یک روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفت و گو با پانا بیان کرد:
افزایش نرخ بیماریهای اضطرابی و وسواس در کشور
مشهد(پانا)- عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی از کرونا به عنوان یک اتفاق واحد که سبب بروز احساسات متفاوت در افراد شده است نام می برد و معتقد است نوع سازگاری با مشکل، مهمترین بخش حل مساله است، انسانها با توجه به فضای ادراکی، سابقه زندگی، خط فکری و تجاربشان هر موضوع را از زاویه دید خود پردازش میکنند و سپس نسبت به آن واکنش نشان میدهند.
کرونا؛ مهمان ناخواندهای که انگار قصد دارد صاحب خانه شود، شکل و شمایل زندگیمان را تغییر داده است. بیماری ای که پس از گذشت یک سال و اندی تبدیل به یک بحران روانی، اجتماعی شده و سلامت روان خانواده را تهدید میکند. افرادی که با استرس وسواس گونه بیماری دست و پنجه نرم میکنند، در خانه ماندن، قطع روابط اجتماعی و یا حتی در صورت دید و بازدید، حضور همیشگی سایه ترس از ابتلا، بچههایی که بیش از یک سال است به مدرسه نرفتهاند، آموزش مجازی و دردسرهایش، نگرانی از آسیبهای حاصل از این فضای جدید که برایش آماده نبودیم، همه و همه این موضوع را به یک دغدغه بزرگ اجتماعی تبدیل کرده است.
ابوالقاسم عیسیمراد، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفت و گو با پانا، از کرونا به عنوان یک اتفاق واحد که سبب بروز احساسات متفاوت در افراد شده است نام می برد و معتقد است: «نوع سازگاری با مشکل، مهمترین بخش حل مساله است، انسانها با توجه به فضای ادراکی، سابقه زندگی، خط فکری و تجاربشان هر موضوع را از زاویه دید خود پردازش میکنند و سپس نسبت به آن واکنش نشان میدهند. مثلا هنگامی که یک زلزله رخ میدهد، اعضای یک خانواده واحد نیز واکنش و دغدغههای متفاوتی خواهند داشت. کرونا هم به عنوان یک پدیده همه جانبه و مهم، افراد را از جهات مختلفی تحت تاثیر قرار داده است.»
سهم دانش آموزان از کرونا آسیب های جدیتر است
دبیر هسته پژوهشی روانشناسی اجتماعی با اشاره به قدرت کمتر بچهها در تجزیه و تحلیل بیان می کند: «طبیعتا درک کودکان و نوجوانان و میزان تاب آوری و راههای مقابله آنها با بزرگسالان متفاوت است. در این میان از آنجا که بچهها فراشناخت کمتری دارند به میزان بیشتری از حوادث آسیب میبیند.»
وی با بیان مسری بودن اضطراب در خانواده تاکید می کند: «والدین مضطربی وجود دارند که نمیتوانند ترس از بیماری خود را کنترل کنند، بنابراین بازخورد این موضوع روی بچه ها شدیدتر میشود، در کنار آن تعطیلی مدارس و در خانه ماندن بچهها سبب شده خانوادهها تحت فشار مضاعفی قرار بگیرند، آنها برای طولانی مدت با مسئولیت تمام وقت نگهداری از بچهها، نظارت کامل روی فرآیند تحصیل و وظیفه سرگرم کردن بچههایی که با تمام انرژیشان در خانه حبس شدهاند درگیرند و این موضوع تنش خانواده را بالا برده است.»
این روانشناس بالینی با اشاره به میانگین اختلالات روانی در دنیا می گوید: «عدد این اختلالات در جهان چیزی حدود ۲۲ تا ۲۸ درصد است و در ایران نیز حدود ۲۵ درصد اعلام شده است، اما کرونا سبب شده اضطراب فراگیر به طور ناخودآگاه بین تمام مردم منتشر شده و نرخ بیماریهای اضطرابی و وسواس بالاتر برود و در این میان بچهها به دلیل مکانیزمهای دفاعی ضعیف در برخورد با مشکلات، بیشتر از بزرگسالان درگیر انواع فوبیا و مشکلات خلقی نظیر افسردگی شدهاند.»
