دانشیار ژئوپلیتیک و دیپلمات سابق ایران در گفتوگو با پانا تشریح کرد:
سقوط افغانستان و پیامدهای داخلی و خارجی کودتای طالبان
آیا طالبان به سرکوب روی میآورد/ معضل اصلی طالبان زن است/ احتمال رشد گروههای تندوری القاعده و داعش/ دسیسه زلمی برای بایدن و دموکراتها
تهران (پانا) - یک استاد ژئوپلیتیک و سفیر سابق ایران در نروژ و مجارستان علل کودتای طالبان و دستیابی به قدرت و پیامدهای داخلی و خارجی آن را تشرح کرد.
عبدالرضا فرجیراد در گفتوگو با پانا با طرح این سوال که بعد از ۲۰ سال تلاش چرا به یکباره افغانستان دوباره زیرورو شد؟ به چند عامل اساسی در این زمینه اشاره کرد و گفت: «بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر و سقوط امارت اسلامی، دولتی در افغانستان تشکیل شد که همه امور آن باید با وابستگی به خارج میچرخید. از بودجه سالیانه گرفته تا ایجاد نیروهای امنیتی. این امر سبب شد که آنچه کمککنندگان اصلی مالی به افغانستان میخواستند، در افغانستان بهعنوان ساختار شکل بگیرد. نسلی جدید و جوان که در شهرهای بزرگ تحرک پیدا کردند، ساختار غربی در قالب جامعه مدنی، آزادی اندیشه، حقوق زنان و ... برایشان بسیار اهمیت پیدا کرد و دولتهای غربی هم با کمکهای مستمر خود به این نهادها، این تحرکات دموکراتیک را تشویق میکردند. غافل از اینکه اکثریت نسبی جامعه شهری و اکثریت قاطع جامعه روستایی تابع سنتها و نیز اکثریت ملاهای متعصب و سنتی با افکار حنفی بودند که هیچکدام در این ۲۰ سال حاضر نشدند از سیاستهای دولت حمایت یا اعمال تروریستی طالبان را محکوم کنند. این شکاف عمیق ایجاد شده بین دهها هزار جوان نخبه شهری تحول یافته با میلیونها نفر جمعیت سنتی که برعکس گروه اول، ابزاری برای تبلیع خود در بیرون از مرزها نداشت، این تصور را بهوجود آورد که در افغانستان انقلابی فکری رخ داده و مسیر در حال طی شدن غیر قابل تغییر است. این در حالی بود که نسل تحولیافته ابزارهای تبلیغی متعددی در داخل و خارج افعانستان در اختیار داشت.»
یارگیری طالبان از میان روستائیان و شروع مخالفتها با آمریکا
وی ادامه داد: «از همان زمانِ بمباران غارهای "تورا بورا" توسط آمریکا و ناتو که آخرین تلاشهای غرب برای نابودی طالبان و القاعده بهشمار میرفت؛ طالبان بهتدریج خود را در مناطق روستایی ظاهر کرد. از حمایت ملاها برخوردار شد و بر افکار روستائیان که بهرهای از دلارهای میلیاردی وارداتی نبرده بودند، همنوا شدند. مجددا یارگیری از بین روستائیان بیکار آغاز شد و بهتدریج نفوذ خود را گسترش دادند. شبها بر مناطقی از افغانستان سلطه پیدا میکردند و روزها آرام بودند. کسی جرات لو دادن هم نداشت، چون با انتقام سخت طالبان مواجه میشدند. در مواردی هم این انتقامها بهصورت قتلعام خانوادگی صورت میگرفت. با نیروگیری، حملات چریکی به نیروهای آمریکایی آغاز شد. آن زمان هنوز ارتش افغانستان شکل نگرفته بود و آمریکاییها مجبور بودند که بهخاطر عدم شناخت مناطق جغرافیایی تلفات بدهند و ناچارا بیشتر از حملات هوایی استفاده میکردند. حملات هوایی گسترده به مناطق روستایی منجر به کشته شدن دسته جمعی روستائیانی میشد که چریکهای طالبانی در میان آنها بودند و بدین ترتیب مخالفت با آمریکا هر روز در میان روستائیان افزون میگشت. برخلاف آنچه که در جوامع شهری مردم تصور میکردند و علاقهمندی زیادی به حضور مستمر آمریکا در افعانستان وجود داشت. علاوه بر مساله امنیت، کمکها و بودجه کشور هم که از جانب آمریکا و متحدین تامین میشد، مدنظر بود.»
