آرمن ساروخانیان*
«کلینشیت» معیار خوب بودن دروازهبان نیست
سالهای زیادی از ورود واژه کلینشیت به ادبیات فوتبال ایران نمیگذرد. در گذشته معیار سنجش عملکرد دروازهبان واکنشهایش بود. معمولاً دروازهبانها را با واکنشهای خوبی که در طول فصل یا دوران حرفهایاش داشت به خاطر میسپردند. گافهای دروازهبانها از موارد دیگری بود که به راحتی از حافظه جمعی پاک نمیشد. همانطور که یک شیرجه دیدنی یا مهار یک تک به تک اعتبار یک دروازهبان را افزایش میداد، یک گل بد هم میتوانست برچسب نامطمئن را کنار نام او بنشاند.
در آن سالها خبری از شمردن کلینشیتها نبود، ولی با ازدیاد ترجمه متون فوتبال و ورود اصطلاحات فنی و جدید، این واژه به تدریج باب شد. گسترش سایتهای آماری هم کمک کرد که شمردن تعداد کلینشیتها برای هواداران آسان شود. تأثیر مهمتر اما ورود این آیتم آماری به قراردادها بود. دروازهبانها با مشورت مدیران برنامهها تلاش کردند تعداد کلینشیت به عنوان پاداش به قرارداد اضافه شود تا به کمک آن رقم بالاتری دریافت کنند.
حساسیت روی تعداد کلینشیت به رسانهها هم کشیده شده و این روزها معیاری برای سنجش عملکرد دروازهبانان است، ولی چقدر میتوان به این عدد برای بررسی فنی شماره یکها اعتماد کرد؟
زمانی که یک دروازهبان واکنشهای خوبی دارد، کماشتباه است و دروازهاش را در جریان ۹۰ دقیقه بسته نگه میدارد، شایسته تقدیر است، ولی نمیتوان عمکرد او را تنها با کلینشیت سنجید و تعداد موقعیتهای حریف را در نظر نگرفت. ثبت کلینشیت برای دروازهبانی که در تیم بالای جدولی بازی میکند خیلی آسانتر از همتای اوست که عضو یک تیم ضعیفتر است. دروازهبان یک تیم بالای جدولی ممکن است در جریان بازی یکی دو بار مجبور به واکنش شود، ولی شماره یک حریف مجبور است برای ۹۰ دقیقه تمرکزش را حفظ کند و دائماً در معرض تهدیدهای مختلف است.
شرایط حتی برای دروازهبانهای تیمهای مدعی هم یکی نیست. مثلاً در لیگ برتر تیمهای استقلال و آلومینیوم اهمیت بیشتری به ساختار دفاعی و تخریب بازی حریف میدهند و اثر این رویکردها در آمار پایین گلهای خورده این تیمها نمایان است. تیمی مثل سپاهان اما با نفرات پرشمار در حمله شرکت میکند و احتمال آسیبپذیری دروازهاش بیشتر است.
کلینشیت به ما یادآوری میکند که یک دروازهبان اشتباه نکرده، ولی بر اساس آن نمیتوان تشخیص داد که او چقدر تحت فشار بوده و چند بار مجبور به واکنش شده است. در پایان فصل این تعداد کلینشیتها است که میشمارند، ولی این معیار دقیقی برای بررسی عملکرد یک دروازهبان نیست.
کارشناسان آماری دائماً در تلاشند پارامترهای جدیدی پیدا کنند که معیار دقیقتری برای سنجش عملکرد بازیکنان و تیمها باشد. آنها گاهی به فرمولهای پیچیده متوسل میشوند تا درصد اشتباهات کمتر شود، ولی تمام فرمولها باگهایی دارند و گاهی ممکن است اشتباه کنند. مثلاً زمانی که گفته شد نتیجه بازی معیار دقیقی از برتری یک تیم نیست و گاهی ممکن است تیمی با وجود برتری حریفش به پیروزی برسد، «XG» (امید گل) خلق شد که نشاندهنده تعداد موقعیتهای یک تیم و کیفیت آنهاست. با این حال این پارامتر هم گاهی با خطا همراه است.
درباره دروازهبانی هم معیارهایی مثل تعداد مهار وجود دارد که نسبت به کلینشیت دقیقتر است، ولی آن هم گاهی ممکن است واقعیت بازی را بازگو نکند، چه برسد به کلینشیت که در ثبت آن عملکرد دفاعی و سبک بازی تیم و قدرت حریف دخیل است.
با همه اینها تا زمانی که مدیران برنامهها و دروازهبانها روی تعداد کلینشیت اصرار دارند و آن را به بهانههای مختلف یادآوری میکنند، بعید است که این رسم اشتباه فراموش شود.
*روزنامهنگار
منبع: ایران ورزشی
ارسال دیدگاه