معمای طبیعتگردی
تهران (پانا) - مرکز آمار در بخشی از گزارشی که اخیراً درباره نحوه گذراندن اوقات فراغت و اوضاع گردشگری خانوارها منتشر کرده با تفکیک مراکز اقامتی، سهم طبیعتگردی را ۶/ ۲ درصد اعلام کرده است. این درحالی است که این رقم در بسیاری از کشورهای جهان میانگین بالای ۱۰ تا ۱۵ درصد است.
بهگزارش دنیایاقتصاد، مقایسه این دو نرخ به سوال درباره علت ریزنقش بودن طبیعتگردی در ایران میرسد. اتوبوس در دل شب پیش میرود، لیدر به مسافران زنهار میدهد که به جای صحبت تمام تلاششان را داشته باشند تا راحت بخوابند، صبح قرار است نزدیک به ۱۰ کیلومتر در طبیعت گام بردارند، ۱۰ کیلومتری که خطی مستقیم نیست، سربالایی و سرپایینی و گاه در مواردی پاکوب چنان باریک میشود که اعضا با کمک هم باید بگذرند. صبح فردا مسافران خواب آلوده راهپیمایی در جنگل را شروع میکنند، گاه خسته، گاه از نفس افتاده اما در پایان عکسهایی که در شبکههای اجتماعی گذاشته میشود تصویر خندان و پیروزی مسافرانی است که خود را زین پس طبیعتگرد میخوانند. طبیعتگردی تنها به جنگلپیمایی منحصر نمیشود، کویرنوردی، غارنوردی، کوهپیمایی و مواردی از این دست علاقهمندان خود را دارد که بسته به فصل و توانایی گردشگر، آنها را انتخاب میکنند. اگر تعداد عکسهایی که از دوستان و آشنایان در طبیعت در شبکههای اجتماعی میبینیم کم نیست، پس چرا آمار طبیعتگردی در ایران همچنان پایین است؟
وحید عامری راهنمای طبیعتگردی معتقد است برای پاسخ به چرایی این پرسش ابتدا باید واژه طبیعتگرد را معنا کرد. آیا تعریف ما از طبیعتگرد شامل خانوادههایی هم میشود که برای تعطیلات آخر هفته به مناطق طبیعی اطراف شهرهایشان میروند؟ نمونهاش در همین ایام زمستان که برخی خانوادهها زیراندازشان را برمیدارند و با رفتن به مناطق کوهستانی تیوبی هم میبرند تا بچهها بازی کنند یا تعریف ما از طبیعتگرد تنها به کسانی محدود میشود که با تور طبیعتگردی سفر میکند؟
فراتر از آنکه بخواهیم طبیعتگرد را تنها به شرکتکنندگان تورها تقلیل داده یا سفرهای خانوادگی را هم شامل آن بدانیم، در این حوزه با چالش آموزش مواجهیم که همین موضوع باعث عدم توجه بسیاری از شهروندان به این شاخه از گردشگری شده و آنها را به توریسم فرهنگی و تاریخی محدود میکند. عامری میگوید: متاسفانه در سرفصلهای آموزشی مدارس ارتباط کودک با طبیعت مغفول مانده است، در یک بازه زمانی مدارس طبیعت شکل گرفتند که میتوانستند برای گروهی از دانشآموزان این آموزشها را مهیا کنند اما این پروژه ناکام ماند. فقدان آموزش باعث شده خانوادهها درک درستی از طبیعت و طبیعتگردی نداشته و بنابراین از آن دوری یا نسبت به آن غفلت کنند. آیا تا به حال حیوان وحشی به شما حمله کرده است؟ آیا امنیت در طبیعت وجود دارد؟ و پرسشهایی از این قبیل بارها از یک راهنمای طبیعتگرد پرسیده میشود. عامری هم بارها در معرض چنین پرسشهایی قرار گرفته و البته چالشهایی که بهواسطه عدم آشنایی گردشگر با این شیوه از توریسم در سفر با آنها مواجه شده است. او میگوید: گرچه شبکههای اجتماعی با تبدیل فرد به یک رسانه به رشد طبیعتگردی کمک کرده اما این موضوع به مثابه یک چاقوی دو لبه است. مخاطبان این پستها هم میتوانند با طبیعتگردی درست آشنا شوند و هم برخوردهای اشتباه با طبیعت را مشاهده کنند. متاسفانه از آنجا که به عنصر آموزش در رسانهها هم کمتر پرداخته شده و کمتر شاهد ساخت برنامههایی با این موضوع هستیم، مخاطب احتمال بیشتری دارد که گزینه نادرست را انتخاب کند. او در عین حال شرایط اقتصادی را هم از دلایل کمرونقی سفر میداند. زمانی که خانواده درگیر تهیه مایحتاج خود است و نگرانی نسبت به آینده اقتصادی خود دارد، سفر را از سبد خانوار حذف میکند و ترجیح میدهد تنها به مقاصدی سفر کند که بتواند اقامت در خانه اقوام و آشنایان داشته باشد و هزینه چنین تورهایی را پرداخت نکند.
سهند عقدایی فعال در حوزه طبیعتگردی هم نسبت به آمار ارائه شده پرسشهایی دارد. آیا این آمار از گزارشهای وزارت میراث فرهنگی و گردشگری گرفته شده یا از دل نظرسنجی از مردم بهدست آمده است. اگر آمار از وزارتخانه گرفته شده باشد تورهای غیررسمی در آنها لحاظ نشده در حالیکه براساس نظرسنجی میتوان گفت دو دسته تور مجاز و غیررسمی در نظر گرفته شدهاند زیرا اساسا مردم تفکیکی بین تور مجاز و غیرمجاز قائل نمیشوند.
او در عین حال میگوید: با فرض احتساب تورهای مجاز و غیررسمی باز هم آمار طبیعتگردی در ایران پایین است، همانطور که دادههای آماری دیگری هم از عدد دو میلیون طبیعتگرد حکایت دارد که همان عدد ۵/ ۲ درصد مرکز آمار ایران میشود.
عقدایی بخشی از آمار پایین طبیعتگردی را به وضعیت نابسامان تورهای طبیعتگردی مرتبط میداند و میگوید: در حالحاضر ۷۰ درصد بازار طبیعتگردی دست غیرمجازهاست. این تورها طرفداران خاص خود را دارند و انگیزه شرکتکنندگان از حضور در آنها رفتن به فضایی برای رهایی از محدودیتهای شهری است.
او معتقد است تصور عمومی نسبت به طبیعتگردی با این تورهای غیرمجاز که بخش بزرگتری از بازار را دارند شکل گرفته است. خانوادهها با دیدن عکسهای گرفته شده توسط فرزندانشان فکر میکنند چنین تورهایی مناسب آنها نیست، این درحالی است که تورهای طبیعتگردی اقسام خود را دارد که برخی از آنها مخصوص خانوادهها یا افرادی با سن بالاتر طراحی شده است تا بتوانند در سفر به آرامش برسند.
گفتههای این فعالان عرصه طبیعتگردی نشان میدهد، فقدان آموزش و حضور مدیریت شده بخشخصوصی در کنار عدم نظارت بر تورهای غیرمجاز، طبیعتگردی را در ذیل سایر اقسام گردشگری در ایران قرار داده و تحرک در این بخش تنها زمانی مقدور خواهد بود که چالشهای ذکر شده مرتفع شوند.
ارسال دیدگاه