احترام برومند*
بهترین نقشی که او ثبت کرد
محمدعلی کشاورز فارغ از موقعیت اجتماعیاش بهعنوان بازیگری پیشکسوت که هر جا حضور یافته-در سینما و تئاتر و تلویزیون- خوش درخشیده، جدا از شخصیت انسانیش، وطن دوستیش، اشرافش به ادبیات و شعر ایران، محمدعلی کشاورز فراتر از همه اینها برای من یک دوست و رفیق مهربان است.
از آن دست دوستانی که رفتنشان اوقاتت را تلخ و غمانگیز میکند. در چند ساعتی که با خبر درگذشت او دیگران خاطرات حضورش را در صحنه تئاتر و سینما و تلویزیون مرور میکنند مقابل چشمان من مدام تصویر و چهره حقیقی یک دوست در کنار آقای رشیدی زنده میشود. کسی که در تمام روزهای بیماری مرتب پیگیر حال همسرم بود، به دیدنش میآمد و به شکل شگفتانگیزی هر بار با دیدن او تمام چهره آقای رشیدی غرق خوشحالی میشد. محمدعلی کشاورز تمام دوستی را معنا کرد؛ آنقدر صمیمی که با رفتن آقای رشیدی احوالپرسیهایش کم نشد و خانوادهاش را فراموش نکرد.
در هر تماس تلفنی حال تکتک بچهها را جویا میشد، وقت میگذاشت و سراغشان را میگرفت. به خاطر شرایط جسمی توانایی حضور طولانی مدت در فضای خارج از خانه را نداشت و اغلب در تماس تلفنی جویای احوال دوستانش بود. اما از سر لطف و بزرگواری از فرصتهای کوچک بیرون رفتن از منزل هم برای دیدار با دوستانش استفاده میکرد.
آخرینش بهمن سال ۹۸ بود. غافلگیرم کرد. تماس گرفت و گفت برای دیدار ما آمده و جلوی در خانه منتظر است. برای کار بانکی از خانه بیرون آمده بود و از همین فرصت با لطف برای دیدار آمده بود. برایش سخت بود که به داخل منزل بیاید، جلوی در خانه، داخل ماشین احوالپرسی کرد و در گپ و گفتی کوتاه با هم خاطرات را مرور کردیم. سیمای چنین آدم پرمحبتی تمام تصویر ذهنی من از آقای کشاورز است.
تمام نقشی که از او جلوی چشم من رژه میرود نقش یک دوست است و نه استاد محمدعلی کشاورزی که در ذهن همگان نقش بسته. محمدعلی کشاورز برای من یک دوست، یک بزرگتر و برادری برای داوود رشیدی بود و بههمین خاطر از همان روز که خبر بستری شدنش در بیمارستان را شنیدم دلم پر از آشوب شد.
متأثرم از اینکه او را در شرایطی از دست دادهایم که امکان برگزاری مراسم تشییعی در شأن او و آخرین وداع با دوستدارانش نیست. به تمام دوستدارانش بخصوص دختر هنرمندش نلی عزیز تسلیت میگویم.
*بازیگر و مجری
منبع: ایران
ارسال دیدگاه