غلامرضا فدایی*
شرور و آفات خیلی هم بد نیستند!
در اینکه اصلاً در جهان شری طبیعی وجود داشته باشد بحث است.
البته منشأ شرور خدایی نیست و بشری است و به قول قرآن همه ناشی از دست و دستکاری بشر است (فبما کسبت ایدی الناس). و آیه ولنبلونکم بشیء منالخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات دو جور میشود تفسیر کرد: یکی آنکه بلا و ابتلا از جانب خدا است پس باید دست روی دست گذاشت و صبر کرد و گفت ما مال خدا هستیم و به سوی او باز میگردیم. به نوشته آقای جعفریان در بررسی کتب قدیمه بعضی طاعون را لطف خدا میدانستند و آرزو میکردند که با طاعون بمیرند تا ثواب و اجر شهید را ببرند!!
یا تفسیر دیگر کنیم که این بلاها که عامل اصلی آن اغلب خود مردم بوده است و اکنون که گریبان همه را گرفته و بسیاری که تقصیری بهگردنشان هم نیست بر طبق قانون «آتش که گرفت تر و خشک میسوزد»، لذا پس از ابتلا نهایت کوشش را برای رفع بلا کنند و از خدا هم بخواهند که آنها را کمک کند. با این نگاه میتوان گفت: سیل آمد فهمیدیم خیلی از شهرسازیها یا دهسازیهای ما بیحساب و کتاب بوده است و به قول معروف در اثر بیتدبیری بسیاری از آنها زورآباد بودهاند. حتی در همین تهران شما رشد بیرویه را در همه طرف میبینید که اگر موشکافی شود معلوم میشود که در پشت آن فکر نحس سودآوری اقتصادی خوابیده است.
با جستجوی هوایی در قضیه سیل بود که فهمیدیم چه خانوادههای کوچک ناشناخته یا در کوه و کمرها و در کپرها، بهویژه در منطقه سیستان و بلوچستان با هیچگونه امکانات زندگی میکنند! زلزله آمد فهمیدیم که ساختمانهای بیکیفیتی، چه خشت و گلی یا آهنی و سیمانی ساختهایم که فاقد ارزش مهندسی و تاب آوری لازم است!
جنگلسوزی شد فهمیدیم چه بیدقتی و لا ابالیگری از طر ف عدهای از مردم انجام میشود و ما قبلاً به آن توجه نکرده و هنوز هم نمیکنیم و سرطانها آمدند و فهمیدیم که در مصرف غذاهای فست فود و آماده و دخانیات چقدر باید دقت کنیم و فهمیدیم مواد تراریخته ها تا چقدر مضر اند
ملخها هجوم آوردند فهمیدیم که چقدر مزارع ما در برابر این آفات بیپناهند. ریزگردها آمدند و فهمیدیم چه بیاحتیاطیها و بیدقتیها در مصرف آب، یا کشت بیرویه داشته و داریم و یا کشورهای همسایه چه نقشی در آن داشته و دارند و ماهرگز لب به شکایت نگشودهایم.
برف آمد و دیدیم که در برابر آن که نعمت خداست بیپناهیم و دستگاههای برف روبی نداریم و اجازه ندادیم جوانان ما بسازند. کرونا نشان داد که چگونه میتوان آنچه را که دیده نمیشود باور داشت. غیب و ایمان به آن را تازه فهمیدیم. کرونا آمد و دیدیم که چگونه همه از هم فرار میکنند و تصویری کوچک از روز قیامت را نشان میدهد.
کرونا آمد فهمیدیم چقدر در قرنطینه کردن و پیشگیری عقب و نیز چقدر در اطلاعات ضعیف هستیم و با آنکه ۶۰ میلیون را خانواده کمیته امدادی کردهایم و ظاهراً باید آمار آنها را داشته باشیم اما از انجام قرنطینه کامل ابا داریم؛ شاید به این علت که نکند نتوانیم به آنها امداد برسانیم و مواد غذایی لازم را در اختیار آنها قرار دهیم.
