گام بلند بانوی ایرانشهری برای اشتغال ۲۰۰ زن نتیجه داد
خرید سوزن دوزیهای زنان بلوچ در مزونهای هلند و فرانسه
تهران (پانا) - جوانان سیستان و بلوچستان بخصوص زنان و دختران آستینهای همت را بالا زده و تلاش میکنند این استان با چهره ای دیگر به غیر از محرومیت شناخته شود. آنها با راهاندازی کارگاهها و نمایشگاههای مختلف و نوآوری و تغییر در شکل سنتی صنعت سوزن دوزی، این هنر را به گل سرسبد بازارهای مد و لباس داخلی و خارجی تبدیل کردهاند. این جوانان در این سالها تلاش کردهاند هنر سوزن دوزی بازدهی اقتصادی پیدا و این استان را به بازارهای فرامحلی متصل کند.
بهگزارش ایران، «سمیه ایرندگانی» یکی از زنانی است که توانسته اولین شرکت سوزندوزی کشور را با نام شرکت تعاونی باغ بهار ایرانشهر راهاندازی و با بهرهگیری از هنر زنان بلوچ برای دهها نفر بهطور مستقیم و غیرمستقیم کارآفرینی کند که با همت او و تلاش سایر زنان و دختران بلوچ سوزندوزیها به کشورهایی چون هلند، فرانسه و عمان صادر میشود.
سمیه ایرندگانی، کارآفرین برتر ایرانشهری که در یک کارگاه ۱۵۰ متری برای ۱۲۰ تا ۲۰۰ نفر از همشهریهایش که بیشترشان زنان سرپرست خانوار هستند اشتغالزایی کرده، از انگیزه خود برای راهاندازی این کسب و کار میگوید: دختران بلوچ همه از بچگی با سوزن و نخ آشنا هستند و با هزاران امید و عشق نقشهای زیبایی خلق میکنند. من هم از پنج سالگی، سوزندوزی را از مادر و مادربزرگم یاد گرفتم. از ۱۲ سالگی هم به طور حرفهای، این کار را انجام میدادم. هرچه بزرگتر میشدم، میدیدم سود فروش این لباسهایی که ما برای دوخت هر کدامشان ماهها زحمت میکشیم نصیب دیگری میشود. همه آن سالها به این فکر میکردم که روزی شرکتی راه بیندازم که هم برای زنان شهرم اشتغال ایجاد و هم فرهنگ و رسوم مردم این خطه را به کل دنیا معرفی کنم.
ایرندگانی که این روزها محصولات تولید شده در کارگاهش، راهی کشورهای اروپایی هم میشود، ادامه میدهد: بزرگتر که شدم تصمیم گرفتم رؤیای کودکیام را محقق کنم. جرقه ایجاد این شرکت از سالهای دور در ذهن من زده شده بود اما سال ۹۲ این فکر را عملی کردم. چند خانم بودیم که در منزل کار میکردیم اما از آنجایی که سقف آرزوهایم بلندتر بود تصمیم گرفتم کار را توسعه دهم. در همسایگی ما، چندین دوزنده بودند که کارهای بینظیری روی پارچه خلق میکردند اما درآمد زیادی نداشتند. تازه همان کارهایی هم که میدوختند برای دیگران بود. هنر داشتند، اما چون سرمایه نداشتند باید دست روی دست میگذاشتند تا کسی برایشان پارچه و نخ بیاورد و آنها سوزندوزی کنند. به آنها پیشنهاد دادم پارچه بخریم و با طرحهای جدید برای خودمان کار کنیم. آنها هم قبول کردند اما چون سرمایه اندکی داشتیم با کارهای کوچک شروع کردیم.
بههمراه یکی از خانمها به بازار رفتم و پارچه و نخ خریدم. بعد هم کارهای سبک مانند دستبند، تلسر، کوسن و... طراحی کردم و به آنها دادم تا بدوزند. اولین کارمان که پایان رسید درآمد حاصل از آن را خرج نکردیم و بهعنوان سرمایه اولیه مورد استفاده قرار دادیم. این بار به جای چند متر یک طاقه پارچه و مقدار بیشتری نخ خریدیم.
در آن روزها یکی از اتاقهای خانه من کارگاه بود و بههمراه ۸ نفر در آنجا کار میکردیم اما الان به خانمهای زیادی در روستاها و حاشیه شهرهای اطراف پارچه و نخ میدهم و آنها هم سوزن دوزیهای زیبایی انجام میدهند.
ایرندگانی ادامه میدهد: کمکم کارگاه ما شکل رسمی تری پیدا کرد و مسئولان استانی هم برای بازدید به کارگاه ما آمدند و کمک کردند که شرکتمان را به ثبت برسانیم. در ابتدای کار انتخاب نوع دوختها را بهخود خانمها واگذار میکردیم و هرکدام که به دوخت خاصی علاقه داشتند همان را انجام میدادند. یکی در آئینه دوزی ماهر بود و دیگری در بست دوچی (نوعی دوخت). خلاصه آنکه ما زنها تصمیم گرفتیم از هنرمان استفاده کنیم و کمک خرج مردانمان شویم. سالهاست که زمین و آسمان با مردان ما نامهربان شده و خشکسالی بیداد میکند. بیشتر آنها که شغلشان کشاورزی و دامداری است بیکار شدهاند وحالا ما تصمیم گرفتهایم به خانواده های مان کمک کنیم.
