فریدون مجلسی*
آینده اقتصادی ایران و افغانستان
بیش از ۹۰۰ کیلومتر مرز مشترک میان ایران و افغانستان و پیوندهای تاریخی و انسانی میان دو کشور، روابط آتی با این همسایه شرقی را در شرایط فعلی پیچیدهتر میکند. در همین حال، مسائل اقتصادی یکی از ابعاد مهم در روابط ایران و افغانستان است که باید در کنار بعد سیاسی و انسانی تحولات اخیر به آن پرداخت.
اما با گروه طالبان که در گذشته نشان داده با ایران خصومتهایی ذاتی دارد، چه باید کرد تا میان دو کشور روابط سیاسی، انسانی و اقتصادی مناسبی تنظیم شود و فراتر از ایجاد منافع، از خسارات و زیانها نیز جلوگیری شود؟ از آن سو، با پاکستان که امروز دولت قیم افغانستان است، چه باید کرد؟
در بعد اقتصادی، ایران طی سالهای اخیر تأمین کننده بخشی از نیازها و کالاهای افغانستان بوده است؛ از جمله فرآوردههای نفتی و مواد غذایی. اما این کشور روابط فراتری در حوزه انرژی نیز با ایران دارد. مانند در اختیار داشتن حقآبه هیرمند، عبور خط لوله گازی تاپی (ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند) از این کشور که به نوعی رقیب خط لوله صلح ایران است، وجود یک تونل باد عظیم در مرز مشترک ایران و افغانستان با توان تولید برقی در حدود ۲۰ هزار مگاوات و امکان سنکرون شبکه برق ایران و این کشور.این مسائل است که نشان میدهد، باید به حضور طالبان در افغانستان، حمایتهای پاکستان و به تبع آن عربستان، امریکا و فرزند امریکا یعنی اسرائیل نگاه عمیق تری داشت.
هرچند که جنبه انسانی این مسأله بسیار مهم است و ایران و تمام کشورهای جهان موظف هستند که نسبت به حقوق بدیهی بشر بویژه زنان افغانستان و مسائلی نظیر اهانت به جایگاه خانواده و شرف مردم افغانستان مسئول بدانند. ایران در روابط خود با این کشور باید واقع بینانه جلو برود و شاید در برخی از زمینهها نیاز باشد که با رعایت الزامات، روابط با افغانستان حفظ شود تا بهره مندیهای مشترک ممکن شود. در روابط بینالملل یک شناسایی کامل وجود دارد که به «دوژور» معرف است و مثال آن روابطی است که ایران و ترکیه برقرار میکنند. یعنی روابط سیاسی قانونی و به تبع آن روابط فرهنگی و انسانی و اجتماعی. اما نوع دیگر روابط؛ شناسایی «دوفکتو» است.
در این مدل چه خوشایند باشد یا خیر، لازم است که روابط برقرار شود. این واقعیت امروز روابط ایران وافغانستان است.شناسایی دوفکتو میتواند ابزاری برای برقراری و ادامه تماسهای بازرگانی، اقتصادی، انسانی و سیاسی میان دو کشور باشد. لذا نیاز به روابط کنسولی میان ایران و افغانستانی که حداقل بیش از ۲.۵ میلیون شهروند افغان آن در ایران زندگی میکنند و میان دو کشور پیوندهایی حتی از نوع ازدواج شکل گرفته است، قابل تردید نیست. هرچند که این مسأله خوشایند نباشد، اما بین دو ملت روابط و خدمات کنسولی تعطیلی بردار نیست.
اما در خصوص روابط اقتصادی و همکاریها از جمله در زمینه انرژی، ابتدا باید سنجید که افغانستان از این پس تا چه اندازه به تعهدات خود پایبند است. چه در بخش اجرای تعهد و چه در زمینه بازپرداخت بدهیها و در اینجاست که باید شناسایی دوفکتو را برقرار کرد. در خصوص پاکستان نیز چنین است. در مورد این دو همسایه شرقی باید موضع ایران مصلحت اندیشی و جلوگیری از زیان و خسارت، البته در کنار تأمین منافع باشد. از این روست که رفتار محتاطانه نسبت به تحولات اخیر افغانستان و گرفتن تضامین پیش از فعالیتها در صورت مشروعیت سیاسی طالبان به مسئولان کشور توصیه میشود.در همین حال لازم است هرچه سریعتر ایران روابط بینالملی خود را در سطح جهانی اصلاح کند و به درجهای برساند که در شأن، اهمیت و عظمت ایران است. این مسأله بهصورت خودکار روابط منطقهای را نیز تنظیم خواهد کرد و منافع اقتصادی کشور را نیز بهدنبال خواهد داشت.
*تحلیلگر مسائل اقتصاد سیاسی
منبع: ایران
ارسال دیدگاه