فسادهای گسترده دستگاه حکومتی
دیپلمات سابق کشورمان در ادامه بیان علل توفیق طالبان، افزود: «فساد گسترده در دستگاه حکومتی که بر همه عیان بود و عمدتا از کمکهای خارجی چه در دوره کرزای و چه در دوره غنی تامین میشد و ایجاد ساختمانهای لاکچری در کابل و اقصی نقاط کشور، عرصه را بر مردم شهری و روستایی تنگ کرده بود. با اینکه دولتهای کمک کننده فریادشان بلند شده بود و پی در پی دولتهای افغانستان را تهدید به قطع کمکها میکردند و نیز کانالهای تلویزیونی متعدد افعانی مدیریت شده توسط جوانها، علنا این فسادها را برملا میکردند، ولی تغییری حاصل نمیشد و مردم به این نتیجه رسیدند که تغییری صورت نخواهد گرفت.»
اشرف غنی تعصب قومی را هم به فسادها افزوده بود/ کوماندانی که در ولسوالیها به طالبان پیوستند
این دانشیار ژئوپلیتیک اضافه کرد: «در طول ۲۰ سال گذشته، غرب حدود ۲۰۰۰ میلیارد دلار خرج جنگ، نوسازی، ایجاد ارتش و بودجه سالیانه افغانستان کرد ولی اکثریت مردم از آن بهرهای نبردند. بخش قابل توجهی از آن توسط مسئولان از بالا تا پایین غارت شد. گفته میشود که افعانستان حدود ۳۵۰ هزار نیروی نظامی داشت، اما چرا همه در مقابل طالبان تسلیم شدند؟ واقعیت این است که از این تعداد فقط ۵۰ هزار نفر آنها نیروهای ویژه یا به قول خودشان "کوماندان" بودند، که اکثرا در مناطقی خارج از کابل، یک سرگرمی بودند که بهخاطر بیکاری به استخدام ارتش درمیآمدند تا فقط گذران زندگی بکنند. هیچ علاقهای به دولت در کابل بهخاطر فسادهای ذکرشده نداشتند و حاضر نبودند که جانشان را برای اشرف غنی که تعصب قومی را هم بر فسادها افزوده بود، بدهند. بهویژه آنکه حقوق این نیروها از آمریکا و ناتو دریافت میشد ولی بهخاطر فساد و دزدی، این حقوقها با تاخیر پرداخت میشد و در ماههای اخیر اصلا پرداخت نشده بود. طالبان در مناطق و ولسوالیهای کوچکتر (ولسوالی یکی از واحدهای تقسیمات کشوری افغانستان و معادل شهرستان در ایران است) با اینها ارتباط برقرار کرده بود و در زمان حمله از اینها برای تسلیم در مقابل نیروهایش استفاده میکرد.»
