محمدعلی ابطحی*
مبارزه با کرونا، الگوی مدیریتی کشور
مدیریت دوران کرونا در ایران یک تجربهای متفاوت بود. تجربه موفق نسبت به خیلی از کشورها. وقتی این ویروس پاندمیک شد و فراگیر و همه جهان به آن مبتلا شدند فرصت و امکان مقایسه هم ایجاد شد.ایران در ردیف کشورهایی قرار گرفت که نسبتاً زودتر این ویروس به آن ورود کرد.
این در حالی است که کشوری مثل امریکا با اینکه هفتهها بعد از ایران درگیر شد، بنا به منابع منتشر شده، کلی زمان برد که راه مقابلههای عادی با آن را یاد بگیرد و در همان هفته اول صدها نفر جان دادند.
در ایران با اینکه زمان آغاز آن زود بود و طبعاً امکانات و دانشی که برای مقابله با چنین میهمان ناخواندهای مثل امریکا نبود، مدیریت مهار کردن ویروس کرونا قابل قبول و نسبت به بسیاری از کشورهای اروپایی و خود امریکا مسلط تر رفتار شد.
این در حالی است که مردم ایران مثل نسل زرد مطیع نیستند و مثل اروپا و امریکا هم چندان پایبند مسائل حقوقی نیستند. اما در عین حال یکی ازخبرنگاران خارجی که با من صحبت میکرد گفت که ایران از ماجرای کرونا روسفید درآمد. مدیریت این ویروس کوچک که همه ایران را مورد تهدید بزرگی قرار داده بود، میتواند یک الگو برای مدیریت وحل مشکلات مردم باشد. در این اتفاق مهمترین دلیل موفقیت همدلی وهمکاری و مدیریت واحد به ریاست رئیس جمهوری بود. رودرروی صندلی میز ستاد مقابله با کرونا، که ریاست آن با رئیس جمهوری بود رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح نشسته. اعضای هیأت دولت که میتوانند به مقابله با کرونا مرتبط باشند حضور دارند. مدیر حوزه علمیه قم برای همکاری مراکز اجتماعات دینی حضور مییابد وهمه اینها همفکری میکردند و راهنمای خود را علم و اصول پزشکی قرار دادند چند نکته مهم برای ملت روشن شد.
۱- میشود در این کشور فارغ از جناح بندیها یا تعصبات بخشی همه باهم برای نجات و موفقیت مردم کار کنند.
معمولاً دولت و نهادها دوست دارند بیش از آنکه به فکر مردم باشند، به فکر تابلوی کاری باشند که روی آن نوشته باشد چه کسی انجام دهنده آن است. از این بدتر اینکه کار سایر بخشها مورد تخطئه و انتقاد قرار میگیرد. گاهی چنان به فعالیتهای بخشهای دیگر و بخصوص تیم مخالفان دولت فعلی کارهای دولت مورد انتقاد و فحاشی قرار میگرفت که به سختی میشد منبع آن را تشخیص داد که سازمان منافقین است یا تندروهای به ظاهر انقلابی داخلی.
مقابله با کرونا از معدود مسائلی بود که این گونه نشد و معلوم شد که میشود با همدلی به فکر حل مشکلات مردم و سلامت آنها بود.
۲- وقتی به طور مداوم همه نیروهای اداره کننده کشور چه دولتی، چه قضایی و چه نیروهای مسلح پشت یک میز و با یک هدف واحد مبارزه با کرونا جمع شدند، نه تنها معلوم شد که میشود همه باهم همکاری کنند که توانستند همپوشانی خدماتی خوبی هم انجام دهند. وظایف تقسیم شد. کارهای به زمین مانده معلوم شد وهر نهادی توان خود را عرضه کرد و کلاً تمام توان اجرایی و فرهنگی واجتماعی نظام در طول یکدیگر قرار گرفتند و به هم کمک کردند. معنای نظام سیاسی واحد و در خدمت مردم در همین جا بود. تعریفی که جاری است و نظام را در چند نهاد خلاصه میکنند، تعریف نادرستی است.
نظام هر کشوری مجموعه نهادهای قدرت است. اگر بخشی با بخشی درگیر باشند یعنی بخشی از نظام با بخش دیگر نظام درگیر است. نه اینکه مثلاً گفته شود فلان افراد در دولت یا خود دولت یا سران و سیاستهای فلان دستگاه با سیاستهای نظام مخالف است.
در ماجرای کرونا نظام به معنای واقعیاش به مدیریت پرداخت وموفق بود و صد البته حمایت رهبری راهگشای اصلی این موفقیت بود. در بسیاری از موارد بخشی از نظام با بخشهای دیگر درگیر است. این یعنی مردم قربانی بیدلیل اختلافات بالا دستیها هستند. مبارزه با کرونا را الگوی مدیریت کشور باید کرد.
*فعال سیاسی
منبع: ایران
ارسال دیدگاه