محمد مهریار*
تلاوت قرآن توسط سر مطهر امامحسین (ع) در منابع اهلسنت
علمای اهلسنت همواره با بیان کرامات و ذکر فضایل اهل بیت (علیهمالسلام) در کتابهای مهم خود، سیلی محکمی به منکرین مقام والای ائمه اطهار (علیهمالسلام) زدهاند و سبب شدهاند تا شقاوت قاتلین امام حسین (علیهالسلام) بر همهی مسلمانان تبیین و روشن گردد؛ اما از آنجایی که وهابیها با خباثت ذاتی که دارند، منکر این نوع فضایل برای اهل بیت (علیهمالسلام) میشوند، به عنوان شاهد مثال از کتب اهل سنت، ماجرای تکلّم بعد از فوت یکی از تابعین صحابه با اطرافیان خود، که اتفاقات حضورش در عالم برزخ را توضیح میدهد، بیان میکنیم و سپس به کرامت سیدالشهداء (علیهالسلام) در منابع اهلسنت میپردازیم.
واقعه تکلّم ربیع بن حراش را تایید و ردّ نمیکنیم و فقط به عنوان شاهد مثال از کتب معتبر اهل سنت، در مقابل وهابیت بیان میکنیم.
بیهقی، عالم مشهور اهل سنت، در اینباره مینویسد: «ربعی بن حراش میگوید: به نزد من آمدند و گفتند: برادرت فوت شده است؛ من به کنار جسد برادرم آمدم، در حالیکه روی او لباسی کشیده شده بود. نزد سرش نشستم و برای بخشش او شروع به ذکر استغفار کردم. هنگامیکه لباس از صورت برادرم کنار زده شد، او گفت: السلام علیک؛ در جواب او گفتم: علیک السلام. گفتیم: سبحان الله! آیا مرگ از تو دور شده است؟
برادرم گفت: پس از مرگ به حضور خداوند رسیدم و روح و ریحان را دیدم و الله متعال را در حالیکه خشمگین نبود، ملاقات کردم. خداوند به تن من لباس بهشتی پوشانید و از آنچه شما گمان میکنید کار (حساب و کتاب) را سادهتر یافتم. سپس از خدا اجازه خواستم که به شما خبر و بشارت دهم. پس مرا به سوی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) ببرید؛ زیرا او به من قول داد که تا با او ملاقات نکنم، آنجا را ترک نمیکنم و سپس ربیع بن حراش همانطور که بود، خاموش گشت.» بیهقی در ادامه در مورد سند روایت مینویسد: «سند حدیث صحیح است و هیچ عالم حدیثی در صحتش شک نمیکند.»[۱]
اما ابنعساکر در مورد تلاوت قرآن توسط سر مقدس امام حسین (علیهالسلام) در ملأعام و جلوی انظار عمومی مردم شام مینویسد: سلمه بن کهیل نقل میکند: من سر حسین بن علی (علیهماالسلام) را بر بالای نیزه دیدم که این آیه قرآن را میخواند: «فسیکفیکهم الله وهو السمیع العلیم؛[بقره/۱۳۷] و خداوند تو را از شر و آسیب آنها نگه میدارد و خدا شنوا و داناست.»[۲]
ابن عساکر در جای دیگر کتاب تاریخ دمشق مینویسد: «منهال میگوید: قسم به خدا! هنگامیکه در دمشق بودم، سر حسین بن علی (علیهماالسلام) را در حالیکه آن را حمل میکردند دیدم؛ در این هنگام مردی، سوره کهف را قرائت میکرد، تا به این آیه رسید: «أم حسبت أن أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا؛[کهف/۹] آیا گمان کردی اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟!» خداوند سر حسین (علیهالسلام) را به نطق درآورد و با صدای فصیح فرمود: عجیبتر از اصحاب کهف، کشتن من و حمل سر من است.»[۳]
دمیری، عالم مشهور سنی مذهب، در کتاب خود، نام اشخاصی که بعد از مرگ تکلّم کردهاند را ذکر میکند و مینویسد: «چهار نفر پس از مرگ تکلّم کردهاند: یحیی بن زکریا (علیهماالسلام) هنگامیکه ذبح شد، و حبیب نجّار هنگامیکه گفت «يَالَيْتَ قَوْمِی يَعْلَمُونَ؛[یس/۲۶] ای کاش قوم من معرفت و آگاهی داشتند.» و جعفر طیّار (علیهالسلام) هنگامیکه آیه «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛[آلعمران/۱۶۹] هرگز گمان مبر کسانیکه در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.» را خواند و حسین بن علی (علیهماالسلام) هنگامیکه آیه «سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون؛[شعراء/۲۲۷] و ستمکاران بهزودى خواهند دانست که به چه مکانى باز مىگردند.» را خواند.»[۴]
پینوشت:
[۱]. دلائل النبوة، أحمد بن حسین، أبوبکر بیهقی (متوفاى ۴۵۸هـ)، ج۶، ص ۴۵۴، محقق: عبدالمعطی قلعجی، دار الکتب العلمیة، دار الریان للتراث، چاپ اول - ۱۴۰۸ هـ. «عَنْ رِبْعِيِّ بْنِ حِرَاشٍ، قَالَ: أَتَيْتُ فَقِیلَ لِی: إِنَّ أَخَاكَ قَدْ مَاتَ فَجِئْتُ فَوَجَدْتُ أَخِی مُسَجًّى عَلَيْهِ ثَوْبٌ... هَذَا إِسْنَادٌ صَحِیحٌ لَا يَشُكُّ حَدِیثِيٌّ فِی صِحَّتِهِ.»
[۲]. أبوالقاسم علی بن حسن معروف بابن عساکر (متوفای ۵۷۱هـ)، تاریخ دمشق، ج۲۲، ص۱۱۷، محقق: عمروبن غرامة العمروی، دارالفکر للطباعة، ۱۴۱۵هـ. «سلمة بن کهیل قال رأیت رأس الحسین بن علی رضی الله عنهما على القنا وهو یقول (فسیکفیکهم الله وهو السمیع العلیم)[بقره/۱۳۷].»
[۳]. أبوالقاسم علی بن حسن معروف بابن عساکر (متوفاى ۵۷۱هـ)، تاریخ دمشق، ج۶۰، ص۳۶۹. «عن المنهال بن عمرو قال أنا والله رأیت رأس الحسین بن علی حین حمل وأنا بدمشق وبین یدی الرأس رجل یقرأ سورة الکهف حتى بلغ قوله تعالى (أم حسبت أن أصحاب الکهف والرقیم کانوا من آیاتنا عجبا)[کهف/۹]. قال فأنطق الله الرأس بلسان ذرب فقال أعجب من أصحاب الکهف قتلی وحملی»
[۴]. حیاة الحیوان الکبرى، محمد بن موسى دمیری (متوفاى ۸۰۸هـ)، ج۱، ص۸۶، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ دوم، ۱۴۲۴ هـ.« وتکلم بعد الموت أربعة: یحی بن زکریا حین ذبح، وحبیب النجار حیث قال (یا لیت قومی یعلمون)[یس/۲۶]، وجعفر الطیار حیث قال: (وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ)[آلعمران/۱۶۹]، والحسین بن علی رضی الله تعالى عنهما حیث قال: (سَيَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ)[شعراء/۲۲۷]»
کارشناس دینی
ارسال دیدگاه