هامون سیدی در برابر چالش ریتم
تهران (پانا) - مخاطبان سینما، هامون سیدی را با نقشهای مکمل در فیلمهایی مانند «مغزهای کوچک زنگزده» ساخته برادرش هومن سیدی و «طلا» به کارگردانی پرویز شهبازی میشناسند.
بهگزارش خراسان، او تا به حال در فیلمهای کوتاه مختلفی ایفای نقش کرده و تجربه بازی در تئاتر را نیز داشته است. هامون سیدی به تازگی در اولین تجربه جدی و مهم خود در تلویزیون، با سریال «افرا» اثر بهرنگ توفیقی دیده و به مخاطبان تلویزیون معرفی شد. به بهانه سریال «افرا» که یک شنبهشب به پایان رسید، درباره تجربه بازی در نقش «عقیل» و حضور در این مجموعه با او گفتوگو کردهایم.
چه ویژگیهایی در نقش «عقیل» دیدید که آن را پذیرفتید؟
«عقیل» برای من خیلی آشنا بود. آشنا از این نظر که من در گیلان بزرگ شدم و همیشه خیلی دوست داشتم چنین نقشی را با چنین لهجهای بازی کنم. برای من این موضوع و عصبی بودن، ویژگی خاص «عقیل» بود. آن شیرینی و سادگیاش هم برایم جذاب و دوست داشتنی بود.
برای بازی در این نقش با چالش خاصی هم مواجه بودید؟
چالش عجیب اش این بود که من فوبیای ارتفاع دارم، وقتی در پرورش ماهی کار میکردیم، یک مقدار برایم سخت بود که روی دیوارههای نازک راه بروم یا با سرعت بدوم! در یکی از صحنهها وقتی بازیام با آقای سلطانی تمام میشد، باید از چوبی که وسط استخر ماهی گذاشته بودند رد میشدم و میرفتم. در آن جا این اتفاق برایم خیلی چالش بزرگی بود و نمیدانم چطور خدا و بهرنگ کمکم کردند و این کار را انجام دادم. به بهرنگ توفیقی گفتم که میترسم، میافتم پایین! گفت نترس نمیافتی و انجامش دادم.
حتما این که گیلانی هستید، به ادای درست لهجه و ایفای بهتر نقش به شما کمک کرد.
بله، صد درصد این که من گیلانی هستم خیلی به لهجهام کمک کرد، اما خیلی از گیلانیها هستند که میتوانند به زبان گیلکی مسلط نباشند و هیچ ایرادی هم ندارد. در گیلان ممکن است خیلیها را ببینید که فارسی حرف میزنند، اما گیلانی اصیلِ اصیل هستند. از بچگی به گیلانی و لهجه گیلکی علاقه داشتم، به همین دلیل قاعدتا کمک خیلی زیادی به نقش کرد.
اگر بعد از «افرا»، پیشنهادی مشابه کاراکتر «عقیل» داشته باشید، میپذیرید؟
بله، صددرصد میپذیرم و طور دیگری آن را بازی میکنم. تمام تلاشم را میکنم که این اتفاق بیفتد و این جنس نقش را خیلی دوست دارم.
با توجه به واکنشهای مخاطبان در فضای مجازی، سریال در قسمتهای آخر نسبت به قسمتهای قبلی کمی از ریتم افتاد، به نظرتان اگر تعداد قسمتها کمتر بود، ریتم تندتر و بهتری نداشت؟
من بازیگرم، درباره تکنیک فیلم سازی و خیلی از اتفاقات پشت صحنه که بسیار زحمت میکشند، اطلاعات ندارم و ترجیح میدهم درباره چیزی که اطلاعات زیادی ندارم نظر هم ندهم، اما نظر شخصی خودم این است که یک چیز بسیار طبیعی است، سریالهای خارجی را هم که میبینید ناخودآگاه یک قسمتهایی این اتفاق میافتد و چون برای مخاطب ریتم اش بالا بوده، به نظر میآید که ریتم پایین است. به نظرم ریتم «افرا» برای این مدیا، برای شبکه یک و برای سریالهای صداوسیما کُند نبود. ریتم یک جاهایی خیلی بالا میرفت و یک جاهایی هم به قول مخاطبان میافتاد. به نظر من که اصلا این طور نبود.
«افرا» اولین تجربه جدی و مهم شما در تلویزیون است، چرا در سریالهای تلویزیونی بازی نکردید؟ پیشنهادها راضیکننده نبوده یا این انتخاب و تصمیم خودتان بوده است؟
فکر میکنم از طرف کارهای تلویزیونی پیشنهادی به من نشده بود. من بیشتر فیلم سینمایی، تئاتر و فیلم کوتاه کار کردم که فیلم کوتاه برایم خیلی ارزشمند است. دوست داشتم وقتی سریال بازی میکنم، نقش و کار خوبی باشد، عوامل و کارگردان مورد پسندم باشند و خدا این اتفاق را برای من رقم زد.
معمولا هنرمندانی که با یکی از اهالی سینما نسبت خانوادگی دارند یا چهرههایی که خانواده سینمایی دارند، این طور قضاوت میشوند که به واسطه آن شخص توانستهاند وارد بازیگری شوند، شما در طول این سالها چقدر با این قضاوت مواجه بودید؟
اهالی تئاتر که من کوچک ترینشان هستم و تا حدودی سینما، من را میشناسند و میدانند از کجا آمدم، چطور آمدم و دارم کارم را انجام میدهم. برایم پیش نیامده و قضاوت نشدم، چون تمام تلاشم را کردم که روی پای خودم بایستم و اگر چیزی هست از خودم باشد. صفحهای در اینستاگرام دارم که همه رزومه کاریام در این ۷، ۸ سال آن جا هست، با آدمهای خیلی بزرگ تئاتر و سینما در حد توان خودم کار کردم، به آنها افتخار میکنم و همین طور جلو میروم، امیدوارم خدا پشت و پناه من و همه باشد.
ارسال دیدگاه