مهدی ذاکریان*
تقوا و خیانت در سیاست خارجی
اگر با ملاک تقوا به موضـوع ســـــیاســت خارجی بنگریم برای دســـتیابــــی به یــک سیاست خارجی کارآمد در نظام پیچیده جهانی در بدو امر، نیازمند عالمان متخصص و حرفهای هستیم. در واقع، کامیابی در سیاست خارجی مستلزم بهرهگیری از دانش روابط بینالملل است.
همانگونه که در همه جای دنیا برای ساخت یک خانه به دانش معماری رجوع میکنند برای ساخت سیاست خارجی نیز به دانش تخصصی آن رجوع میکنند. توجه یا بیتوجهی به این دانش تخصصی-حرفهای میتواند به سعادت یا افول یک کشور بینجامد. سلطه بر نظریههای روابط بینالملل از یک سو؛ و قواعد حقوقی حاکم بر روابط بینالملل از سوی دیگر پارادایمهای ضروری کامیابی سیاست خارجی در جامعه بینالمللی است که گاه برخی از بازیگران آن به نحو پیچیده و دشواری رفتار میکنند.
تسلط بر این دو پارادایم به دولتها کمک میکند تا راه درست و منطقی روابط را میان دولتها بیابند. البته لزوماً نمیتوانیم همه معماهای سیاست خارجی را حل کنیم، همه آنچه نیاز داریم به دست آوریم یا حتی گاه برخی پیشبینیها ممکن است نادرست باشد. دستیابی به آنها نیازمند بررسی، پژوهش و دقت است. گزینههای ما در سیاست خارجی مانند گزینههای ریاضیات نیست که دو به اضافه دو به چهار منجر شود بلکه معادلههای ما در سیاست خارجی گاه از جنس معادلات مجهولات چند وجهی و گاه بیپاسخند. برخلاف علوم سخت، در دانش روابط بینالملل در برخی موضوعات، حل مسأله و معادله به پایان نمیرسد بلکه حل مسائل استمرار دارد. هر روز باید به پازلهای روابط بینالملل نگریست، فرصتها را شکار کرد، گزینهها را ارزیابی نمود و مسأله را حل کرد. تکنیکهای خاصی را باید در برابر حریف ابداع کرد که هم در بردارنده قواعد حقوقی حاکم بر روابط بینالملل و هم از توانایی نظری بهرهمند باشد.
سیاست خارجی ما در حوزه برجام اینگونه عمل کرد. بر این مبنا امریکا تا امروز بهدلیل خروج یک سویه و نیز تحریمهای یکجانبه ایران به لحاظ سیاسی در انزواست. آیا شکست این جریان یک سویه پس از انتخابات امریکا یک پیروزی و فرصت برای ملت ایران نیست؟ دستکم شکست یک گزینه بد، در معادله روابط خصمانه امریکا با ایران، فرصت محسوب نمیشود؟ امریکا باوجود انزوای سیاسی حاصل از برجام توانسته چالشهای اقتصادی برای ملت ایران به وجود آورد. با این وصف، بهرهگیری از فرصت انزوای سیاسی، شکست انتخاباتی و ناکامی جهانی رژیم ترامپ خیانت است؟ از منظر دانش روابط بینالملل، آنالیز مداوم روابط ایران و امریکا نیاز جدی کشور است. اساساً آمادگی تعامل با کشورها و یافتن فرصتهای پیش روی، یک توصیه تخصصی-حرفهای در دانش روابط بینالملل است. در کجای این علم سخن از خیانت و مانند اینها آمده است.
برعکس، بر پایه تقوی، بسته به گزینههای پیش رو باید تأمل کرد، فرصتها و تهدیدها را شناخت، انتخاب کرد و تصمیم گرفت؛ تصمیمی که مبتنی بر ارزشها، خواستهها، باورها، اولویتها و بازخوردهای یک کشور-ملت باشد. به عبارتی قانون اساسی مشخص میکند تصمیم کجاست و چگونه اتخاذ میشود. وظیفه حکمرانان، رصد فرصتها و تهدیدهاست. دفع تهدید و شکار فرصت. نه کلی گویی، پرگویی، خود بزرگ پنداری، تهدید آفرینی، فرصت سوزی و مانند اینها که منجر به شش قطعنامه تحریمی جهانی علیه ایران شد. خیانت این است که خطاها تکرار شود. بیتقوایی این است که ساخت یک خانه را به دستان سرایدار بسپاریم نه معمار. سیاست خارجی را از ید تخصص، اجماع ملی و فهم جهانی خارج کنیم. حضرت علی علیه السلام میفرمایند:«الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیر» فرصت، مانند ابر میگذرد، پس فرصتهای خیر را غنیمت بشمارید و از آنها استفاده کنید.
*استاد دانشگاه
منبع: ایران
ارسال دیدگاه