سهیل اسعد (ادگاردو روبین) *
رسانههای غربی و شخصیت پیامبر خاتم
پیامبر خاتم (ص) به عنوان شخصیتی که در دنیای غرب مورد توجه ویژه مستشرقین و اسلامشناسان واقع شده، مورد توجه قرار گرفته است.
یکی از دلایل این توجه و نگاه ویژه از سوی اندیشمندان، هنرمندان و رسانههای غربی به نبی مکرم اسلام(ص)، رشد اسلام در غرب است. گرچه در سالهای متمادی تلاش و کوشش بسیاری برای توقف رشد اسلام در غرب شده است اما ناکام ماندهاند. آماری که به تأیید غرب هم رسیده حاکی از آن است که تا سال ۲۰۵۰میلادی ما شاهد اروپای اسلامیخواهیم بود. این اتفاق در آمریکا نیز در حال رخ دادن است و رشد اسلام از سایر ادیان پیشی گرفته است. این نشاندهنده آن است که معادله رشد صعودی مسیحیت کاتولیک در آمریکا تغییر کرده و تعداد افرادی که مسلمان میشوند نسبت به کسانی که مسیحیت کاتولیک را به عنوان دین جدید میپذیرند، بیشتر است.
بنابراین غرب اسلام را به عنوان تهدید برای هویت و حاکمیت فرهنگی غرب میداند و قطعا برای جلوگیری از رشد و توسعه تهدید باید برنامهریزی میکند. یکی از برنامههای غربیها برای نیل به اهداف خود تحریف چهره واقعی اسلام توسط کمپانیهای سینمایی و رسانهای است و به دنبال معرفی قرآن به عنوان کتابی دارای تناقض، مفاهیم تحجر و قدیمیکه به دنبال خشونت است. در ادامه این برنامه شخص پیامبر اکرم به عنوان شخص اول جهان اسلام مورد هجوم قرار گرفت. تخریب شخصیتی که با وجود دارابودن جایگاه نبوت، به عنوان یک چهره تاریخی از جذابیتهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی برخوردار است، برنامه جدی غرب بوده و هست، زیرا نبی مکرم(ص) تحولات عمیق و گستردهای در جامعه بشریت ایجاد کرد. بنابراین برای این که این شخصیت آلترناتیو را از معادلات بشری حذف کنند، به شخصیت فوقالعاده رسولا... متعرض شدند.
البته باید معترف شوم که همه اندیشمندان و هنرمندان غربی همواره نسبت به شخصیت پیامبر(ص) نگاه منفی نداشتهاند و نگرشهای مثبت و منفی درباره شخصیت رسولا... وجود داشته است. یعنی مدافع و مخالف پیامبر وجود داشته است. در میان دانشمندان و صاحبنظران غربی هم افرادی بودند که انصاف علمی داشته و با تکیه به دانش خود به تحلیل شخصیت پیامبر پرداختهاند، نگاه مثبتی نسبت به ایشان داشتهاند. اما افرادی که با نگاه جانبدارانه و مغرضانه به معرفی رسول خاتم پرداختهاند و ایشان را فردی جنگطلب معرفی کردهاند که همه عمر خود را در جنگ سپری کرده است. بنابراین هر دو نگاه وجود دارد که وجود هر یک از آنها به انصاف علمی یا منافع غرب در تحریف تاریخ موجب ایجاد چنین نگرشهای متفاوتی میشود. نقدهای غیرواقعی و غیرمنصفانهای که علیه شخصیت حضرت محمد(ص) در قالب مباحث نخبگانی، کتاب، مقاله و مباحث دانشگاهی ارائه شده است، تنها در همان سطح نخبگانی قابل ارائه بوده است. بنابراین برای عمومیکردن این مباحث باید از بستر رسانه و هنر استفاده میشد تا تحلیلهای موجود کاربردی شود، از آنجا که هنر و رسانه یکی از بهترین ابزار جهتدهی به افکارعمومی است، سیاستگذاران فرهنگی غرب از مؤلفه سینما و رسانه استفاده کردند و هنرمندان را برای پیادهکردن نیت خود به کار گرفتند. از همین رو در چند دهه اخیر هجمههای متعدد و پیاپی از سوی هنرمندان به شخصیت پیامبر(ص) صورت گرفته است.
حکومتهای استکباری، استعمار نوین و ایدئولوگهای صهیونیست، دستهای پشت پرده جبهه تخریب چهره نبی خاتم(ص) و امپریالیسم فرهنگی هستند و عملا برنامهریزی علیه اسلام را در دستور کار دارند. نظامهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، تربیتی، رسانهای و امنیتی در سطح بینالمللی با اهداف مشترک در جهت نیل به نیت واحد که تضعیف اسلام و دورکردن مردم از معنویت راستین است، به سیاستگذاری در عرصههای گوناگون پرداختهاند و بهرهمندی از فضای جذاب رسانه و هنر سینما بهترین مسیر برای رسیدن آرمان تسلط بر بشر و تحمیل فرهنگ مادی گرایانه است. در چنین فضایی ما نباید بی تحرک و بدون برنامه، نظارهگر اتفاقات پیرامون خود باشیم. هر یک از ما با توجه به ظرفیتهای فرهنگی، هنری، سیاسی، اقتصادی و تربیتی و همچنین شناخت محیط باید به معرفی شخصیت والای نبی مکرم اسلام بپردازیم و همان گونه که غرب علیه فرهنگ اسلامی و پیامبر ما جبههسازی کرده است، ما نیز باید جبهه مقاومت فرهنگی و رسانهای برای معرفی ایشان به جهانیان داشته باشیم.
*اسلام شناس و مبلغ آرژانتینی
منبع: جام جم
ارسال دیدگاه