سیمین و تاریخ ادبی
ابوتراب خسروی*
سیمین دانشور یکی از مهمترین نویسندگان جامعه ادبی ماست. با توجه به اینکه ما در تاریخ نثرمان یعنی ادبیات غیرشعری، نویسنده زن نداشتیم، جایگاه سیمین دانشور از این منظر جایگاه خاصی در ادبیات ماست.
ما در طول تاریخ، شاعر زن داشتیم اما زنی که نویسنده- به معنای امروز کلمه- باشد، نه. در صدر مشروطیت یکی، دو نویسنده زن بودند که آثار نثری از آنها بهجا مانده اما هیچ کدام رماننویس و داستاننویس نبودند. سیمین دانشور نویسنده یکی از مهمترین رمانهای دوران ما یعنی «سووشون» هم هست. رمانی که فیالواقع از یک جنبه یگانه است؛ اینکه نویسندگان آن عصر به خصوص نویسندگان زن آن دوره هرگز نتوانستند رمانی با آن اهمیت، تیراژ و آن تعداد مخاطب که «سووشون» دارد، بنویسند.
در کنار اهمیتی که سیمین دانشور در حیطه ادبیات دارد باید به وجه اجتماعی او هم اشاره کرد. او نگاه جدیدی به زندگی زنان در داستانها و رمانهایش دارد و نویسندهای است که تاریخ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ما را به ادبیات بدل کرد. این جنبه از کار او به عنوان نویسنده بسیار اهمیت دارد. زندگی او با جلال آلاحمد به نوعی سبب قیاس میان آن دو و کارهایشان میشود. من معتقدم که از نظر سطح کار ادبی، خانم دانشور در جایگاهی بالاتر از آلاحمد قرار میگیرد. به نظرم در وجه ادبی، تاثیرگذاری آثار خانم دانشور بیشتر از آلاحمد است. سیمین دانشور عمری طولانی داشت.
او یکی از نویسندگان منحصر به فرد بعد از مشروطه است که عمرش کفاف میدهد تا دوران بعد از انقلاب اسلامی را هم ببیند و ۳۴ سال بعد از انقلاب هم زندگی کند. دانشور در طول چند دهه زندگی و کار در مقاطع مختلف نسبت به مسائل بیرون از ادبیات هم موضعگیری داشت. این موضعگیری گاهی با داستانی بود که مینوشت و گاهی از راههای دیگر. از این منظر باید خانم دانشور را شخصیتی تاثیرگذار هم در ادبیات و هم در فعالیتهای اجتماعی دانست. در انتخاباتی که منجر به رییسجمهور شدن آقای خاتمی شد تا جایی که من اطلاع دارم و یادم هست، یکی از تاثیرگذارترین شخصیتهای فرهنگی در معرفی آقای خاتمی و انتخاب ایشان بود که در جلب افکارعمومی به سوی ایشان نقش مهمی داشت. این احساس تکلیف تاریخی را هم در مورد ایشان نباید از یاد برد.
*نویسندهٔ معاصر ایرانی
منبع: اعتماد
ارسال دیدگاه