گفتوگو با محمد فاضلی درباره آثار اجتماعی کرونا
کنشگری نخبگان و جامعه تعیینکننده ایران پساکروناست
تهران (پانا) - کى و چه زمانی بحران شیوع ویروس کرونا به پایان میرسد؟ این سؤال هر روز مردمی است که این روزها با حضور این میهمان ناخوانده تغییرات اساسی در سبک زندگیشان دادهاند. ویروسی که موجب شد تا مردم رفتن به سفر، رستوران، کافیشاپ، سینما و از همه مهمتر میهمانی یا دورهمیهای خانوادگی را تعطیل کنند و همین ماندن در خانه تغییرات بسیاری را در سبک زندگیشان به وجود آورد.
بهگزارش ایران، مهمتر اینکه مناسک اجتماعی یعنی مراسمهای عزا و عروسی هم دستخوش تغییراتی شد. تغییراتی که بهگفته محمد فاضلی، جامعهشناس، مردم را به سمت انزوای اجتماعی کشانده است: «ازدواج کردن بدون مراسم یا کنار آمدن با سوگ مرگ عزیزان بدون حضور دیگران و تسلیبخشی افراد، بار عاطفی ناخوشایندی بر دوش فرد میگذارد. این مناسک - چه عروسی و چه عزا - تعمیقکننده پیوندها، گاه بهانهای برای شروع دوباره ارتباطات لطمهدیده و مشارکت اجتماعی در عرصههای مختلف هستند و اکنون که متوقف شدهاند، انزوای اجتماعی را بر افراد تحمیل میکنند. «حالا همین انزوا موجب شده مردم هر روز بپرسند که بحران کرونا چه زمانی به پایان میرسد و آیا روزی که کرونا از بین رفت نحوه کار کردن، درس خواندن و سبک زندگی ما مثل گذشته خواهد بود. محمد فاضلی در این باره معتقد است: «جامعه ایران پساکرونا به خودی خود تغییر نمیکند. کرونا ازپیش خودش عاملیتی برای تغییر ندارد. تغییرات دیگر، از جمله تغییر در حکمرانی یا افزایش ظرفیت جامعه ایرانی و بالاخص ظرفیت حکومت برای مواجهه با مشکلات و تدبیر بهتر امور کشور، نیازمند کنشگری است. بدون کنشگری، ایران پساکرونا با ایران پیشاکرونا فرق زیادی نخواهد داشت، یا حداقل فرقش آنقدر که ادعا میشود نخواهد بود، بههمین بهانه با محمد فاضلی جامعهشناس درباره آثار اجتماعی کرونا و آینده جامعه ایرانی در پساکرونا گفتوگو کردیم که میخوانید:
با شیوع ویروس کرونا در ایران، اتفاقات زیادی در رفتار، روابط اجتماعی و خانوادگی ایرانیها رقم خورد تا جایی که این ویروس سبک زندگی مردم را تحت تأثیر قرارداد، بهنظر شما ویروس کرونا زندگی مردم را دستخوش چه تغییراتی کرده است؟
تغییرات را البته باید با پژوهشهای دقیق مشخص کرد، اما مشاهدات نشان میدهد چند تغییر مهمتر به این شرح است. میزان رعایت بهداشت عمومی در اکثر خانوادهها افزایش یافته است و با توجه به اینکه چشمانداز پایان یافتن و نابودی کرونا خیلی مبهم است، این رفتار احتمالاً برای مدت طولانی باقی خواهد ماند و باماندگار شدن احتمالی کرونا، به بخشی از سبک زندگی بدل میشود. کرونا همچنین زندگی جمعی را به سطح خانواده تقلیل داده است. برخی خانوادهها وارد ماه سوم دوری فرزندان از والدین و فقدان هر گونه میهمانی یا همنشینی خانوادگی شدهاند. ماندن در خانه تغییراتی در سبک زندگی خانوادگی ایجاد کرده است. افراد بسته به امکاناتی که در خانه دارند و فضایی که در اختیارشان قرار گرفته، طیفی از رفتارهای متناسب خانه نظیر ورزش و نرمش، فعالیتهای مصرف فرهنگی و سرگرمیهای خانگی را تجربه کردهاند. اینها هم ممکن است در صورت طولانی شدن بیماری، به بخشی از سبک زندگی تبدیل شوند وحتی ممکن است شرکتهای تجاری به فکر بیفتند وسایلی برای گذران اوقات طولانی تنهایی در خانه تولید کنند. برخی خانوادهها ساعات بیشتری را صرف دیدن فیلم، گوش کردن موسیقی و حتی آشپزی
کردهاند. خانمهای خانهداری را میتوانید سراغ بگیرید که در منزل نان پختهاند، کاری که علیالقاعده در دنیای جدید برای خانمهای امروز، دشوار و غیرقابل قبول است. سفر کردن بسیار کم شده و الگوهای فراغت بیرون از منزل بهکلی تغییرکرده است. رفتن به رستوران، کافیشاپ، سینما وتئاتربه کلی متوقف شده و طولانی شدن این وضعیت، هم ظرفیتهایی برای انتقال اینگونه رفتارهای مصرفی به فضای اینترنت ایجاد میکند، هم انرژی ذخیره شدهای ایجاد میکند که ممکن است بعد از پایان کرونا، سیلی از جمعیت را به سمت این گونه رفتارها روانه کند و هم ممکن است به تغییرات پایدار در سبک زندگی و منش افراد بینجامد. تحقیقات تجربی میتواند روشنگر باشد.
