آلبرت بغزیان*
چرا سیاستهای اقتصادی پیشرو نیستند؟
در پاسخ به این پرسش که چرا سیاستهای اقتصادی کشور دهههاست مسیر رو به پیشرفتی ندارد میتوان به روابط بینالمللی کشور با خارج از جمله امریکا- که سیاستهای تحریمی را اعمال کرد- اشاره داشت که مشکلات و معضلات تحریم تأثیر بسزایی در این نابسامانی و درجا زدن اقتصاد ایران دارد، چرا که ما انواع تحریمها را به واسطه این جریان تجربه کردهایم و تأثیرات خودش را گذاشته و تا به امروز هم شاهد عواقب آن بر اقتصاد هستیم.
حتی روز به روز هم تحریمها سنگینتر شده و بلوکه شدن داراییهای ایران را به همراه داشت و هنوز هم کماکان بلوکه است. بحث تحریمهای جدید فروش نفت و ممنوعیتها هم در ارتباط با این سؤال مطرح و مهم است. از طرف دیگر جمعیت ما هم رو به افزایش است و امکانات و نیازها و درخواستهای مردم هم وجود داشته است. اگر تولید ناخالص داخلی رشد نداشته باشد و جمعیت سه برابرشود بدین معناست که باید ۳۰۰ درصد تولید افزایش یابد تا بتوان پاسخگوی نیاز و حفظ وضع موجود بود. همه این موارد تا حدود بالایی به نتایج مذاکرات برمیگردد و این موضوع یکی از مواردی است که میتواند راهگشا باشد.
همچنین میتوان به بحث داخلی هم در ارتباط با این موضوع پرداخت چرا که مشکلات اقتصادی کشور در طول ۴ دهه گذشته به مشکلات داخلی خود ما برمیگردد. اینکه بانکهای ما تمکین نمیکنند و بانک مرکزی ما سیاست ارزی ندارد و دولت دست در جیب مردم میکند و از بورس و جاهای دیگر به نفع خود بهره میبرد یا احتکار دانههای روغنی و وسایل دامی و عدم هماهنگی بانک مرکزی با گمرک کشور، وجود رانت در شبکه توزیع کشور همگی چالشهای موجود است.
پس یکی از مشکلات ما بحث برجام و دشمنی امریکا با ماست و دومی مشکلات داخلی خودمان است. در داخل هم اصلاحطلب، اصولگرا و... وجود دارد که همه اینها در دولت سهم میخواهند از جمله امکانات و بودجه. اوایل مسائل ما بیشتر بلوکه شدن منابع بود، بعد به این تبدیل شد که در داخل هم داد و ستدهایی وجود دارد که نمیتوانیم آن را جمع کنیم. به همه اینها اضافه کنید که اخلاق حرفهای هم بسیار کمرنگ شده است.
*استاد اقتصاد دانشگاه تهران
منبع: ایران
ارسال دیدگاه