معضل اصلی طالبان در برابر خارج و بهویژه غرب موضوع سخت زنان است
سفیر سابق ایران در نروژ و مجارستان گفت: «با اتفاقی که هم اکنون در افغانستان رخ داده بهنظر میرسد بهزودی طالبان مدیریت همه امور را در اختیار بگیرد. احتمالا از بعضی مدیران بیخطر دولتهای قبل هم استفاده کند. مرزهای تجاری غرب، شمال و شرق را باز کند. بر قیمتها نظارت میکند تا تورم ایجاد نشود. برای سرمایهگذاری خارجی اعتمادسازی میکند. هیئتهایی را به کشورهای منطقه میفرستد. پاکستان، چین، ایران، کشورهای آسیای مرکزی، قطر، امارات، روسیه آسانتر کار را با امارت شروع میکنند. نه کشورهای منطقه و نه غرب از طالبان انتظار دموکراسی ندارند. معضل اصلی طالبان در برابر خارج و بهویژه غرب موضوع سخت زنان است. اگر بتوانند به آموزش و تحرک زنان در جامعه یک نگاه نصف و نیمهای داشته باشند جامعه بینالمللی آنها را تا حدودی میپذیرد. البته بهنظر میرسد حجاب برای آنها اصل باشد ولی ممکن است در مورد پوشش برقه تاکید خاص نداشته باشند. طبیعی است که از یک سری فعالیت زنان جلوگیری میکنند ولی ممکن است در مورد ورزش جمهوری اسلامی ایران برایشان الگو باشد البته با پوششی محفوظتر. حتی ممکن است در بعضی رسانهها از همان الگو به نحوی استفاده کنند. از تجربه سخت ۲۰ سال قبل حتما استفاده میکنند که درگیری کمتری را با غرب داشته باشند.»
طالبان اگر نتوانند حداقلهایی را رعایت کند با مخالفتهایی روبهرو میشود که مجبورند به سرکوب روی آورند
فرجیراد در ادامه این گفتوگو اظهار کرد: «اگر بتوانند یک حداقلهایی را در اقتصاد، در مسائل اجتماعی و در مسائل قومی و مذهبی رعایت کنند. احتمالا جامعه افغانستان بهتدریج با یک ثبات نسبی و بهتر از گذشته برخوردار خواهد شد والا در داخل با مقاومتهایی روبهرو خواهد شد که مجبورند به سرکوب روی آورند که اول مکافات در داخل و خارج کشور برای آنها خواهد بود. این مقاومتها از شمال و غرب شروع خواهد شد.»
دسیسه زلمی خلیلزاد برای دموکراتها/ دو افغانی که از هواپیما پرت شدند به موضوع حساسی تبدیل میشود/ افغانستان امروز موضوع رالی انتخابات سه سال بعد آمریکاست
وی با بیان اینکه با توجه به این موارد نمیشود به آمریکا خرده گرفت، گفت: «آنها چه یکسال قبل میرفتند و چه یکسال بعد، همین اتفاقات رخ میداد. البته پدرسوختهبازیهای زلمی خلیلزاد، نماینده آمریکا در امور افغانستان که بهنظر من آمریکاییها را هم تا حدودی گول زد و به دنبال حاکمیت پشتونی بود، جای خود دارد. بهعنوان یک جمهوریخواه تندرو و نزدیک به بازهای گروه بوش و نزدیک به طرفدار ترامپ، بعید نیست که در این مقطع نخواسته باشد به دموکراتها صدمه بزند. اتفاقات امروز افغانستان یکی از موضوعات رالی انتخابات سه سال بعد ریاستجمهوری آمریکا خواهد بود و رای دموکراتها را پایین میآورد. حتی رقبای دموکرات خانم هریس علیه وی استفاده خواهند کرد چه برسد به جمهوریخواهان و ترامپ که جای خود دارد. بهویژه این دو نفری که از هواپیمای نیروی هوایی در آسمان پرت شدند به موضوعی حساس تبدیل خواهد شد. علاوه بر آن، اتفاقات این روزهای افغانستان موجب اختلاف بریتانیا و اروپا شده است و تقریبا همگی مستقیم و غیر مستقیم به دولت بایدن اعتراض کردند.»
