بار زندگی روی شانههای کودکان
تهران (پانا) - ماههاست ویروس کووید19 زندگی انسانها در سراسر جهان را با چالشهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری مواجه کرده به طوری که درمان کرونا و کاهش تعداد مبتلایان و جانباختگان ناشی از آن به اولویتی ملی در جوامع بشری تبدیل شده است. از دست دادن شغل و کاهش درآمد به دلیل لزوم قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی، کابوسی است که طی ماههای متمادی گروههای کم درآمد و آسیب پذیر جامعه را با بحرانهای معیشتی مواجه کرده است.
بهگزارش ایران، در این میان سلامت جسم و روان کودکان کار و خیابان، بیش از پیش به مخاطره افتاده، چراکه در ماههای نخست شیوع بیماری این تصور وجود داشت که کودکان در برابر این بیماری ایمن هستند. تعطیلی مدارس هم مزید برعلت شد تا برتعداد آنها اضافه شود، غافل از اینکه نانآوران کوچک به دلیل دسترسی کمتر به امکانات و سطوح مختلف بهداشتی بیش از سایرین در مقابل بیماری کرونا آسیبپذیر هستند.
نوشین یکی از همین کودکان است. فال میفروشد و لیفهای دستباف مادرش را. او میگوید: اوایل کرونا یعنی همان موقع که مدارس تعطیل شد خیلی از مریضی نمیترسیدم و روزی چند ساعت در خیابان فال میفروختم؛ اما از وقتی که هیچ کس از مامانم سبزی نخرید، فهمیدم خطر بیخ گوشمونه. نوشین به آسفالت کف خیابان زل میزند. بعد از چند دقیقه انگار چیزی یادش آمده باشد با هیجان میگوید: عباس آقا هم دستفروشی میکرد. مرد خوبی بود اما یه دفعه سرما خورد و بعد از چند روز مرد. زهرا خانم میگفت نفسش بالا نمیآمد تو راه مریضخونه خلاص شد بیچاره. من نمیخواستم مثل عباس آقا بمیرم اما بابا پول میخواست نه برای سیر کردن شکم ما. اون پول رو برای دود کردن میخواد تا حال خودش خوب بشه. منم ترجیح دادم جای کتک خوردن زیر مشت و لگد بابا، بیام تو خیابون برای دستفروشی. مامان میگه اگر ماسکم رو برندارم، مریض نمیشم. راست میگه کرونا کوچیک و بزرگ نمیشناسه.
میگن کرونا میکشه
تا کمر در سطل زباله خم شده تا شاید چیز به دردبخوری پیدا کند. سایه مرا که میبیند، میگوید: ماسکها را بده و برو امروز وقت ندارم از نظافت حرف بزنیم. اسمش مهدی است، او هم داستانی تلخ دارد. ماههای ابتدایی شیوع کرونا اصلاً نمیدانسته چنین بیماری وجود دارد. او میگوید: همش میدیدم مردم ماسک میزنن و تو سطلها پر ماسکه، فکر میکردم اینم مد و کلاس جدیده. دیدی پسرا یه دفعه یه مدل تیشرت میپوشن یا دخترا یه مدل مانتو میخرن. اما چند تا خانم اومدن گفتن مریضی اومده باید مراقب باشید، به ما ماسک و الکل دادن. اما آقامون میگفت شما از صبح تا شب قاطی آشغالها ضدضربه شدهاید. هیچ مرضی از ترسش طرف شما نمیاد. ما هم فکر میکردیم سوپرمن هستیم تا اینکه بابام سرما خورد و از سرفه زیاد مرد. من و داداشم هم چند روز مریض بودیم اما خوب شدیم. فهمیدم خانمها راست میگن دیگه از او موقع ماسک میزنم و بعد از آشغال جمع کنی دستامو میشورم.
همه ما در برابر کودکان کار مسئولیم
حبیبالله مسعودی فرید، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی در این باره میگوید: از سال گذشته با همکاری چند سازمان غیردولتی، طرح حمایت اجتماعی از کودکان کار و خیابان را اجرایی کردیم. در این طرح اصل بر توانمندسازی کودک در کنار خانواده است. در این طرح همه کودکان خیابان از نظر سلامت و ابتلا به بیماری کرونا و سایر بیماریهای حاد بررسی میشوند. پس از آن اقدامات مددکاری صورت میگیرد. اگر خانواده صاحب صلاحیت باشد، کودک به خانواده بازگردانده میشود و توانمندسازی کودک و خانواده با ارائه کمکهای معیشتی و آموزشی انجام میشود. اما اگر مشخص شود حضور کودک در خیابان به دلیل فقر و مشکلات اقتصادی نیست و والدین از او بهرهکشی میکنند، اقدامات قانونی و حتی سلب حضانت از خانواده با دستور قاضی صورت میگیرد.
مسعودی فرید با تأکید بر اینکه کمتر از ۱۰ کودک از ۹۰۰ کودک جذب شده در مراکز شبانه روزی نگهداری میشوند، میگوید: تعدادی از این کودکان بدسرپرست بودند و چند نوجوان هم اعتیاد داشتند که درمان آنها آغاز شده است.
