پای درد دل مغازهداران پاساژها؛ از چشم انتظاری برای مشتری تا محدودیت در ساعت کار
درد بی درمان بگیری کرونا
تهران (پانا) - ۱۲ ظهر است اما خبری از مشتری نیست، پاساژ سوت و کور است. یکی از مغازهدارها میگوید: «برو طبقات بالا و پایین را هم نگاه کن اگر مشتری پیدا کردی به من هم خبر بده. این هم از دفتر فروش من! اسفند که بهترین ماه فروش است یک میلیون تومان هم دشت نکردم، حالا هم که هیچ. کل فروردین تعطیل بودیم و بعد هم گفتند فقط از ۱۰ صبح تا ۶ بعدازظهر میتوانید باز باشید. شما بگو اصلاً توی این ساعت کسی برای خرید میآید؟ این بخشنامه فقط مستاجر و صاحب مغازه را به جان هم میاندازد.»
بهگزارش ایران، سعید از مغازهداران پاساژ قائم تجریش است. جایی که ۸۰۰ مغازه دارد و چند روزی است که خیلی از مغازهدارها کرکرهها را بالا دادهاند اما همچنان خبری از مشتری نیست. بعضیها مشغول جمع کردن جنسهایشان هستند و میگویند دیگر نمیتوانند ادامه دهند. خیلیها هم اجناس مغازه را به حراج گذاشتهاند تا لااقل چکهایشان را پاس کنند.
سعید ساعتی قبل بر سر کرایه با صاحب مغازه جر و بحث کرده و جزو آنهایی است که میخواهند جمع کنند. او نمیتواند با این وضع مشتری ۲۰ میلیون هم برای کرایه کنار بگذارد: «الان چند روز از باز شدن پاساژها میگذرد اما تا این ساعت هیچ دشتی نکردهام. باز شدن دوباره پاساژها فقط به ضرر مستأجرها شد. اول تا آخر فروردین پاساژها بسته بود و صاحب مغازهها اجاره نگرفتند اما خب الان ماجرا فرق میکند؛ باید اجاره بپردازیم آن هم با این محدودیت در ساعت کار و این وضع مشتری. دوم اسفند شش میلیون دخلم بود، روز بعد شد پنج میلیون و چند روز بعد رسید به یک میلیون و از هفته سوم اسفند هم دیگر هیچ مشتریای وارد مغازه نشد.»
او ادامه میدهد: «همه پوشاک بهارهای که با چک خریده بودم روی دستم مانده و الان باید لباس تابستانه بیاورم، اما با کدام امید. بعضی از صاحب مغازهها با مستأجرها راه نمیآیند. اول هر سال چک اجاره کل سال را میخواهند. البته صاحب پاساژ که خودش چندین مغازه دارد همه اجارههایش را تا خرداد بخشیده اما بعضی از صاحب مغازهها حاضر نیستند ببخشند.»
او درباره محدودیتی که برای ساعت کاری پاساژها گذاشتهاند میگوید: «خیلی از کارمندها تا ساعت ۴ سرکار هستند و بعد از برگشتن به خانه و افطار میخواهند همراه خانواده برای خرید بیرون بیایند ولی درست همان ساعت ما باید تعطیل کنیم. این محدودیت به همه ضرر میزند. من اگر جمع کنم و بروم، به ضرر صاحب مغازه هم هست چون کسی حاضر نیست در این شرایط و با این اجاره بها مغازه را اجاره کند. از آن طرف اگر فروش نداشته باشم نمیتوانم از تولید کننده جنس بخرم و کل زنجیره از هم میپاشد. همه اینها دانههای یک تسبیح هستند بنابراین اگر مسئولان میخواهند کاری کنند لااقل مداخله کنند و دستور بدهند اجاره مغازهها نصف شود، این طوری ماهم قیمت اجناس مغازه را پایین میآوریم و با رعایت مسائل بهداشتی و ضدعفونی کردن اجناس آنها را میفروشیم.»
خیلی از مغازهدارهای پاساژ معتقدند پاساژها نباید به این زودی باز میشدند. چون هم جلوی شیوع بیشتر ویروس گرفته میشد و هم فروشندهها ناچار نمیشدند اول سال با صاحب مغازهها سر اجاره سالیانه چک و چانه بزنند. علی یکی از آنهاست؛ او وضعیتی مشابه وضعیت سعید دارد. سالهاست که در پاساژ میلاد نور بوتیک دارد و حالا با مغازهای بدون مشتری و اجارهای آنچنانی دست در گریبان مانده که چه کند. میگوید: «روزهای قبل از کرونا هم این ساعت مشتری نیست چه برسد به حالا که کاسبی واقعاً خوابیده. از اول تا آخر فروردین پاساژ تعطیل بود و الان هم که ستاد ملی مبارزه با کرونا دستور بازگشایی پاساژها را داده، هیچ نفعی که به حال ما نداشته هیچ، اوضاع ما را بدتر هم کرده است. این تصمیم فقط به نفع صاحب مغازهها شد؛ اجاره خودشان را میگیرند و کاری به چیزی ندارند. میفهمم که با این تصمیم میخواهند مشاغل از بین نرود درحالی که با این اوضاع و ساعت کاری خیلی از مغازهداران پاساژها در آستانه ورشکستگی قرار میگیرند.
