شایان شعبان
یاوه گویی افشین پرورش و کسب اعتبار پوچ و بانگ رسوایی
سالهای سال یاوه گویی افشین پرورش به سبب پرت و پلاهایش در فضای مجازی، برای خود کسب و کاری پر رونق راه انداخته بود، کسب و کاری که بهایش خسارتی بس عمیق و غیرقابل جبران بر فرهنگ و هنر مملکت بود.
هرچه خواست گفت و هر کار که خواست کرد و با تخریب بزرگان هنر ایران برای خود اعتباری به دست آورد؛ اعتباری پوچ و پوشالی که سوار بر امواج زرد اخبار تلخ رسانه ها بود اما در این بین، عده ای دور برداشتند، فرصت را برای جبران عقده ها و کمبودهایشان غنیمت شمرده و روی از جانب حق گرداندند و همراه با کذاب گشته و زندگانی های بسیاری را دچار مشکل کردند و کسانی را از این مملکت کوچاندند که فقدان شان هزار هزار سال ضرری بس جبران ناپذیر برای فرهنگ و هنر مملکتی دارد. بزرگانی چون آیدین آغداشلو و پرویز تناولی و غلامحسین نامی و مسعود کیمایی و ده ها نفر دیگر ...که عمر گران خود را وقف اعتلای فرهنگ و هنر ایران و جهان کرده بودند.
در این بین برخی بودند که جانب حق نگاه داشته، لکن عده ای نیز بودند که زندگی شان را مدیون این بزرگان بوده و آنچه که داشتند از کرامات آنها داشتند ولی تحت تاثیر این حملات در دفاع از حق سکوت کردند. اما دست بر قضا این بی عدالتی را بی پاسخ نگذاشت آن هتاک را رسوای زمانه کرد لکن رو سیاهی ماند برای آنان که خواسته یا ناخواسته فریب نیرنگ و مکر آن یاوه گوی را خوردند.
آنچه که در این بین عذاب آور بود سکوت همان قشر بوده است که با وجود بانگ کوس رسوایی آن یاوه گوی همچنان سر در برف کرده مصلحت خویش را بر جانب حق گرامی داشتند. تاریخ چه خواهد گفت درباره ما ملت ناسپاس ...!
ارسال دیدگاه