مریم کلانتریان نویسنده و مترجم:
نویسندهای که تخیل کودکیش او را در مسیر نوشتن برد
رودهن(پانا)- قلم نویسنده می تواند هم حادثه بیافریند و هم سد فاجعه شود، هم فاصله بیاندازد و هم وصله بزند، هم دلی بشکند و هم دلجویی کند، هم اشکی جاری کند و هم اشکی از گونهای بزداید.
به مناسبت روز قلم که مصادف با چهاردهم تیر ماه است با مریم کلانتریان نویسنده ادبیات کودک و نوجوان و مترجم بسیاری از کتابهای کودک و نوجوان گفت و گو کردیم . کلانتریان ضمن توصیف قداست قلم در خصوص معرفی خود و کتابهای تحریری و ترجمهای خود گفت:خداوند متعال به قلم آنچنان ارزش و بها داده که در قرآن، در سوره قلم به آن قسم یاد کرده است؛ "ن والقلم و ما یسطرون". این قداست قلم است که حد و مرز نویسنده را برای تحریر واژهها تعیین میکند و این تکلیف را به عهده نویسنده میگذارد تا از چهار چوب قداست آن خارج نشده و آنچه را بنویسد که باید بنویسد و آنچه را که نباید، تن نحیف قلم را سپر بلای نامهربانیهای شخصی نسازیم.
او در رابطه با علاقه به نوشتن اظهار کرد: از دوران کودکی، وقتی که با عروسکهایم بازی میکردم، وارد دنیای تخیل شدم و آن را طبق خواست خود ساختم. آن زمان بیشتر قصهها و داستانهای دنیای خیالی خود را با عروسکها و اسباببازیهایم به نمایش در میآوردم و وقتی بزرگ شدم و با قلم آشنا شدم یعنی پنج سالگی، دنیای خیالیم را در گوشهای از کاغذ ثبت کردم، کم کم علاقمند شدم نوشتههای خیالیم را مهمان چشمان اطرافیانم کنم.
کلانتریان در رابطه با مشوقهای خود در این راه تصریح کرد: بعد از عنایت خداوند مهربان نگاه پدر و دلسوزیهای مادرم مشوق و هموارساز مسیر پرفراز و نشیب این راه برای من بود. پدرم توجه ویژهای به مسیری که در آن سیر میکردم داشت، او کتابهای زیادی نوشته بود در زمینههای مختلف شعر، مذهبی و...اما هیچ به دنبال چاپ و انتشار آنها نبودند، او فردی بسیار روشنفکر و فرهیخته بودند و من در محضر او شاگردی کردم و اول فردی بودند که شنونده و بیننده آثارم شدند و در ویراستاری مطالبم کمک و راهنمای شایانی بودند. اولین کتاب منتشر شده از من در سن ۱۵ سالگی به نام داستانهای روزمره بود که برای چاپ آن راه دشواری را طی کردم و بعد از آن موش دندانپزشک، تایتانیک، مجموعه ده قسمتی قصههای جنگل و تعدادی کتابهای علمی و داستانی که هم ترجمه بودند و هم تألیف و تحریر و اخیرا" هم دو کتاب به نام قصههای قبل از خواب که هر کدام حدود ۳۰۰ صفحه هستند از من منتشر شده و یک کتاب هم در دست انتشار است. علاوه بر آنها داستانهایی هم در مجلات و نشریات مختلف داشته و دارم.
این نویسنده و مترجم خاطرنشان کرد: به امید آن روز که تمام قلمهای جهان در جهت صلح جهانیان و رضایت و خوشنودی خدای متعال بچرخد و هم چنین خبر از آمدن مسافری بدهد که نیاکان ما در انتظارش چشم انتظار رفتند. آن روز قلمها به شوق دیدن معشوق بی اختیار مینویسند، به امید ظهور منجی بشر آقا صاحب الزمان (عج).
خبرنگار دانشآموز: کوثر شهرباف
ارسال دیدگاه