دنبالهسازی آفتی بر جان سریالها
تهران (پانا) - در نوروزی که سپری کردیم، تلویزیون با چهار مجموعه کامل و یک مجموعه دو قسمتی که بنا به اظهار سازندگانش، پایانبندی مجموعه ناتمام نوروز گذشته به حساب میآمد به استقبال بهار رفت.
بهگزارش ایران، بدهی به مردم؛ پایتخت
شاید بد نباشد بحث را از همین تکمله انتهایی ششمین فصل سریال دنبالهدار «پایتخت» آغاز کنیم که زودتر از هر چهار مجموعه دیگر یعنی در شبهای بیست و نهم و سیام اسفند ماه در کنداکتور شبکه اول سیما قرار گرفت، دو قسمتی که بنا به وجود مؤلفههایی مانند محبوبیت غیرقابل انکار این سریال دنبالهدار در دوره ده ساله گذشته، احساس ناکامی ناشی از نیمهکاره ماندن فصل ششم به دلیل شیوع کرونا، به سرانجام نرسیدن تولید هفتمین فصل سریال و وعدههای سازندگان مبنیبر تلاش برای کامل کردن این فصل که از آن تحت عنوان تادیه بدهیشان به مخاطبین یاد میکردند همه و همه عواملی بودند که میزان انتظارات از این دو قسمت واپسین را تا اندازههای قابل توجهی افزایش دادند، انتظاراتی که تماشای همان چند دقیقه ابتدایی قسمت اولی که غروب بیست و نهم اسفند روی آنتن رفت از برآورده نشدن تام و تمام آن خبر داد. تمام داشته پایانبندی پایتخت و آن چیزی بود که برای یک سال تمام تحت عنوان بدهی به مردم از آن نام برده میشد.
انتظار نوروزی از نون خ
اما درباره ساخته سعید آقاخانی باید گفت این کارگردان و بازیگر پنجاه ساله تلویزیون و سینما که ظرف قریب به سه دهه فعالیتش در مقام بازیگر و کارگردان، کارنامه کاری خوب و قابل دفاعی از خود به جای گذاشته و در دو نوروز گذشته هم با «نون خ»های متوالیاش، یکی از بهترین سریالهای طنز تاریخ تلویزیون را به بینندگان این رسانه هدیه داده بود در ثبت «هت تریک» ناموفق بود. «نون خ» از همان جایی آسیب خورد که اکثریت قریب به اتفاق دنبالههای نمایشی تاریخ سینما و تلویزیون لطمه دیدهاند، فقر مایههای داستانی و خوردن از تهمانده کم ارزش توبره تا مرز ناکامی و سکه و رونق افتادن. همین چند سال پیش سریال درخشان «شهرزاد» در شبکه نمایش خانگی و مجموعه طنز تلویزیونی «دردسرهای عظیم» درست از همین نقطه ضربه خوردند و این یعنی اینکه برای آدم باهوش و لایقی مثل سعید آقاخانی به اندازه کافی مصداق و چراغ راه برای خطر نکردن وجود داشته ولی خوابیدن در باد موفقیت از یکسو و پیشنهاد نسنجیده سیما برای ادامه یافتن سریال بدون رعایت فاصله زمانی و فراهم شدن مصالح داستانی لازم از سوی دیگر به افت کیفی فاحش کار انجامیده است، بینندگان پیگیر دو فصل پیشین این
مجموعه نیک میدانند که صرفنظر از کاراکترهای بامزه و شیرین زبانی همچون نورالدین خانزاده (سعید آقاخانی)، عموکیوان (سیروس میمنت)، روژان و شیرین (هدیه بازوند و ندا قاسمی) و... که لهجههای دلنشین کردی کرمانشاهی و کردستانیشان از عوامل جذابیت کار بود و افزون بر بردن دوربین به دل طبیعت بکر غرب کشور و خلاصی بیننده از دنیای تنگ و تکراری آپارتمانی پایتخت، آنچه که «نون خ» را «نوخ خ» میکرد شیوه پرداخت دقیق و حساب شده درونمایههای داستانی سریال بود که تلفیق حساب شده و سنجیدهای از کمدی کلامی و موقعیتی را توأمان در کنار هم داشت و حالا در فصل ناموفق سوم این مجموعه دقیقاً فقدان همان پرداخت دقیق و مبتنی بر حساب و کتاب به مجموعه آسیبهای جبرانناپذیری زده است، در دو فصل قبلی این سریال، فرمول قصهگویی مبتنی بر روایت همزیستی چندین خانواده روستایی در کنار هم و اتفاقات مشترک خوب و بدی که همه آنها را درگیر میکند خط اصلی داستانی کار و شاخصترین نقطه قوت آن را تشکیل میداد که درآوردن آن اصلاً هم کار آسانی نبود اکنون هم در این فصل واپسین، دقیقاً از دست رفتن همین شیوه پرداخت شکل گرفته بر حضور حداکثری کاراکترهای اصلی و روایت
مجموعه به شکل جزایر پراکنده و فاقد انسجام روایی با یکدیگر است که آن را از نفس انداخته است درست نظیر همان اتفاقی که ۲۲ سال پیش برای فصول دوم و سوم سریال درخشان «روزگار جوانی» رخ داد و تغییر نویسنده کار (اصغر فرهادی) به از دست رفتن سریال و تغییر ماهیت جذاب آن مبتنی بر تقسیم داستان میان هر پنج پرسوناژ داستان و پیش رفتن کار با مشارکت فعال همه آنها به شکلی تأسفبار از دست رفت و پایان تأسف آور آن سریال دوست داشتنی رقم خورد.
