گفتوگو با مهرداد اسکویی مستندساز
فیلمهای مستند و مستقل سربازان فرهنگی ایران هستند
تهران (پانا) -مهرداد اسکویی مستندساز و ایدهپردازی است که بیش از ۳ دهه به شکل حرفهای در زمینه مستندسازی و عکاسی مستند فعالیت میکند.
بهگزارش ایران، او جوایز متعددی از جشنوارههای مختلف برای سینمای ایران به ارمغان آورده و شاگردان بسیاری را در این عرصه پرورش داده است. اگر نگاهی عمیق به مستندهایی که مهرداد اسکویی ساخته، داشته باشیم متوجه خواهیم شد که وجوه انسانی در فیلمهایی که او کارگردانی میکند مثالزدنی است. درست به دلیل همین نگاه است که او به عنوان یک مستندساز ایرانی توانسته در عرصه بینالملل بدرخشد و علاوه بر فیلمسازی و کسب جوایز متعدد به عنوان داور در جشنوارههای مختلف نیز حضور داشته باشد. این مستندساز سینمای ایران بهتازگی در هفدهمین جشنواره مستند «زاگرب داکس» در کشور کرواسی حضور داشت و فیلمهای متعدد از نقاط مختلف جهان را مورد داوری قرار داد. اسکویی در تازهترین گفتوگوی خود با «ایران» از تجربه حضورش در یکی از معتبرترین جشنوارههای سینمایی در حوزه مستند سخن گفت.
آقای اسکویی برای شروع از چگونگی حضور خود در یکی از معتبرترین جشنوارههای سینمای مستند بگویید.
قصه حضور من در جشنواره «زاگرب داکس» به حضور فیلم «سایههای بیخورشید» در جشنواره فیلم «ایدفا» در آمستردام برمیگردد. در آن جشنواره فیلم «سایههای بیخورشید» برای اولین بار در تاریخ جشنواره «ایدفا» جایزه بهترین کارگردانی فیلم بلند مستند را کسب کرد. پس از کسب این جایزه، نناند پوهوفسکی رئیس جشنواره زاگرب داکس که یکی از معتبرترین جشنوارههای بینالمللی است، درباره فیلم «سایههای بیخورشید» صحبت کرد و گفت که این فیلم را دوست داشته است. ضمن اینکه مستند «رؤیاهای دم صبح» در این جشنواره نیز شرکت کرده بود و جایزه هم گرفت. بنابراین سابقه حضور در این جشنواره را نیز داشتم و در نهایت برای داوری در هفدهمین جشنواره مستند «زاگرب داکس» از سوی رئیس جشنواره دعوت شدم اما گفتم به دلیل شرایط ویروس کرونا نمیتوان به صورت فیزیکی در جشنواره حضور پیدا کرد.
در طول مدت شیوع ویروس کرونا در هیچ یک از رویدادهای سینمایی حضور فیزیکی نداشتید؟
تقریباً خیر. فقط ۲ جشنواره بودند که اصرار به حضور داشتند و در آن زمان ایران در لیست هشدار نبود و توانستم حضور فیزیکی داشته باشم. همان زمان هم تمام نکات ایمنی و بهداشتی رعایت میشد و با فاصله از یکدیگر مینشستیم ولی در همان زمان هم ترس از شیوع ویروس وجود داشت و از آن پس تصمیم گرفتم به شکل فیزکی در رویدادهای سینمایی در عرصه بینالملل حضور نداشته باشم.
با توجه به تجربه خود از حضور در جشنوارهها، قبل از شیوع ویروس کرونا، و حضور مجازی فعلی، فکر میکنید آینده سینمای ایران در عرصه بینالملل چه سرنوشتی خواهد داشت.
به اعتقاد من حضور فیلمهای ایرانی در جشنوارههای داخلی و خارجی در دوران کرونا به صورت آنلاین و یا مجازی آسیبهای بسیاری را بر پیکره سینمای ایران بخصوص فیلمسازان مستقل وارد کرد. ببینید فیلم «رؤیاهای دم صبح» در جشنوارههای بسیاری حضور پیدا کرد و جایزههای متعددی گرفت و به نوعی رکورددار حضور فیلم ایرانی در جهان بود و بدون ترس و دلهره از کپیبرداری و البته پخش خوب در دنیا دیده شد. اما فیلمهایی که در ایام کرونا در جشنوارههای بینالمللی به صورت مجازی دیده و داوری شدند آسیب بسیاری دیدند. زیرا فیلمها به جای اینکه توسط پخش کننده در دنیا بچرخد از طریق پلتفرمها مستقیم به هارد شخصی افراد ورود پیدا کرده و همین موضوع پخش بینالمللی فیلم را دچار مشکل کرده و در نهایت آسیب جدی به صاحبان فیلم خورد.
به نظر میرسد یکی از راههای در امان بودن فیلمها عدم اکران آنلاین و یا حضور در جشنوارههای داخلی و بین الملی باشد.
بعد از اوج گرفتن ویروس کرونا من به شخصه اعلام کردم که در این شرایط مایل به حضور فیلمها در جشنوارهها نیستم اما واقعیت این است که ماجرای مهار این ویروس مسیری طولانی دارد و به این نتیجه رسیدم که باید کنار آمد. اما متأسفانه این شرایط آسیبرسان است و سینمای ایران بخصوص فیلمسازان مستقل صدمه خواهند دید.