پس بهنظر شما آیا تغییراتی که کرونا ایجاد کرده تغییرات مقطعی است یا نه این تغییرات مستمر خواهد بود، به عبارتی آیا جامعه با یک شرایط جدیدی از زندگی مواجه خواهد شد؟
مقطعی یا ماندگار بودن تغییرات به عوامل زیادی بستگی دارد. طولانی شدن زمان شیوع بیماری، احتمال بازگشت، میزان خطرناک بودن رفتارهایی که تغییر کردهاند، ادراک مردم از میزان خطر ابتلا به بیماری بر اثر هر نوع رفتار، تمهیداتی که جامعه برای مقابله در پیش میگیرد، ابزارهای فناورانهای که خلق میشوند تا سازگاری با شرایط را تسهیل کنند، میزان خستگی افراد از زیستن در شرایط غیرعادی، تهیه شدن یا نشدن واکسن برای این بیماری و بسیاری عوامل دیگر بر ماندگاری تغییرات اثر میگذارند.
البته اگر کرونا مقطعی هم باشد تأثیرات بسیاری روی سبک زندگی مردم داشته است اما شواهد و قرائن در جامعه نشان میدهد یکی از هدف گیریهای کرونا تأثیر مستقیم آن بر روابط خانواده بوده است آیا ما از این پس با خانواده جدیدی روبهرو خواهیم شد؟
من ترجیح میدهم بهجای خانواده از مفهوم خویشاوندی استفاده کنم. خانوادهها بر اساس قوتهای خود به کرونا پاسخ میدهند. خانوادهای که افرادش ظرفیتهای گوناگون گفتوگو، تعامل و همزیستی مسالمتآمیز در کنار یکدیگر داشتهاند، حالا که روابطشان به درون خانواده هستهای محدود شده و از دایره گستردهتر دوستان، خویشاوندان و ارتباطات نزدیک بریدهاند، میتوانند آن ظرفیتها را برای غلبه بر بیماری کرونا و شرایط اجتماعی ناشی از آن استفاده کنند. اما خانوادهای که محیطی پرتنش داشته، اعضایش قبل از کرونا نیز از هم دور بودهاند و فقدان عاطفه و روابط مسالمتآمیز در خانه را با کمک جمع دوستان یا روابط خویشاوندی جبران میکردهاند حالا تحت فشار بیشتری قرار میگیرد. البته تأثیرات خطی و یکسویه نیست. خانوادهای که روابط درون آن کافی نبوده و افراد خود را با ارتباطات اجتماعی بیرون خانواده مشغول میکردهاند، حالا باید زیستن در کنار یکدیگر بدون حضور دیگران را تجربه کنند و این ممکن است به نزدیکی بیشتر اعضای خانواده منتهی شود.
