دکتر زیور اشرف پور
حذف انتگرال از کتب مدرسه؛ چالش یا فرصت
واقعیت این است که امروزه انتظارات از آموزش و پرورش به شکل نامحدودی در حال گسترش است. امروزه از آموزش و پرورش خواسته میشود تا مسئولیت بیشتر و بیشتری را در جامعه برعهده بگیرد و نهادها و سایر مؤسسات فرهنگی و اجتماعی سعی می کنند وظایف و کارکردهای خود را به آموزش و پرورش منتقل نمایند.
بهنظر میرسد امروزه بیش از گذشته، ترویج فرهنگ کتابخوانی، تقویت حس همدلی، احترام به قانون و قانون مداری، مراقبتهای جسمانی و روانی، پرهیز از خشونت، مدیریت مصرف بهینه، دلبستگی به محیط زیست و پرورش فضایل اخلاقی بهطور کامل به آموزش و پرورش واگذار شده است. متأسفانه کمتر سازمان و مؤسسهای را میتوان یافت که برای معرفی خود و یا شرح وظایف و کارکردهایش سهمی از متون درسی را طلب نکرده باشد.
در این میان نکتهای که کمتر مورد توجه این نهادها و سازمانهای فرهنگی و اجتماعی قرار میگیرد این است که ساعات آموزش رسمی و به تبع آن محتوای درسی با محدودیت اساسی روبرو است. افزودن هر موضوع و یا مطلب آموزشی هر چند که مهم باشد قطعاً بدون توجه به اصول سازماندهی محتوا، نیازهای واقعی جامعه، نگاه متخصصین حوزه تعلیم و تربیت و عبور از صافی روانشناسی یادگیری برای انطباق محتوا با توانایی و ظرفیتهای ذهنی دانشآموزان، ما را با نتیجه داستان تمثیلی فوق روبرو میسازد.
بی تردید، افزایش تقاضا و انتظارات برای افزودن مطالب درسی هر چه بیشتر را میتوان در غفلت افکار عمومی از تأثیر محیطهای یادگیری غیررسمی، رسانههای جمعی و نقش گروههای مرجع ارزیابی کرد. عدم توجه به این مهم سبب میشود که روز به روز فشارها برای افزایش متون درسی بیشتر شود. حساسیتهای ایجاد شده در این حوزه چنان زیاد شده است که حتی حذف بخشی از محتوا میتواند اعتراضات و نارضایتیهایی را دامن بزند.
در روزهای اخیر حذف سرفصل آموزش انتگرال با چالشهایی روبرو شد. برخی منتقدان بر اهمیت انتگرال تأکید کردند محور نقد آنان این بود که بخش حذف شده مهمترین مفهوم و کشف ریاضیات در تاریخ است و بیشتر پیشرفتهای علمی ۳۵۰ سال اخیر به این حوزه مربوط میشود. برخی دیگر براین نکته تأکید داشتند که انتگرال با طیف وسیعی از مسائل دانشگاهی در حوزه فیزیک، برق و رشتههای مهندسی مرتبط خواهد بود. این در حالی است که تاکنون هیچ مسئولی در آموزش و پرورش اهمیت و ضرورت این بخش از علوم را نفی و انکار نکرده است. دلایل ارائه شده از سوی مسئولین آموزش و پرورش قابل تأمل است. در این بخش به برخی از آنها به اجمال اشاره میکنیم:
۱- برای انتخاب هر محتوای آموزشی معیارهای قابل پذیرش و مستدلی وجود دارد. بی تردید بدون توجه به آن معیارها هرگز نمیتوان از میان هزاران مطلب و موضوع مفید و ضروری که در عصر انفجار اطلاعات روز به روز نیز در حال گسترش است دست به انتخاب زد. در این میان محتوا و یا سرفصلهایی باید برای متن کتاب درسی انتخاب شود که علاوه بر اعتبار علمی، سازگار با واقعیت اجتماعی، قابلیت انطباق با تجربه قبلی یادگیرنده، نیازها و علایق دانش آموز، بازار کار باشد و نیز پایهای برای آموزشهای بعدی و تدارک برای دستیابی به طیف وسیعی از اهداف در آموزشهای تکمیلی قرار گیرد.
با توجه به معیارهای فوق در کتاب حساب دیفرانسیل مفاهیمی مانند حد، پیوستگی و مشتق که پایهای برای آموزشهای بعدی هستند حفظ شد و بخش آموزش انتگرال با توجه به کارایی و اهداف پیش بینی شده برای آن در حل بسیاری از مسایل دانشگاهی (با توجه به نظر منتقدان) و با وجود پیش بینی سرفصلهای لازم در آموزش عالی به دوره بعد از آموزش متوسطه انتقال یافت.
۲- برخی از منتقدین براین نکته اصرار دارند که حذف انتگرال، دانشآموزان را در مسابقات و المپیادهای جهانی با مشکل روبرو میسازد. واقعیت این است که در هیچ کشوری این قبیل دانشآموزان مستقیم از درون کلاس درس به مسابقات جهانی اعزام نمیشوند. معمولاً دانشآموزان منتخب بهطور متناوب در طول سال تحصیلی در دورههای آموزش کوتاهمدت با بهرهگیری از کادر علمی مجرب روند آماده سازی خود را طی میکنند. بنابر این آموزش این سرفصل در حد نیاز برای این عده از دانشآموزان در نظر گرفته خواهد شد.
۳- با توجه به حجم سنگین محتوای درسی که بارها از سوی دبیران محترم مورد تأکید قرار گرفته است حذف این بخش و بخشهایی که در آینده با ادله منطقی انجام خواهد شد میتواند بهطور چشم گیری اضطراب، افسردگی و کج خلقیهای دانشآموزان را در رابطه با پیامدهای امتحان و کنکور کاهش دهد. از سویی دیگر با باز شدن فرصتهای یادگیری بیشتر میتوان از مطالبی بهره گرفت که بتواند متناسب با نیازهای جامعه دانشآموز را با زندگی به مفهوم زیستن توأم با نشاط و امید پیوند دهد.
ارسال دیدگاه