شبکه دوم تلویزیون که در سه سال اخیر مجموعه نوروزی موفقی را راهی آنتن نکرده بود و دو سریال طنز «تعطیلات رویایی/ ۱۳۹۷» و «کامیون/ ۱۳۹۹» در کنار ملودرام اجتماعی «بر سر دو راهی» تمام داشتههایش به حساب میآمد کنداکتور نوروز ۱۴۰۰ را به ملودرام عاشقانه «هم بازی» ساخته سروش محمدزاده اختصاص داد، کارگردانی که بیش از هر اثر دیگری با فیلم تحسین شده «چهارشنبه» که در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر مورد تقدیر قرار گرفت شناخته میشود. نگارنده متأسفانه موفق به تماشای این مجموعه نشد ولی نگاهی به فهرست بازیگران اصلی کار از جسارت کارگردان در سپردن نقشهای شاخص به نقشآفرینانی همچون دیبا زاهدی و حسین مهری خبر میدهد که در کارنامه کاریشان تجارب بازی در نقشهای اول کمتری دیده میشود و البته در زمان نگارش این یادداشت، مرکز تحقیقات صدا و سیما اعلام کرد که بر اساس نظرسنجی انجام شده این مجموعه رکورد حد نصاب مخاطبان و رضایتمندی آنها از سریالهای نوروزی دومین شبکه قدیمی سیما از سال نود و هفت به این سو را شکسته است.
تکرار حواشی سابق؛ گاندو
دومین فصل مجموعه امنیتی «گاندو» حاصل تلاش شبکه سوم سیما برای پرکردن کنداکتور نمایشی این شبکه در ایام نوروز بود. سریالی که مجموعه ساز پرکار سالهای اخیر تلویزیون یعنی جواد افشار کارگردانی آن را برعهده داشته و فصل اول آن در بهار و تابستان سال نود و هشت از همین شبکه پخش شد و البته به دلیل رویکرد انتقادیاش به عملکرد دولت (و مشخصاً وزارت امور خارجه در مذاکرات منتهی به توافق برجام) در همان زمان منشأ تنشهایی میان دولت و سیما شده بود، ادامه همان نگاه انتقادی در فصل جدید این مجموعه باز هم تکرار همان حواشی را در پی داشت. از منظر پرداخت و سطح کیفی کار اما هر دو فصل اول و دوم این مجموعه نمره قبولی را میگیرند اگرچه نباید فراموش کرد که از منظر نوآوری و تنوع در روایت در قیاس با فصل نخست مجموعه، حرکت رو به جلوی محسوسی به چشم نمیخورد.
فیلمهای اکران نشده
برای اولین بار در تاریخ تلویزیون سه فیلم برگزیده جشنواره فیلم فجر شامل «یدو» به کارگردانی مهدی جعفری (بهترین فیلم جشنواره) و «تکتیرانداز» به کارگردانی علی غفاری (بهترین فیلم از نگاه ملی) و فیلم سینمایی «مهران» به کارگردانی رقیه توکلی برای نخستینبار از شبکههای تلویزیونی پخش شد که این اتفاق نادری در حوزه تلویزیون و تعاملش با سینما محسوب میشود.
ارسال دیدگاه