تشکلهای مردمی و توجه به معیشت کودکان کار
مروئه وامقی پژوهشگر حوزه کودکان به «ایران» میگوید: سازمانهای مردم نهاد پس از مواجهه با اپیدمی برای کمک به کودکان کار و خیابان به عنوان یکی از گروههای آسیبپذیر کشور با چالشهای بسیاری مواجه شدند اما با اقداماتی مؤثر برای رفع آنها تلاش کردند.
او با اشاره به نتایج مطالعهای که در سال گذشته انجام شده اضافه میکند: شیوع همهگیری با تعطیلی گسترده در مشاغل همراه بود. از این رو گروههای آسیبپذیر از یک سو با خطر ابتلا به بیماری و عوارض آن روبهرو بودند و از سوی دیگر به دلیل تعطیلی مشاغل با افت شدید درآمدی مواجه شدند. به همین دلیل بسیاری از سازمانهای مردم نهاد بیشترین توان خود را برای تأمین معیشت این گروه صرف کردند. تهیه ارزاق، کمک نقدی، پرداخت وام با بهره کم و پرداخت اجاره خانه اقداماتی بود که در این زمینه انجام شد اما باز کردن این گره کور نیازمند توانی صدچندان بود. در گام بعدی آموزشهای بهداشتی و نحوه رعایت پروتکلهای بهداشتی و به طورکلی ترویج سلامت در دستور کار قرار گرفت. به موازات آن اقلام بهداشتی که توسط خیرین اهدا شده بود در اختیار این کودکان و خانوادههای آنها قرار گرفت. ارائه خدمات روانشناختی و مددکاری برای رفع مشکلات روحی و روانشناسی کودکان و خانوادههایشان نیز اقدام مهمی برای کاهش خشونت خانگی در این دوره بود.
او تأکید میکند: با تعطیلی مدارس، آموزش حضوری بلافاصله و در یک فاصله زمانی کوتاه به آموزش آنلاین تبدیل شد. خانوادههای کم درآمد کودکان کار به امکانات لازم برای دریافت آموزش مجازی دسترسی نداشتند. درواقع کودکانی که در شرایط عادی هم بسختی در کنار کار در مؤسسات مردمنهاد یا مدارس دولتی درس میخواندند در شرایط تعطیلی، ناگهان با مشکلات ناشی از نداشتن تجهیزات لازم مواجه شدند. تشکلهای مردمی سعی کردند تا حد توان برای این کودکان تجهیزات تهیه کنند اما متاسفانه تعداد این کودکان زیاد بود و امکان فراهم کردن این ابزار برای همه آنها ممکن نبود.
از ۹۰۰ کودک فقط ۱۹ نفر دوباره به خیابان برگشتند
سعید آرام، رئیس ستاد کودکان کار و خیابان استان تهران معتقد است در چرخه توانمندسازی این کودکان عوامل متعددی نقش دارند که اگر همسو فعالیت نکنند، به نتیجه مطلوب نخواهند رسید.
او به «ایران» میگوید: طرح اجتماعی کودکان کار و خیابان که از سال گذشته اجرایی شد مبتنی بر استفاده از ظرفیتها و پتانسیلهای اجتماعی است و بهزیستی در این طرح از شرکای اجتماعی خود کمک میگیرد. این طرح که دوستدار کودک است برخلاف طرحهای گذشته ضربتی نیست و تداوم دارد و رویکرد آن بر سه اصل آگاهسازی جامعه از آسیبها و خطرات در کمین کودکان کار، توانمندسازی خانواده و توانمندسازی کودک استوار است.
آرام میافزاید: با رویکرد کمک مستقیم به این کودکان نه تنها به توانمندسازی آنها کمکی نکردهایم بلکه باعث تثبیت حضور آنها در خیابانها شدهایم. همان طور که میدانیم، ریشه اصلی حضور کودک در خیابانها نیاز اقتصادی است. از این رو بهتر است به مراکز مردم نهادی که مجوز لازم را از مراجع قانونی اخذ کردهاند اعتماد کنیم و کمکهای خود را از طریق این مراکز به صورت هدایت شده در اختیار کودکان قرار دهیم. همچنین مردمی که نسبت به آسیبهای اجتماعی احساس مسئولیت میکنند هر کجا با این آسیب مواجه شدند به عنوان یک ناظر به اورژانس اجتماعی اطلاع دهند تا حمایت و اقدامات تخصصی لازم انجام شود.
او با اشاره به اینکه از ۹۰۰ کودکی که در یک سال اخیر جذب و شناسایی شدهاند تنها ۱۹ نفر به خیابانها بازگشتهاند، میگوید: برای این تعداد مداخلات به مراتب قویتر مددکاری و حمایتی انجام میدهیم تا از حضور مجدد آنها پیشگیری کنیم. متأسفانه بیش از ۸۰ درصد از کودکانی که از خیابانها جذب شدهاند با مشکلات روحی و روانی ناشی از آزارهای جسمی و جنسی مواجه بودند. در چنین شرایطی اگر با این مقوله درست و حساب شده برخورد نکنیم، قطعاً در آینده با آسیبها و معضلات بزرگتری مانند اعتیاد، خشونت، قاچاق مواد مخدر و از هم گسیختگی خانواده مواجه خواهیم بود.
ارسال دیدگاه