ویروس کرونا زندگی در کل دنیا را تحتالشعاع قرار داده است.
بله همینطور است، منتها دولتهای اروپایی و امریکایی مدام درباره ورشکسته نشدن صنعت سینما، سینمای مستند، فیلم کوتاه و غیره فکر میکنند. آنها برنامهریزی میکنند تا بتوانند از کیان سینما حمایت کنند. ولی متأسفانه در ایران هیچ برنامهای برای مرگ تدریجی سینما وجود ندارد. در این شرایط یا باید بگذاریم سینما دچار مرگ تدریجی شود و یا باید شاهد ورود فیلمسازان به مدیوم شبکه خانگی باشیم و خب همین اتفاق هم به نوعی رخ داده است و اکنون شاهد جابهجایی صنعت سینما به پلتفرمها هستیم. البته من نقدی بر پلتفرمها ندارم چون به هر حال سینماگران باید زندگی کنند و باید حرفه خود را زنده نگه دارد. ولی صنعت سینما در دراز مدت دچار خسران و زیان خواهد شد.
راه برونرفت از این مشکل چیست؟
من درباره خودم باید بگویم که به عنوان یک فیلمساز شیوههای تولید را تغییر دادم یعنی سعی میکنم سرمایه فیلمها را خودم پیدا کنم و یا با هزینه کمتر فیلم بسازم. ضمن اینکه دستمزد عوامل سینما نسبت به گذشته بالا رفته است و تهیه کننده نیز ورودی آنچنانی ندارد تا بتواند پرداختی داشته باشد و از طرفی همه خرجکردها چند برابر شده است. این در شرایطی است که به قیمت نفس کشیدن در حرفهای که دوستش داریم، باید فیلمها را در قالب پلتفرمها به نمایش بگذاریم و این یعنی شکست تهیهکننده سینما و ورود به شبکه نمایش خانگی. شاید باور نکنید در چند وقت اخیر به من به عنوان یک مستندساز پیشنهاد سریالسازی داده شده است و این همان آسیبی است که از آن صحبت میکنم.
اتاق فکر مدیران سینمایی چه کمکی میتواند بکند؟
کمبود بودجه یکی از دلایلی است که مدیران سینمایی بیان میکنند و در نهایت اگر حمایتی باشد از سینمای بدنه میشود. منتها من حرفم این است که باید فکری برای نجات آن بخش از سینما کرد که تولید فکر، اندیشه و فرهنگ میکنند. به همین دلیل سینمای مستند و مستقل را باید حمایت کرد. زیرا آنها افتخار میکنند که سربازهای فرهنگی ایران هستند منتها در این روزگار به سختی نفس میکشند.
حضور فیزیکی در جشنوارههای بینالمللی با درنظر گرفتن شرایط کرونا تا چه اندازه میتواند به سینمای مستند و مستقل کمک کند؟
بسیار زیاد. زیرا با حضور فیزیکی میتوان در جهت دیده شدن فیلم و پخش جهانی آن کار کرد. من خودم در جشنوارههایی که در یک سال اخیر در ایام شیوع ویروس کرونا برگزار شد شرکت نکردم و متأسفانه هنوز فیلمسازان واکسینه نشدهاند و برای رفتن به جشنوارههای خارجی باید واکسنهایی را تهیه کرد که مورد تأیید سازمان بهداشت جهانی قرار گرفته، در واقع باید پاسپورت واکسن داشته باشیم. به همین دلیل برای حضور در یک جشنواره و صیانت از آثارمان با صرف هزینه هنگفت باید در یک کشور دیگر واکسن مورد تأیید بزنیم تا بتوانیم اجازه سفر داشته باشیم. این در حالی است که هر یک از سینماگران به عنوان سفیران فرهنگی ایران در جشنوارههای بینالمللی حضور پیدا میکنند.
با توجه به مشکلاتی از این دست، روند حضور سینمای ایران به خصوص سینمای مستند و مستقل را در عرصههای بینالمللی چطور ارزیابی میکنید؟
من خیلی شنیدم که سینمای ایران دچار افت کیفی شده است و یا اینکه در برخی از جشنوارههای معتبر سینمایی، فیلمهای ایرانی را از دستور کار خارج کردند و این موضوع در دراز مدت آسیبهای جدی به سینمای ایران وارد میکند. واقعیت این است که اقتصاد آسیب دیده ترمیم میشود ولی فرهنگ اگر دچار نقصان، کمبود و آسیب شود، خسارتهای جبرانناپذیری به همراه دارد و سالهای سال به عقب برخواهیم گشت. باور کنید به من طرحها و فیلمنامههای بسیاری پیشنهاد میشود که آنها را تولید کنم. ولی من فقط تهیه کننده فیلمهای خودم هستم و شاید تعداد اندکی فیلم هم تولید کرده باشم. در واقع این حجم از پیشنهادها به فردی که به شکل متمرکز کار تهیهکنندگی نمیکند خطرناک است و من هر روز فکر میکنم که چه کاری انجام دهم که در این نابسامانی غرق نشوم.
ارسال دیدگاه