احسان محمدی*

بی‌‌‌پناهان فوتبال

فرانسوی‌ها ضرب‌المثلی دارند قریب به این مضمون: «از سربازان سنگرها و از اسکناس‌های کهنه، نوارهای چسب محافظت می‌کنند، از ما چه کسی مراقبت می‌کند؟» این جمله را می‌شود در مورد داوران ایرانی به کار برد. انسان‌هایی گرفتار مانده میان منگنه پر قدرت رسانه‌ها، فشار ویرانگر هواداران و توقعات پایان‌ناپذیر مربیان و بازیکنان!

کد مطلب: ۱۲۴۲۲۴۸
لینک کوتاه کپی شد

در ایران معمولاً داورها را به شدت نقد می‌کنند اما آنها برای مربیان، بازیکنان و مدیران فرشته‌های نجات هستند. اگر یک سوت اشتباه داور نباشد، مربیانی که تیم‌شان تاکتیکی ندارد و فوتبالی ارائه نمی‌دهند، بازیکنانی که به جای تمرین بیشتر، تمرکزشان را به درخشش در اینستاگرام گذاشته‌اند و مدیرانی که گاهی مثل لیدرها فقط در بوق‌های متعصبانه هواداری می‌دمند، چه بهانه‌ای برای ناکامی داشتند؟

همیشه داورها عامل ناکامی هستند اما تا به حال دیده‌اید که یک سرمربی در کنفرانس پس از بازی بگوید من تعویض‌های اشتباهی انجام دادم و تیم شکست خورد؟ دیده‌اید یک بازیکن بگوید در هفته گذشته به اندازه کافی تمرین نکردم، بازیکن حریف آماده‌تر بود و من عملکرد بدی داشتم؟ دیده‌اید یک مدیر بگوید من مسئول این ناکامی هستم چون نتوانستم استرس‌های پیرامون تیم را کم کنم و فشارهای غیرفنی روی تیم آمد و مسابقه را باختیم؟ اگر دیده‌اید احتمالاً شما در یک کره دیگر زندگی می‌کنید نه در این این مرز پرگهر!

داوران اشتباه نمی‌کنند؟ قطعاً اشتباه می‌کنند. مثل باقی عوامل دخیل در یک بازی. این یک عملکرد انسانی است. قضاوت کاری دشوار، پرفشار و توام با ریسک است. هر چقدر آموزش ببینید، مسابقات زیادی را سوت زده باشید، باز ممکن است خطا کنید، باز ممکن است یک بازیکن با رندی از شما پنالتی بگیرد، باز ممکن است وقتی کمک داور هستید پلک بزنید یا عطسه کنید و در همان زمان کمتر از یک ثانیه مهاجمی گل بزند و شما آفساید را نبینید... داورها اشتباه می‌کنند چون خدا نیستند اما بقیه چطور؟

هر سرمربی در لیگ‌برتر لیستی از داوران کف دستش دارد که اعلام می‌کند آنها نباید بازی تیمش را سوت بزنند! هواداران هر تیم لیستی دارند که نشان می‌دهد در کدام بازی، کدام داور برای‌شان یک کرنر نگرفته یا یک بازیکن حریف را اخراج نکرده است و می‌گویند بدون ذره‌ای تردید داور هوادار تیم رقیب است و می‌خواهد سر تیم آنها را ببرد! در نتیجه هنوز بازی شروع نشده فشارها روی داور شروع می‌شود. او شبیه یک مرد انتحاری است که هیچ‌کس دوستش ندارد!

داور به موجودی تنها، رها شده و بی‌پناه تبدیل می‌شود که همه می‌خواهند مچش را بگیرند، می‌داند هر سوتش رصد می‌شود و در شبکه‌های اجتماعی و کانال‌های رادیویی و تلویزیونی برای سلاخی‌اش صف بسته‌اند، می‌داند که هیچ‌کس از او حمایت نمی‌کند. همه حق دارند اشتباه کنند جز داور! با چنین روان مچاله شده‌ای مگر می‌شود اشتباه سوت نزد؟

قصه داوران خاطی و آنها که می‌لغزند جداست. خاص ایران هم نیست، مگر کالچوپولی در ایتالیا رخ نداد؟ مگر فاش نشد بعضی از داوران در جام حذفی آلمان آلوده فساد شده‌اند؟ جاهای دیگر هم هست که هنوز افشا نشده است اما این درجه از فشار روی داورها و بی‎پناهی آنها نوبر است. حتی کمیته داوران هم خیلی وقت‌ها ترجیح می‌دهد مقابل داوری که سوت اشتباه زده و در معرض تعرض و تهاجم هواداران، مربیان، بازیکنان و مدیران است سکوت کند تا متهم به جانبداری از رقیب نشود!

در چنین فضایی داوری فوتبال شغلی جنون‌آمیز نیست؟ با چه آرامشی می‌توان به زمین رفت، بازی را سوت زد، آفسایدها را دید و قضاوتی بی‌خطا داشت؟ خیلی زیادی خوش‌خیال هستید اگر فکر می‌کنید این فشارهای ویرانگر به ارتقای داوران کمک می‌کند. موفقیت در آرامش بیشتر به دست می‌آید تا استرس و آشوب! اگر هوادار فوتبال هستیم این فشارها را کم کنیم تا زمانی که واقعاً باشگاه‌ها و ارکان فوتبال برای ورود var آماده شوند.

*روزنامه‌نگار

منبع: ایران ورزشی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار