اعترافات زنی که شوهرش را آتش زد!
تهران (پانا) - زن ۴۰ سالهای که شوهر بازنشسته خود را به قتل رساند و جسد او را به همراه خانه و زندگیاش به آتش کشید، در اعترافاتی هولناک راز این جنایت را فاش کرد.
بهگزارش خراسان، ماجرای این جنایت تکان دهنده از دقایق اولیه بامداد ۳۱ فروردین هنگامی لو رفت که اهالی خیابان طبرسی شمالی ۳۸ با مشاهده شعلههای آتش و دودی که از کنار پنجرههای یک منزل ویلایی دو طبقه بیرون میزد با نیروهای آتش نشانی تماس گرفتند. با توجه به خلوت بودن معابر و نزدیکی ایستگاه آتش نشانی، بی درنگ نیروهای امدادی و اطفای حریق عازم محل شدند و با قطع برق و گاز منزل از وقوع یک انفجار وحشتناک جلوگیری کردند چرا که شیلنگهای گاز در دو نقطه از منزل باز بود!
این گزارش حاکی است، آتش نشانان با خاموش کردن شعله های آتش، ناگهان در تاریکی شب با جسد نیم سوخته مردی مواجه شدند که در سرویس بهداشتی منزل مذکور افتاده بود.
بنابراین خبر جنایتی هولناک در بیسیمهای پلیس پیچید و بدین ترتیب قاضی ویژه قتل عمد به همراه گروهی از کارآگاهان زبده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی شبانه در محل جنایت حضور یافت. تحقیقات میدانی قاضی علی اکبر احمدینژاد بیانگر آن بود که عامل یا عاملان جنایت قبل از به آتش کشیدن منزل، مرد ۶۰ ساله را با جسمی سخت و لبهدار به قتل رساندهاند و سپس پیکر او را با استفاده از یک تخته پتو به داخل سرویس بهداشتی کشانده و در آنجا رها کردهاند. وجود لیوان شکسته و خونهایی که زیر روشنایی نورافکنهای عوامل بررسی صحنه جرم روی دیوار نمایان بود، حکایت از یک درگیری و احتمالا اختلافات خانوادگی داشت چرا که تجربه قضایی قاضی ویژه قتل عمد نشان میداد افراد غریبهای وارد منزل مسکونی نشده اند و فرد دیگری از اعضای خانواده مقتول نیز در محل حضور نداشت و حتی در بازرسی از منزل مدارک هویتی مقتول هم به دست نیامد!
این در حالی بود که همسایگان مرد ۶۰ ساله که در طبقه دوم ساختمان زندگی میکرد، به اختلافات خانوادگی شدید بین مقتول و همسرش اشاره کردند. به همین دلیل قاضی احمدینژاد با صدور دستورات محرمانهای از کارآگاهان خواست درباره وضعیت اجتماعی و اخلاقی همسر فراری مقتول تحقیق کنند.
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، بلافاصله با صدور دستوری از سوی سرهنگ جواد شفیعزاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) جلسات کارشناسی و تجزیه و تحلیلهای جنایی در همان ساعات اولیه بامداد تشکیل شد و گروه ورزیدهای از کارآگاهان با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ محمدرضا غلامی ثانی (رئیس اداره جنایی آگاهی) تلاش گستردهای را برای شناسایی عامل یا عاملان این جنایت وحشتناک آغاز کردند. بررسیهای بامدادی بیانگر آن بود که همسر مقتول در همان نیمه شب و در حالیکه یک ساک در دست داشته، با حالتی مضطرب از خانه گریخته است. از سوی دیگر رصدهای اطلاعاتی نشان میداد که «ف-ح» (همسر دوم مقتول) به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد و به یکی از روستاهای توابع سرولایت گریخته است. در حالی که هنوز خورشید از پشت کوهها بیرون نیامده بود، گروه ویژه کارآگاهان با کسب مجوزهای قضایی و استفاده از تجربیات جنایی، عازم یکی از روستاهای توابع سرولایت شدند و در میان بهت و ناباوری زن ۴۰ ساله، او را به مشهد انتقال دادند که خبر آن روز گذشته در صفحه حوادث روزنامه خراسان با عنوان «مردی را در خانهاش آتش زدند!» به چاپ رسید. ادامه گزارش حاکی است، با انتقال متهم به مشهد، وی در اتاق بازجویی اداره جنایی پلیس آگاهی، ابتدا سعی کرد با طرح داستانی ساختگی، یک فرد تبعه خارجی را وارد ماجرای این پرونده جنایی کند و قتل را به فردی نسبت دهد که در خیال خود قصه آن را ساخته بود. به همین دلیل این زن معتاد به کارآگاهان گفت:شب حادثه، همسرم کارت بانکیاش را به من داد تا مبلغ ۳۵ هزار تومان برای پرداخت هزینه داروی موی سرم برداشت کنم اما وقتی به منزل بازگشتم از همسایگان شنیدم که خانهاش آتش گرفته است! به همین خاطر ترسیدم و به زادگاهم گریختم! وی در پاسخ به این سوال کارآگاهان که چرا ساک حاوی مدارک شناسایی همسرت را با خودت بردی؟ ادامه داد: همسرم خودش ساک را به من داد و گفت که قرار است مرد تبعه خارجی به منزل بیاید و من به او اعتماد ندارم! این زن کریستالی که با سوالات تخصصی قاضی ویژه قتل عمد و کارآگاهان در مخمصه سختی افتاده بود، دیگر حوصلهاش سر رفت و ناگهان به قتل شوهرش اعتراف کرد.
این زن ۴۰ ساله همچنین روز گذشته در اولین جلسه بازپرسی و در حضور قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد زوایای دیگری از این پرونده جنایی را فاش کرد و گفت: با همسرم اختلاف داشتیم، او مرا کتک می زد! به همین خاطر با یک میله آهنی او را کشتم و جسدش را با پتو به داخل دستشویی کشاندم. سپس برای از بین بردن آثار جرم، مقداری تینر که از قبل داشتیم، روی رختخوابها ریختم و منزل را به آتش کشیدم. بعد هم شیلنگ گاز اجاق تک شعله و بخاری را بیرون آوردم تا منزل منفجر شود. خودم نیز با برداشتن مدارک شناسایی از خانه فرار کردم. چند دقیقه در همان اطراف قدم زدم اما وقتی صدای آژیر خودروهای آتش نشانی را شنیدم به منزل خالهام رفتم و صبح هم به روستای پدریام گریختم! در حالی که پزشکی قانونی آثار ضربات شیء نوک تیز را هم روی پیکر مقتول تشخیص داده است، متهم این پرونده جنایی با دستورات قضایی و برای کشف زوایای پنهان دیگر جنایت، در اختیار کارآگاهان اداره جنایی آگاهی قرار گرفت تا بررسیهای بیشتری در اینباره صورت گیرد.
ارسال دیدگاه