مهرداد حاجتطلب*
سیمای مستند؛ از «آگاهی» تا «کارکرد»
سینمای مستند در همه جای دنیا مخاطبان خاص خود را دارد. سینمای مستند، «هنر میدانی» است هنر«دویدن» و «عرق ریختن» است. هنر «لحظه» است، هنر «کشف و شهود» است، خط مقدم«جستجو» و «کنکاش» و «یافتن»است.
کار مستندساز بازکردن «پنجرههای تازه» به روی مخاطبان است و « نو » کردن یافته های قدیمی و از آن مهمتر و درسطحی متفاوت تر، «جهت دادن به تصمیمگیریهای کلان مسئولان» در بخشهای مختلف. این کارکرد آثار مستند، درکشورهای پیشرفته معمولادر خدمت گسترش «رفاه» و «بهینه کردنِ» زندگی مردم قرار گرفته است. در کشور ما هنوز بین «مخاطب»، «مستندساز» و« مسئولان» فاصله است، هنوز جنبههای کاربردی آثار مستند، در برنامهریزیهای مسئولانِ اجرایی کشور جایی ندارد اگرچه جشنواره ای مثل سینما حقیقت می تواند وسیله ای باشد برای برداشتن این فاصله بین مخاطب و مستندساز و مسوول. واقعیت این است که هنوز از مرحله «آگاهی»بخشی آثار مستند به مرحله «کاربردی» این آثار نرسیدهایم. یعنی هنوز آثار مستند ما در جامعه ما چنین کارکردی پیدا نکردهاند و هنوز جایگاه آثار مستند در برنامه ریزی های مسوولان مختلف مشخص نشده است.
در کشور ما مستند و مستندساز، دست کم گرفته شده است و به همین دلیل بهای لازم به کار و محصول مستندساز داده نشده است.در کشور ما تنها جشنواره سینما حقیقت است که مجالی برای دیده شدن آثار مستند فراهم کرده است و این جشنواره هم در طول سالها نشان داده به تکیهگاه مطمئنی برای سینماگران این حوزه تبدیل شده است.
اما واقعیت این است که مشکلات سینمای مستند آنقدر زیاد و بعضا پیچیده است که حتی جشنوارهای مثل سینما حقیقت هم نمیتواند به تنهایی این مشکلات چند لایه را حل کند. صحبتهای محمد خزاعی رئیس سازمان سینمایی کشور در مراسم اختتامیه این جشنواره اما حاوی نکاتی بود که به تغییر دیدگاه و رویه مسئولان سینمایی کشور نسبت به سینمای مستند اشاره داشت. اینکه قرار است بودجه سالانه این سینما افزایش یابد و توجه ویژهای به آن شود، همه و همه حکایت از آن دارد که سینمای مستند در دوره جدید قرار است قدر ببیند و بر صدر بنشیند.
وقتی رئیس سازمان سینمایی میگوید در دیدارهایی که در این ۶۰ روز با سینماگران مختلف داشته، همه از وضعیت موجود ناراضی بودهاند، یعنی اینکه در دورههای پیشین هیچ کار «بایستهای» در هیچ حوزه سینما انجام نشده و حوزه مستند هم از این موضوع مستثنی نیست و باید کارهای زیادی صورت بگیرد تاوضعیت سینما بهبود یابد.
ذات هنرمند مستندساز، «شکیبایی»، «سرسختی» و «داشتن روحیه مبارزهطلبی» در برابر مشکلات است اما این به معنای آن نیست که مسئولان زمان زیادی برای روبه راه کردن اوضاع دارند. واقعیت این است که جامعه در حال پوستاندازی است و همه چیز در حال تحول است. بنابراین لازم است نگاه مبتنی بر واقعیت به همه حوزه ها و از جمله حوزه سینمای مستند وجود داشته باشد چرا که همه این بزنگاهها اجتماعی ، تاریخی ، فرهنگی ، اقتصادی و ... برای مستندساز میتواند یک نیروی محرکه قوی برای ساخت آثار قابل اعتنا در این حوزه باشد.
فیلمسازان حوزه مستند در سالهای گذشته با ساخت آثار گوناگون قابلیتهای خود را در عرصه های ملی و بینالمللی ثابت کردهاند و اکنون زمان «برخورداری» منصفانه از امکانات و تسهیلاتی است که در همه این سالها از آنها دریغ شده است. به نظر میرسد در دوره جدید، با حضور مدیرانی که خود از بدنه سینما هستند، مشکلات سینما بهتر درک شده، امید به بهتر شدن اوضاع بیشتر شده است...
ارسال دیدگاه