محمد زینالی*
کرونا و پایان شهرنشینی
آغاز قرن بیست و یک همراه بود با کوچ انقلابی از شهرهای کالبدی به شهرهای اطلاعاتی . اما در ایران این جامعه جدید هنوز در گیرودار دشواری انتقال سرمایه بوده و شهرهای هوشمند یا الکترونیکی که در جهان موجب کاهش جماعتهای شهری و بازتعریف زندگی اجتماعی گشته، میسر نشده است.
کرونا یک رخداد و اجبار برای کوچ اجباری از شهرهای شلوغ و پر از ماشین ما به فضاهای بازتعریف شده بود، اما جامعه ایرانی برای همین کوچ اجباری نیز آمادگی چندان از خود نشان نداد. اگرچه دولتهای بعد از انقلاب تمامی تلاش خود را کردند تا زیرساختهای تحول را پیش از دگرگونیهای اجباری فراهم سازند، اما هم در زمینه بهرهوری در زیرساخت مشکل داشتهایم، هم در زمینه پذیرش فرهنگی این تحول.
روند پیدایش شهرنشینی مدرن در ایران تأخری و تقلیدی بود، آن چه آن را توسعه وابسته مینامند. بهنظر میرسد در مورد «شهرنشینی اطلاعاتی»، حادثهای رخ میدهد و ما به جای مشارکت در این انقلاب، به سوی یک توسعه وابسته جدید در عصر اطلاعات وارد شدهایم و در حال کپی گرفتن از نرم افزارهای اطلاعاتی این شهرها هستیم. با این حال تا پیش از کرونا هنوز نت و فضای دیجیتال در ایران مانند یک فضای تابو و مستحق یک مشروطه بود. از سوی دیگر، جامعه ایران، با رفتار روزمره خود، پیوند معرفتشناختی برقرار کرده و آن را بهعنوان حقیقتی میشناسند که باعث شده رفتار روزمره با وجود رخدادهای اجباری انعطاف و خلاقیت برای بهرهمندی از امکان جدید زندگی پیدا نکند. روندها نشان میدهد که بهجای اینکه بتوانیم این کوچ را تسهیل و در شهرهای اطلاعاتی فضاسازی کنیم، بهدلیل اتکای مالی حکمرانی به فضاهای شهری، زیست شهری را در بسترهای کالبدی شهر با فاصلهگذاری احیا کنیم. اما با این روند ممکن است شکاف ما با دنیای اطلاعاتی عمیقتر از چیزی شود که در قرن نوزده با دنیای شهرنشینی داشتیم. بههرحال طولانی شدن کرونا، ضرورت تفکر انقلابی یا شخصیتهای انقلابی در شکل دادن به شهرهای الکترونیک را بیش از پیش گوشزد میکند؛ کسانی که نیاز به طراحی نظری و عملی آرمانشهرگرایانه از شهرهای اطلاعاتی را پیشه کرده و مردم درمانده از فضای شهری را برای کوچ از این حالت شعب ابیطالب گونه بهزیستگاه جدید مهیا کنند.
*پژوهشگر اجتماعی
منبع: ایران
ارسال دیدگاه