فضای مجازی نهی دیروز و امر امروز
وی خاطرنشان میکند: «تا یک سال پیش میگفتیم فضای مجازی می تواند آسیب زا باشد، آیا امروز که اجبارا کودکان مان را در این فضا قرار میدهیم از سلامت آن مطمئنیم؟ و آیا فضای مجازی فرصت قابل قبول برای انتقال پیام به کودکان را فراهم میکند؟»
عیسی مراد با اشاره به نگرانی جدی والدین در مورد آموزش بر بستر اینترنت عنوان می کند: «این آموزش سبب ورود قانونمند، عادی و رسمی بچهها به فضای مجازی شده است. اکثر والدین مراجعه کننده به من و همکارانم از آسیب های فضای مجازی نگران هستند و ما در پاسخ به آنها میگوییم نمیتوانیم تعلیم و تربیت را تعطیل کنیم، اما این سبک از آموزش نیز مجوزی برای ورود افراطی و غرق شدن بچهها در اینترنت نیست.»
او با بیان اینکه ما در بحث های مرتبط با فضاهای مجازی قبل از این موضوع نتوانستیم در خصوص پیشگیری از آسیب ها، اطلاعاتی را تهیه کنیم و به دیگران برسانیم، می افزاید: «فضای مجازی تیغ دولبه است، در خوشبینانه ترین حالت ممکن دانش آموزان اکثر وقتشان را به بازی میگذرانند، ممکن است در کلاس فقط حضور خود را اعلام کنند و دوباره به سراغ بازی بروند! امتحانها نیز وضع بهتری ندارند. ما همه اینها را میدانیم، اما اگر ماهرانه و مدبرانه به موضوع نگاه کنیم، این سبک از آموزش فرصتهای خوبی را فراهم کرده است. از صرفه جویی در زمان و هزینه ها تا دسترسی به معلمان و تدریسهای متنوع موجود در اینترنت، همه و همه فرصت های به وجود آمده در این سبک آموزشی است.»
این دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی، در مورد نحوه برخورد با بحرانها بیان می کند: «ما در مقابله با هر رویدادی سه موضع کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت داریم، که از رویکردهای کوتاه مدت مقابله میتوان به لزوم تعریف مجدد سبک زندگی با هدف افزایش سازگاری با وضعیت موجود که شامل آموزش مثبت اندیشی و پرهیز از تمرکز روی جنبههای منفی است اشاره کرد.»
او همچنین با اشاره به نقش پررنگ والدین بر کودکان یک راهکار منطقی کاهش آسیبهای فضای مجازی را استفاده کمتر خود والدین از این بستر معرفی کرده و می گوید: «پدر و مادری که تمام مدت حضور در خانه را درگیر فضای مجازی هستند، پیام خوبی را به فرزندشان مخابره نمیکنند. مرحله بعد، آموزش مهارت و تکنیکهای کنترل تمرکز و زمان به دانش آموزان است که در حد معمول از این فضا استفاده کنند.»
این استاد دانشگاه در خصوص وظیفه نخبگان جامعه نیز اظهار می کند: «این بخش از جامعه مسئول این هستند که دنبال نحوه برخورد صحیح با مساله موجود باشند. یکی از کارهای اساسی این است که رابطه اولیای مدرسه و دانش آموزان تقویت شود، همچنین دورههایی برای معلمان برگزار شود و از میزان بالای اثرگذاری معلم بر دانش آموزان برای انتقال پیامهای سلامت جسمی و روانی استفاده شود.»
عیسی مراد در پایان می گوید: «آنچه در این برهه زمانی حائز اهمیت است، صیانت از سلامت روان نسل آینده است و این مهم صرفا از طریق آموزش فراهم خواهد شد، وظیفه مسئولان امر در حفظ سلامت جسمی و روانی اعضای جامعه سنگین تر از هر دوره دیگری به نظر می رسد.»
ارسال دیدگاه