اهداف روسیه، چین، ایران و پاکستان چگونه تامین شد؟/ احزاب اسلامگرا چون حرکت اسلامی ازبکستان که منطقه را تغدیه میکند هنوز فعال است/ ترکمنستان از قبل هم با طالبان ارتباط داشت/ کشورهای آسیای مرکزی تمایلی به خروج آمریکا از افعانستان نداشتند
این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه فعلا برنده اصلی این بازی شرقیها همچون چین، روسیه، ایران، پاکستان، قطر و ترکیه بودهاند، گفت: «۴ کشور روسیه، ایران، چین و پاکستان میخواستند آمریکاییها را از افغانستان بیرون کنند و شکستی را هم برای آنها به ثبت برسانند. روسها از حالا به دنبال شکت دموکراتها و آمدن دوباره ترامپ هستند. چینیها نزاع با آمریکا و بهویژه دموکراتها را که چین را اولویت یک خود در برخورد قرار دادند، دنبال میکنند. ایران هم که سیاستش خروج آمریکا از عراق، سوریه، افغانستان و جنوب خلیج فارس است و علنی بیان کرده است و پاکستان بهخاطر روابط استراتژیک با چین و همچنین همکاری نزدیک اطلاعاتی و نظامی نزدیک آمریکا با هند، خروج آمریکا از افعانستان را هدف قرار داده بود که این امر به خروج هند هم منتهی میشود. کشورهای آسیای مرکزی تمایلی به خروج آمریکا از افعانستان نداشتند زیرا همگی نگران حاکمیت طالبان و رشد اسلامگرایی در کشورهایشان هستند. احزاب اسلامگرا همچون حرکت اسلامی ازبکستان که منطقه را تغدیه میکند هنوز فعال است. ترکمنستان نگرانی کمتری دارد و در دوره قبل هم بهترین رابطه را با طالبان داشت.»
وی ادامه داد: «در این میان روسیه برد دیگری هم بهدست آورد. بهخاطر ترس تاجیکستان و ازبکستان تعداد نیروها و نفوذش را در آسیای مرکزی افزایش داد و به نحوی نگرانیهایش بهخاطر نفوذ بیش از حد چین در آسیای مرکزی که جرات علنی کردن آن را نداشت تا حدی در کنترل درآمد.»
تداوم بههمریختگی و احتمال رشد گروههای تندوری القاعده و داعش/ دشمنان ایران هم سوءاستفاه خواهند کرد
این استاد ژئوپلیتیک با تاکید بر اینکه به نفع کشورهای منطقه است که هر چه زودتر طالبان کنترل اوضاع را به عهده بگیرد، افزود: «اگر بههم ریختگی برای ماهها ادامه داشته باشد به ضرر منطقه و بهویژه ایران است. گروههای دیگر تندرو مثل القاعده و داعش و... رشد میکنند و از سوریه هم نیرو میگیرند. الان تعداد داعشیها بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر است. تعداد القاعده بین ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود. بیثباتی باعث تقویت آنها میشود و دشمنان ایران همچون عربستان، امارات و اسراییل از آنها علیه ایران استفاده خواهند کرد. حتی به تلافی تحرکات حوثیها، حزبالله و حماس ممکن است در بهم ریختگی، حملاتی موشکی و خمپارهای هم انجام دهند و کسی هم در آ اوضاع نمیتواند پاسخگو باشد.»
عبدالرضا فرجیراد در پایان گفت: «جا افتادن هر چه سریعتر دولت جدید از نظر اقتصادی هم به نفع ایران است. اشرف غنی علاقهمند به کار اقتصادی زیاد با ایران نبود ولی تجار با فشار بهویژه در غرب افعانستان امور را دنبال میکردند. از حالا یک راهبرد اقتصادی با افعانستان باید طراحی شود و سرمایهگذاریهای کوچک و متوسط در دستور کار قرار گیرد. تولید اتوموبیلهای داخلی در هرات برای مصرف داخل افعانستان و حتی داخل ایران که هزینهها پایین آورده شود باید در دستور کار قرار گیرد. باید تلاش کرد بازار داخلی افعانستان همچون عراق در اولویت قرار گیرد.»
ارسال دیدگاه