خویشاوندی اما بیشتر از گذشته تحت فشار و زوال قرار میگیرد. ماهیت زندگی بالاخص در شهرهای بزرگ به گونهای است که سبب دوری اعضای شبکه خویشاوندی میشود. کرونا حالا این دوری را بیشتر کرده است. محتمل است که حس انزوا و دورافتادگی از شبکهای که افراد را سرشار از عواطف و احساسات خویشاوندی میسازد، اثرات منفی و ناخوشایندی باقی بگذارد. بخشی از این امر نیز نتیجه متوقف شدن مشارکت در مراسم است. مراسم جایگاهی برای تولید انرژی عاطفی و نیروی حیاتی برآمده از تعاملات اجتماعی است. هر مجلس عروسی یا عزا، میهمانی یا مجالسی که به مناسبتهای دیگر برگزار میشوند، کارکردشان جامعهپذیر کردن جوانترها، تعمیق آشناییها، افزایش پُرشدگی عاطفی افراد و خلق سرمایه اجتماعی و اعتماد بین افراد است. این مناسک و مراسم اکنون به کلی متوقف شدهاند. ازدواج کردن بدون مراسم یا کنار آمدن با سوگ مرگ عزیزان بدون حضور دیگران و تسلیبخشی ایشان، بارعاطفی ناخوشایندی بر دوش افراد میگذارد.این مناسک - چه عروسی و چه عزا - تعمیقکننده پیوندها، گاه بهانهای برای شروع دوباره ارتباطات لطمه دیده و مشارکت اجتماعی در عرصههای مختلف هستند و اکنون که متوقف شدهاند، انزوای اجتماعی را بر افراد تحمیل میکنند. البته در این عرصه نیز اثرات یکسویه منفی نیست. ممکن است افراد وخانوادهها، هزینه نکردن سنگین برای عروسی و عزا و در عوض هزینه کردن بخشی از منابع برای کارهای خیریه و تولید خیر جمعی را تجربه کنند. همین تأثیرات متکثر است که ضروری میسازد تجربه مردم از ایام کرونا، بهصورت تاریخ شفاهی یا هر شکل دیگری، ثبت شود. ثبت تجربههای افراد و خانوادهها در ایام کرونا، منبع ارزشمندی برای تحقیقات اجتماعی است.
با توجه به اینکه کرونا سبک زندگی مردم را تغییر داده بویژه این تغییرات در حوزههای اجتماعی (نظام بهداشت و درمان؛ نظام آموزشی؛ روابط خانوادگی و محیط زیست و...) بیشتر بوده است به نظر شما ما در حوزه اجتماعی با چه بحرانهای جدیدی روبهروخواهیم شد.
ما بدرستی نمیدانیم و حداقل در حیطه تخصص من نیست که بگویم استفاده گسترده از محصولات شوینده یا استفاده ازضدعفونیکنندهها در درازمدت چه مشکلاتی برای سلامت افراد ایجاد میکند. ممکن است نظام بهداشت و درمان زمانی با عوارض ناشی از این مصرف مواجه شود. لیکن تصورم این است که جامعه ما که از قبل هم با مشکلات ناشی از فراگیر بودن بیماریهای روانشناختی مواجه بود و در مقاطعی گفته شده که تا ۲۵ درصد افراد به نوعی از مراقبت روانی نیاز دارند، بر اثر عوارض اجتماعی ناشی از بیماری کروناممکن است با اختلالات روانی بیشتری مواجه شوند. این وضعیت بالاخص در جامعه ایران که هنوز تابوهایی برای بیان بیماری روانی و استفاده از مراقبتهای روانشناختی وجود دارد، میتواند بسیار ناخوشایند باشد همچنین در حوزه آموزش.
هم باید اشاره کنم که نابرابری آموزشی در جامعه ما از قبل نیز وجود داشته است. تفاوت خدماتی که در مدارس دولتی، غیرانتفاعی و مدارس خاص ارائه میشود به اندازه کافی مولد نابرابریهای آموزشی و پیامدهای اجتماعی ناشی از آن بودهاند. وضعیت الان به گونهای است که دسترسی نداشتن به اینترنت، آموزش ندیدن معلمان و دانشآموزان برای استفاده از فضای مجازی، ناکافی بودن زیرساختها و عوامل دیگر میتوانند نابرابری آموزشی را تشدید کنند و متعاقب آن نابرابری اجتماعی نیز تقویت شود، در حوزه محیط زیست نیز.
متخصصان محیط زیست باید درباره عوارض ناشی از استفاده بیشتر از شویندهها و مواد ضدعفونی بر طبیعت سخن بگویند. البته استفاده بسیار بیشتر از دستکشهای پلاستیکی و سایر محصولاتی که برای پیشگیری از کرونا استفاده میشوند بالاخص در جامعه ما که سطح دفع مناسب، بهداشتی و سازگار با محیطزیست زبالهها از قبل نیز نامناسب بوده، عوارضی خواهد داشت. استفاده بیشتر از منابع آب برای شستوشو را هم باید در نظر گرفت. البته در اینجا نیز کرونا اثرات مثبت داشته است. کاهش مصرف بنزین یا کاهش مصرف بهطور کلی ممکن است برای محیطزیست مثبت بوده باشد. همه اینها به بررسی تجربی نیاز دارد.