هنر خودش جایگاهش را پیدا میکند
این بانوی کارآفرین که توانسته هنر دست زنان شهرش را به همه دنیا معرفی کند، میافزاید: چندی پیش نمایشگاهی در مسقط عمان برگزار شده بود که من هم در آن شرکت و با بسیاری از افراد حاضر در آنجا صحبت کردم. بعد از بررسیهای مختلف متوجه شدم بسیاری از هتلدارها در کشورهای حاشیه خلیج فارس خواهان طرح سوزن دوزی روی کراوات، رومیزی و دیگر وسایل اینچنینی هستند. همان جا تعدادی از کارهایمان را که همراهم بود به برخی مشاغل معرفی کردم و توانستم در ۱۳ روزی که آنجا بودم کل کارهایم را بفروشم، البته اکثر افراد بعد از دیدن کیفیت کارهایمان سفارشهای زیادی هم به ما دادند. در حال حاضر هم با این افراد در ارتباط هستم و کارهایمان را از این طریق صادر میکنیم. همچنین بسیاری از خانمهای بلوچ که در کشورهای دیگر مانند نروژ، هلند، دانمارک و امریکا زندگی میکنند با دیدن کارهایمان با ما در ارتباط هستند و من از طریق پست، کارها را به تهران و از آنجا برای آنها ارسال میکنم.
می دانید هنر خودش، جایگاهش را پیدا میکند. سال گذشته پزشکی از امریکا به شهر ما آمده بود و من دخترم را برای ویزیت پیش ایشان بردم. ایشان هم خیلی از لباسهای من خوش شان آمد و زمانی که متوجه شدند اینها کار دست خودم است خواستند کارهای دیگرم را ببینند. کارها را برایشان بردم از آن زمان به بعد با یکدیگر در ارتباط هستیم و کارهای زیادی برایشان فرستادهام.
ایرندگانی که از کم توجهی به این هنر و حمایت نشدن سوزن دوزان گلایه دارد، میگوید: با وجود چنین ظرفیتی مسئولان حمایتی از ما نکردهاند. بارها و بارها در برنامههای مختلف گفتهاند که صنایع دستی را حمایت میکنیم اما در عمل این کار صورت نگرفته است. ای کاش دولت و مسئولان از این هنر حمایت بیشتری میکردند تا تولیداتمان را بهعنوان هنر اصیل ایرانی به کل دنیا معرفی کنیم.
درد ما یکی دو تا نیست. هیچ کدام از دوزنده هایم بیمه نیستند زیرا توان پرداخت حق بیمه را ندارند، البته بیمه سوزن دوزی هم بهطور جداگانه وجود ندارد و ما زیرمجموعه بیمه قالیبافان هستیم.
ها قول دادهاند وامهای کم سود در اختیار ما قرار دهند اما هزار سنگ جلوی پایمان انداختهاند. اعلام کردند به ازای هر دوزنده که مدرک فنی حرفهای داشته باشد ۱۵ میلیون وام پرداخت میشود اما در عمل بیشتر دوزندهها بهصورت تجربی این کار را آموختهاند و هیچ مدرکی ندارند و آنهایی هم که مدرک دارند ترجیح میدهند خودشان اقدام کنند، البته در سالهای اخیر تلاش کردهایم که با آموزش تخصصی دختران جوان را به سمت آموزشهای آکادمیک هدایت کنیم.
او هم مانند همه مشاغل در روزهای کرونایی از کسادی بازار میگوید:در ۲ سال اخیر که بیماری کرونا همه گیر شده، کار ما هم با رکود مواجه شده است. بیشتر مشتریان ما گردشگران بودند اما در این ۲ سال اخیر تقریباً گردشگری تعطیل شده و متأسفانه آنچنان که باید فروشی نداشتهایم. از طریق شبکههای مجازی هم نتوانستیم آنطور که باید بازاریابی انجام دهیم و تنها امید من این است که کرونا از بین برود و باز با رونق گردشگری ما هم بتوانیم کارهایمان را عرضه کنیم، البته از سویی دیگر قدرت خرید مردم هم بشدت کاهش پیدا کرده و ما مانند سالهای قبل دیگر مشتری نداریم.
مسئولان به بیمه ما توجه کنند
این هنرمند بلوچی از سختیهای کارش هم میگوید: میدانید که سوزندوزی یک هنر اصیل است، اما این روزها بسیاری از زنان سیستان و بلوچستان به سبب فقر و نداری از راه سوزندوزی امرارمعاش میکنند. سوزندوزان بهعلت مدت زمان زیاد و دقت عمل بالا در دوخت از نظر وضعیت جسمانی از جمله بینایی، مهرههای گردن و ستون فقرات صدمات جبرانناپذیری را متحمل میشوند اما نه از بیمه خبری هست و نه از بازنشستگی.
ارسال دیدگاه