مجیدرضا حریری*
پیمان شانگهای
پیمان شانگهای در بدو تأسیس یک پیمان امنیتی و ضد تروریسم بود، ولی با توجه به کشورهایی که آن را تشکیل دادند و کشورهایی که تقاضای عضویت بهعنوان عضو ناظر یا طرف گفتوگو (در سازمان همکاریهای شانگهای سه مدل مشارکت تعریف شده که شامل عضو دائم، عضو ناظر و شرکای گفتوگو است) دادند، این پیمان به سمت حوزههای اقتصادی رفت.
اکنون با پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای، اعضای دائم آن به ۹ کشور رسیده و دو کشور هم بهعنوان عضو ناظر(افغانستان و پاکستان) وجود دارند که احتمال دارد بهعنوان عضو دائم معرفی شوند؛ در این میان شرکای گفتوگو هم بهدنبال آن هستند که سطح همکاریهای خود را با این سازمان بسیار مهم افزایش دهند.
این پیمان بیش از ۴۰ درصد از جمعیت دنیا را دربر میگیرد و از نظر وسعت خاک، بخش قابل توجهی را پوشش میدهد که شامل کشورهای آسیای میانه، چین، روسیه، هند، ایران و پاکستان و افغانستان و البته بخشی از آسیای جنوبی، غرب آسیا و حتی خاورمیانه مثل عربستان است.
تمام عقلای قوم اعتقاد دارند که طی دو الی سه دهه آینده یا حتی زودتر هژمونی غرب بر آسیا در حوزه اقتصاد رو به افول میرود و جای آن را آسیا میگیرد؛ بر اساس این پیشبینی، کشورهایی چون چین و هند به ترتیب کشورهای اول و دوم اقتصاد دنیا میشوند و البته روسیه هم همواره جزو قدرتهای برتر بوده است. کشورهای روسیه، هند، پاکستان وچین قدرت اتمی دنیا هستند و اعضای اصلی شورای امنیت چون چین و روسیه در این پیمان عضو هستند؛ لذا در سازمان همکاری های شانگهای که تمام این کشورها حضور دارند برای ایران یک فرصت بسیار خوب است.
در عین حال در این پیمان کشورهایی حضور دارند که از نظر مواضع اقتصادی و سیاسی (هند و روسیه - هند و چین) مشکلاتی دارند به همین جهت این امر یک فرصت برای کشورهای کوچکتر چون ایران فراهم میکند تا بتواند وارد بازار این کشورها شود. ایران با کشورهای روسیه، هند، چین و پاکستان رابطه خوبی دارد و همین امر باعث میشود که ایران فرصتهای بیشتری برای توسعه مبادلات اقتصادی با کشورهای عضو شانگهای داشته باشد.
بر این اساس اگر ظرفیتهای اقتصادی در این پیمان بخوبی احصا و استفاده شود، فرصت بسیار عالی برای ایران وجود دارد که بتوان بهصورت سازمانی با بخش بزرگی از اقتصاد دنیا ارتباط برقرار کنیم؛ موضوعی که هیچ زمان تجربه نشده است.
اعضای این پیمان، بزرگترین دارندگان ذخایر انرژی (ایران و روسیه) در دنیا هستند و کشورهایی هم در این پیمان بهعنوان بزرگترین مصرف کنندگان انرژی(چین- هند) در دنیا هستند. این امر نشان میدهد که ایران با فرصت بسیار خوبی روبهرو شده است که میتواند از آن بیشترین بهرهبرداری را داشته باشد. این پیمان میتواند در فعالیت صنایع مختلف، عملکرد فعالان اقتصادی و... اثر مثبت بگذارد؛ البته موارد عنوان شده به شرط آن است که ایران برنامهریزی مناسب و جامع برای حضور در این پیمان داشته باشد.
از سویی در کنار عضویت دائم ایران در همکاری شانگهای، میتوان برنامه و پروژههای سند ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین را که فروردین ماه سالجاری امضا شد، تعریف کنیم؛ به جهت انتخابات، این امر مورد پیگیری قرار نگرفت لذا باتوجه به تحولات جدید و حرکت درست و منطقی میتوان شاهد تغییرات گسترده در فضای اقتصاد کشور بود.
امیدوارم با مستقر شدن کامل دولت سیزدهم در آیندهای نزدیک بتوانیم بسرعت برنامههای اجرایی سند ۲۵ ساله همکاریهای مشترک ایران و چین را با همفکری و همراهی حوزههای اقتصادی و بخش خصوصی احصا و عملیاتی کنیم و از فرصت پیش آمده در پیمان همکاری شانگهای بیشترین بهرهبرداری را داشته باشیم.
حال این سؤال پیش میآید که با وجود تحریمها، پیوستن به پیمانهایی چون شانگهای میتواند اثرگذار باشد؟ در واقع تحریم همیشه یک مانع بر سر راه فعالیتهای اقتصادی بوده است، اما اگر هوشمندانه در این بخش عمل کنیم و وارد پیمانهای بینالمللی و منطقهای شویم، میتوانیم تحریم کنندگان را به جهت رفع تحریمها تحت فشار قرار دهیم؛ چرا که تحریم کنندگان متوجه میشوند که ایران با بخش بزرگی از اقتصاد در ارتباط است. از سویی اگر تحریم کنندگان فشارهای تحریمی خود را بیشتر کنند، پیمانهای اینچنینی میتواند مفری، برای خنثی کردن اثرات تحریم باشد.
گذشته شروع شده، برداریم و سناریوی دیگر خنثی کردن تحریمها است. بر این اساس اگر بدرستی از پیمانهای منطقهای و بینالمللی بهرهبرداری شود برای هر دو سناریویی که نظام پیشبینی کرده، کاربرد دارد.
*رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین
منبع: ایران
ارسال دیدگاه