کرونا آمد و فهمیدیم که بسیاری از پزشکان و پرستاران چقدر نازنین هستند و سلامت همچون امنیت در کنار هم لازم و ملزوم اند و باید نسبت به آن دو قدردان بود و به قول معروف. چه به گشتی طبیب از خود میازار / چراغ از بهر تاریکی نگه دار.
و همچنانکه پزشکان امروز در خط مقدم مبارزه هستند و امتحانشان را خوب پس دادند فهمیدیم که هر سازمانی همانند هر فردی، روزی به نقطه بحران میرسد و باید برای روز مبادا برنامه داشته باشد.
و فهمیدیم که ترس خیلی میتواند نقش داشته باشد و همهاش تشویق نیست که کارساز است. ترس آنقدر مهم است که با آن میتوان سبک زندگی را اگر نه تغییر، دستکم بهطور موقت آزمایش کرد و ناشدنیها را نشان داد که شدنی هستند و دانستیم که حقوق و تکلیف با هماند.
کرونا آمد و فهمیدیم که میتوان از صدا و سیما چگونه برای آموزش از راه دور استفاده کرد و صدا و سیما را بهجای محیط جولان عدهای خاص به مدرسه و دانشگاه تبدیل کرد. کرونا آمد و تازه فهمیدیم که دورکاری هم امکان پذیر است و نهتنها چیز بدی نیست که بسیار هم خوبست.
اینهمه بلاها آمد و فهمیدیم چه کسانی مردم دوست هستند و چه کسانی فقط شعار میدهند و از موقعیتها سوءاستفاده میکنند و برای اغفال مردم خودنمایی میکنند کرونا آمد و فهمیدیم که چه کسانی قشری فکر میکنند و کدام دین را بد میفهمیدند. کرونا آمد و چون باید از اجتماعات دوری کنیم فهمیدیم که اجتماعات چقدر ارزش داشتهاند و ما قدر درست استفاده از آن را نمیدانستیم.
فهمیدیم که خبرگزاری مستند و رسمی که راست بگوید و همه مردم به آن اعتماد داشته باشند چقدر مهم است و ما هنوز به آن آنچنان که در شأن این ملت باشد نپرداختهایم. شانتاژهای تبلیغاتی نشان داد که ما به یک شبکه داخلی مطمئن نیازمندیم.
و نیز فهمیدیم که آنها بتهایی که از ملل راقیه برای ما ساخته بودند هم خیلی مترقی نیستند. بعضیهاشان طبل توخالی و ببرهای کاغذی هستند که اگر گیر کنند همه چیز را زیر پا میگذارند و حاضرند از همدیگر دزدی، غارت و چپاول کنند. و این کشورهای تا بن دندان مسلح تا چه اندازه بیمه و درمانشان دچار کمبود است. و دیدیم که در بعضی کشورهای راقیه با چه خشونتی با متخلفان برخورد میکنند و ما که میخواهیم رأفت اسلامی را نشان دهیم تا چه اندازه عقب هستیم.
در این قضیه کرونا فهمیدیم که مدیریت چقدر نقشآفرین است و تزلزل در تصمیمگیری چقدر آفتزا. البته تصمیمگیری براساس اطلاعات درست و آمایش شده است و بدون آن هر تصمیمی لاجرم به خسران در حال یا آینده میانجامد!
آیا این همه فهم و فهمیدن که بعضی از آنها ذکر شد کافی نیست تا ما شرور ظاهری را نعمت، و قدر آنها را بدانیم و برای آن برنامهریزی کنیم؟ وقتی میگویند باید تهدید را تبدیل به فرصت کرد همین جاست. پس انسانهای عاقل همواره تهدید را تبدیل به فرصت میکنند و از موقعیتهای پیش آمده برای ساختن جهانی بهتر و تحویل به نسل آینده بهرهبرداری میکنند. آیا ما چنین هستیم و چنین کرده یا میکنیم یا با روزمرّگی میخواهیم فعلاً از شر این موقعیت خلاص شویم!
*سردبیر فصلنامه پیام کتابخانه
منبع: خبرآنلاین
ارسال دیدگاه