با توجه به تغییر مناسک اجتماعی مثل عزا، عروسی و دورهمی جامعه از نظر ارتباط عاطفی و اجتماعی دچار تغییراتی شده آیا پس از کرونا این مراسمها به وضعیت قبل باز خواهد گشت؟
جامعه مثل موجودات زنده خصیصه یادگیری هم دارد. ممکن است جامعه یاد بگیرد که مراسم را با جمعیت کمتر، هزینه کمتر و به شکل متفاوتی برگزار کند. طولانیشدن بازه زمانی شیوع بیماری کرونا تعیینکننده است. جامعه نمیتواند در درازمدت بدون عروسی باشد و شاید عروسیهای صرفاً با حضور جمعیت اندک با پخش از طریق فضای مجازی، متداول شود. نمیدانیم جامعه خودش را چگونه با واقعیت فاصلهگذاری تطبیق میدهد. گفتم که ممکن است کسانی به فکر خلق فناوریهایی برای تسهیل زندگی مبتنی بر فاصلهگذاری بیفتند و این را به فرصتی برای درآمدزایی تبدیل کنند. این گروه اگر موفق شوند، ممکن است راه و شیوهای که جلوی پای انسان و جامعه در معرض کرونا قرار میدهند، مولد سبک زندگیهای جدیدی شود که بشدت زندگی مناسکی را محدود کند و بازگشت به گذشته را سختتر سازد. محتمل است که دوری از مراسم خودش را بهصورت یک انرژی ذخیره شده نشان دهد و بعد از پایان یافتن کرونا، جامعه بازگشتی هیجانی به لذتها و مناسک پیشاکرونایی را تجربه کند. اگر اطلاعات دقیقتری از کشوری نظیر چین و شهر ووهان داشتیم شاید بهتر میتوانستیم سناریوهای محتمل را ارزیابی کنیم چون میتوانستیم
واکنشهای جامعه رسته از کرونا را مشاهده کنیم.
دولت باید چه برنامهها و راهکارهایی برای عبور از این بحران و کنترل تبعات ناشی از کرونا داشته باشد و در سوی دیگر مردم هم در همراهی با این برنامهها چه وظایفی دارند؟
دولت در عرصه اقتصادی باید کارهایی انجام دهد که بیانشان تخصص من نیست. اقتصاددانان میتوانند به شما بگویند که دولت برای مقابله با عوارض اقتصادی کرونا چه باید بکند. دولت به نظرم هر قدر دادهها و اطلاعات دقیقتری درباره ابعاد مختلف بیماری کروناو عوارض آن تولید کند، ظرفیت بیشتری در جامعه برای شناخت عوارض بیماری و مجهز کردن محققان و نخبگان به اندیشیدن در وضعیت کرونایی و پساکرونایی ایجاد میکند. دولت باید به شکل هوشمندی ظرفیتهای رصد کردن عوارض کرونا را ایجاد کند و از طریق به اشتراک گذاشتن دادهها، اجازه دهد جامعه خودش را در آینه آمار و اطلاعات ببیند و درباره خودش تأمل انتقادی داشته باشد و جامعه به خودآگاهی درباره وضعیت کرونایی برسد. این کار دولت مولد اعتماد و سرمایه اجتماعی نیز میشود که برای بسیج عمومی در مقابل کرونا بشدت ضروری است. دولت باید مولد اعتمادی باشد که بر اثر آن، حس مسئولیتپذیری اجتماعی نیز تقویت میشود.
با توجه به این صحبتها، جامعه ایران در پساکرونا چه جامعهای خواهد بود و چالشهای پیش روی این جامعه چیست؟
جامعه ایران پساکرونا به خودی خود تغییر نمیکند. کرونا از پیش خودش عاملیتی برای تغییر ندارد. برخی تغییرات البته به واسطه تلاش تکتک افراد برای در امان ماندن از کرونا بهوجود میآید که فکر میکنم تعداد زیادی از آنها را در این مصاحبه بررسی کردیم. تغییرات دیگر، از جمله تغییر در حکمرانی یا افزایش ظرفیت جامعه ایرانی و بالاخص ظرفیت حکومت برای مواجهه با مشکلات و تدبیر بهتر امور کشور، نیازمند کنشگری است. کنشگری و مطالبهگری نخبگان و جامعه و میزان فعالیت فکری و اقدام عملی که بخشهای مختلف جامعه برای تحلیل بیماری و اثراتش و برشمردن ملزومات ضروری برای مقابله جامعه ایرانی با عوارض کرونا و بالاتر بردن سطح تابآوری جامعه و سیاست انجام میدهند، تعیینکننده ایران پساکروناست. بدون کنشگری، ایران پساکرونا با ایران پیشاکرونا فرق زیادی نخواهد داشت، یا حداقل فرقش آنقدر که ادعا میشود نخواهد بود.
ارسال دیدگاه