او درباره هزینه و درآمد خودش توضیح میدهد: «ماهانه ۱۱ میلیون تومان هزینه اجاره و مخارج مغازه است. حالا یک هفته از باز شدن پاساژ گذشته و تا امروز فروشی نداشتهام. توی این پاساژ اکثراً مستأجرند و خیلی از ما این روزها سر اجاره با صاحب مغازهها درگیر میشویم. بارها شده که مشتری بعد از ساعت ۶ عصر میخواهد برای خرید داخل پاساژ بیاید اما اجازه نمیدهند. خب با این وضعیت من چطور اجاره بدهم؟ برعکس سالهای قبل، ماه رمضان امسال شرایط برای ما سختتر هم شده. سالهای قبل ماه رمضان که میشد، تا ساعت ۱۲ شب هم مغازهها باز بود اما الان که خیلی از مردم میخواهند بعد از افطار برای خرید یا تفریح از خانه بیرون بیایند، همه پاساژها بسته است.»
در اوج درگیری چین با کرونا پاساژهای شهرهای مهم این کشور تعطیل نشد و مردم با رعایت پروتکلهای بهداشتی و بررسی وضعیت سلامتیشان در ورودی پاساژ اجازه خرید داشتند. علی این سیاست را برای پاساژهای تهران هم شدنی میداند و میگوید: «میتوانند ساعت کاری پاساژها را از ساعت ۵ عصر تا ۹ شب تعیین کنند و در ورودی هر پاساژ هم با تب سنج، سلامتی مراجعه کنندگان را بررسی کنند.
این پاساژ ۳۵۰ مغازه دارد که ساعت شش عصر همه آنها بسته میشوند تا از تراکم جمعیت جلوگیری شود اما اگر همان ساعت به پارکها و پیادهروها سر بزنید، میبینید چه جمعیتی درحال رفت و آمد است. راستش با همه مشکلات این مدت هم هیچ کمکی به ما نشد و تنها اتفاقی که افتاد این بود که مستأجرها و مالکان باهم درگیر شدند.»
مصطفی سالهاست در پاساژ اندیشه بوتیک دارد و میگوید از اول اردیبهشت تا حالا روزی ۵۰۰ هزار تومان ضرر داده است. او و خیلی از مغازهداران پاساژ منتظر تصمیمات بعدی ستاد ملی مبارزه با کرونا هستند و میگویند اگر موج ابتلای دیگری در راه باشد، شاید دوباره پاساژها را تعطیل کنند:« بازگشایی دوباره پاساژها بیشتر به نفع صاحبان مغازهها شد. این فقط حرف من نیست، میتوانی از همه فروشندهها بپرسی. از هفته دوم اسفند ماه شرایط دقیقاً مثل الان بود . از مشتری خبری نبود. ماهم مجبور شدیم ببندیم. یک ماه تعطیل بودیم و الان هم ساعت ۱۰ مغازه را باز میکنیم و تا به خودمان بیاییم ساعت شش عصر شده که باید تعطیل کنیم. تعداد کمی از صاحب مغازهها اجاره اسفند ماه را بخشیدند اما برای اردیبهشت فعلاً خبری از بخشش نیست.»
او درباره اجاره و هزینههای جاری مغازهاش میگوید: «ماهی ۱۰ میلیون تومان اجاره میدهم و هر روز با احتساب پول آب و برق و حقوق فروشندهها ۵۰۰ هزار تومان ضرر میکنم. این پاساژ ۳۴۰ مغازه دارد و من کمترین اجاره را میدهم خیلیها اینجا تا ۲۰ میلیون تومان هم اجاره میدهند. حالا فکرش را بکنید واقعاً با این وضعیت میتوانیم ادامه دهیم؟ همه نسبت به این تصمیم اعتراض دارند و میگویند اگر قرار بر نصفه و نیمه کار کردن بود، بهتر بود لااقل ۴ عصر تا ۹ شب را تعیین میکردند. خیلی از مردم ساعت ۱۰ تا ۶ عصر سرکار هستند و آنهایی هم که سرکار نمیروند، به خاطر ماه رمضان ترجیح میدهند در این ساعات روز در خانه بمانند و استراحت کنند. گناه ما این سقف اضافهای است که بالای سرمان است. اگر مغازه ما توی خیابان بود میتوانستیم تا آخر شب فروش داشته باشیم و روزهای تعطیل هم اینترنتی بفروشیم اما پاساژ قوانین خودش را دارد و ساعت کار و روزهای کاری در اختیار ما نیست.»
ارسال دیدگاه