرفین درگیر را فراهم کند. هرگونه مصالحه، به مفهوم بازی با اهداف مشترک و در جهت تامین منافع متقابل سازنده خواهد بود. منافع متقابل، ضرورت اجتناب‌‌‌ناپذیر هر گونه کنش دیپلماتیک بر اساس رویکرد سازنده محسوب می‌شود. پایان دادن به تحریم‌‌‌ها و اعاده حقوق اقتصادی ایران در زمینه برجام، صرفا در شرایطی امکان‌‌‌پذیر است که تعهدات ایالات‌‌‌ متحده و آنچه در برنامه جامع اقدام مشترک مورد توجه قرار گرفته است، در روند دیپلماسی هسته‌‌‌ای جدید حاصل شود.

*استاد دانشگاه تهران

منبع: دنیای اقتصاد

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار