محمد کاظمی*

دست برتر ایران در مذاکرات

اوایل پاییز ۱۳۹۶، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور وقت امریکا که کمتر از یک سال از به قدرت رسیدنش می‌گذشت، در قالب یک بیانیه‌ پرسروصدا، با ادعای «تضمین ایمنی و امنیت مردم امریکا» در برابر «اقدامات خصومت‌آمیز رژیم ایران» و تضمین «عدم دسترسی ایران به سلاح هسته‌ای»، به‌طور رسمی راهبرد خود را در قبال جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد.

کد مطلب: ۱۲۴۲۵۰۲
لینک کوتاه کپی شد

وی در این بیانیه اتهاماتی نظیر «دیکتاتوری»، «حمایت حکومتی از تروریسم» و «پرخاشگری‌های ادامه‌دار در غرب آسیا و سراسر جهان» را به ایران نسبت داد.

راهبرد اعلامی دونالد ترامپ بر پایه‌ چهار اصل استوار بود: همکاری با همپیمانان برای مقابله با سیاست‌های منطقه‌ای ایران، اعمال تحریم‌های بیشتر بر ایران با هدف انقطاع تأمین مالی تروریسم، رسیدگی به مسأله‌ اشاعه‌ موشک و تسلیحات در منطقه توسط ایران و مسدودسازی تمام مسیرهایی که ایران ممکن است از طریق آن‌ها به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند.

با اینکه ترامپ در این تاریخ از توافق هسته‌ای سال ۱۳۹۴ موسوم به «برنامه‌ جامع اقدام مشترک» (برجام) خارج نشد، اما پیش از این، بارها از «نقایص» توافق برجام و ضررهای آن برای امریکا سخن گفته بود و سرانجام در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، دولت امریکا رسماً از برجام خارج شد.

خروج امریکا از برجام، زمینه را برای اعمال رسمی مجدد همه‌ تحریم‌هایی که قرار بود ذیل توافق برجام، متوقف شوند، فراهم کرد. ترامپ با اعلام اینکه «خروج امریکا از برجام نسبت به ماندن در این توافق، نتایج بهتری در پی خواهد داشت»، سیاست بسیار سختگیرانه و خصمانه‌ای علیه ایران در پیش گرفت که به «سیاست فشار حداکثری» شهرت یافت.

رساندن فروش نفت ایران به صفر، مهار نفوذ روزافزون جمهوری اسلامی ایران در منطقه، جلوگیری از تقویت توان نظامی-دفاعی ایران از جمله در حوزه‌ پیشرفت‌های موشکی و محدودسازی شدید دسترسی‌های ایران به منابع مالی، ازجمله مؤلفه‌های اصلی سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران بود. بجز تحقق نسبی مورد آخر، هیچ‌کدام از دیگر ادعاهای امریکا به واقعیت حتی نزدیک هم نشد. به گزارش رسانه‌های غربی، صادرات نفت ایران که در ابتدای دوره‌ فشار حداکثری با کاهش روبه‌رو شده بود، به‌زودی احیا شد و در یک سال اخیر، میزان صادرات نفت ایران به بالاتر از یک میلیون بشکه نفت در روز رسیده است. در مسائل مربوط به نفوذ منطقه‌ای و گسترش توان دفاعی و موشکی، به اذعان «مؤسسه‌ بین‌المللی مطالعات راهبردی» (آی.آی.اس.اس)، جمهوری اسلامی در سال‌های پس از برجام پیشرفت‌های چشمگیری داشته است. به‌علاوه، طبق گزارش‌های منتشر شده از صندوق بین‌المللی پول، میزان دسترسی‌های ایران به دارایی‌های خارجی خود در دو سال اخیر بهتر از گذشته شده است. ناتوانی سیاست فشار حداکثری در رسیدن به اهداف خود، در فضای کارشناسی-رسانه‌ای داخل امریکا نیز به‌شدت مشهود بود. به اذعان اکثریت قاطع محافل فکری، جمع‌های کارشناسی و تحلیلگران برجسته‌ امریکایی، سیاست فشار حداکثری اعمالی از سوی دولت امریکا در سال‌های ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ علیه جمهوری اسلامی ایران به اهداف مدنظر امریکا نرسید و با شکست روبه‌رو شد.

اندیشکده‌ «شورای آتلانتیک»، یکی از فعال‌ترین اندیشکده‌های واشنگتن در حوزه‌ سیاست خارجی، در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ در یادداشتی با عنوان «پنج دلیل برای اینکه چرا سیاست فشار حداکثری علیه ایران معکوس عمل کرد» به قلم «باربارا اسلیوین»، شکست سیاست فشار حداکثری را اثبات کرده و این‌گونه جمع‌بندی می‌کند که «بازندگان این راهبرد (سیاست فشار حداکثری) حاکمیت قانون و در نهایت، رهبری جهانی امریکا» هستند.

«رابرت مالی» نماینده‌ ویژه وزارت خارجه‌ امریکا در امور ایران، در مصاحبه با تلویزیون «ام.اس.ان.بی.سی» گفت: «پویش فشار حداکثری که توسط رئیس‌جمهور سابق امریکا دونالد ترامپ علیه ایران اعمال شد، به‌طرز فاجعه‌باری شکست خورد و به منافع امریکا آسیب زد.»

نیویورک‌تایمز در یادداشتی به قلم مجموعه‌ای از نویسندگان تحریریه‌ خود نوشت: «واقعیت تلخ این است که تحریم‌های ذیل سیاست فشار حداکثری ناپایدار هستند. این تحریم‌ها نتوانسته‌اند رفتار ایران را به سمت بهتر شدن تغییر دهند. بلکه دقیقاً برعکس این رخ داده است.»

گروه بین‌المللی بحران نیز در یادداشتی با عنوان «شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران»، شکست این سیاست را اثبات می‌کند. این یادداشت افزایش درصد غنی‌سازی اورانیوم، افزایش حجم ذخایر اورانیوم غنی‌شده در ایران، افزایش ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم در ایران و کاهش دسترسی‌ها و نظارت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بر برنامه‌ هسته‌ای ایران را به‌عنوان تعدادی از مصادیق سیاست فشار حداکثری در حوزه‌ هسته‌ای معرفی می‌کند.

روی دیگر سکه‌ شکست امریکا در سیاست فشار حداکثری، پیروزی ایران در تقابل با این سیاست است. مقاومت جمهوری اسلامی در برابر این حجم از فشارهای اقتصادی و امنیتی و ناکام‌سازی امریکا در رسیدن به خواسته‌های خود در دوره‌ ترامپ، باعث تغییر جایگاه ایران در مناسبات بین‌المللی و تغییر زمان نسبت به دوره‌ پیش از این سیاست شد.موضوعی که باعث شده ایران دست بالا در مذاکرات را داشته باشد.

*پژوهشگر مسائل بین‌الملل

منبع: ایران

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار