چرا میزان آسیبپذیری و خطر بلایا در ایران همچنان بالا است
تهران (پانا) - بهگفته هماهنگ کننده ارشد سازمان ملل متحد برای توسعه مدیریت اطلاعات بلایا در آسیا و اقیانوسیه (APDIM) میزان آسیبپذیری و خطر بلایا در ایران همچنان بالا است و حداقل معیار و یا شاخص معینی که بتواند در تعیین میزان آسیبپذیری امروز کشور در مقایسه با سه دهه پیش به متخصصین مدیریت بحران و سوانح کمک کند، تهیه نشده است.
بهگزارش ایرنا، مصطفی محقق در پاسخ به این سوال که چرا پیشرفت علمی و توسعه فناوری به اندازه کافی در افزایش تابآوری و ایمنی جامعه و کاهش خطر بلایا در کشور تاثیر گذار نبوده است، اظهار کرد: ایران بهعنوان یکی از آسیبپذیرترین کشورها دنیا در برابر مخاطرات طبیعی تلاشهای زیادی در سه دهه گذشته برای پیشگیری و کاهش خطر بلایا و نیز تقویت مدیریت بحران جامع و چند بخشی بعمل آورده که این اقدامات جدی بصورت زیربنایی و در سطح ملی پس از زلزله منجیل در ٣١ خرداد ١٣٦٩ آغاز و موجب ایجاد موج جدیدی از حرکت های علمی، قانونگذاری و سازمانی شده است.
وی توضیح داد: موج جدید نه تنها باعث تشویق مراکز علمی و دانشگاهی برای ورود به حوزه مدیریت بحران و کاهش خطر بلایا شد بلکه موجب شد موسسات و مراکز متعدد جدیدی برای آموزش و تحقیقات در حوزه مدیریت بحران و کاهش خطر بلایا تاسیس شوند و به موازات این تحولات، متخصصین و مراکز علمی و تحقیقاتی در بسیاری از رویدادهای بینالمللی در زمینه مدیریت بحران شرکت و تلاش کردند مفاهیم و استانداردهای بینالمللی نوین مدیریت کشور را به داخل کشور منتقل کنند.
محقق ادامه داد: در بخش علمی و تحقیقاتی، فعالیتهای گسترده مراکز تحقیقاتی و بعدا دانشگاهی عمدتا در زمینههای فیزیکی و سازهای مانند ایمنی در برابر زلزله بوده که با پشتیبانی نهادهای دولتی تبدیل به استانداردهای علمی و اجرایی مهمی برای ایمن سازی و پیشگیری از خطر زلزله گردید. با گذشت زمان توجه مراکز علمی و مطالعاتی به دیگر حوزهها مدیریت خطر بلایا مانند سلامت و بهداشت، محیط زیست و منابع طبیعی و در سالهای اخیر به حوزه اجتماعی گسترش یافت.
هماهنگکننده ارشد سازمان ملل متحد برای توسعه مدیریت اطلاعات بلایا در آسیا و اقیانوسیه (APDIM) ادامه داد: بدون تردید جنبش علمی جدید در حوزه مدیریت بحران آثار ارزشمند و مهمی در سه دهه گذشته بهجای گذاشته است. از مهمترین آثار جنبش علمی و تحقیقاتی مدیریت بحران که در دهه هفتاد آغاز شد، تحول رویکرد فیزیکی مدیریت بحران به رویکرد زیربنایی و چند بخشی و در نتیجه تدوین و تصویب قانون مستقل برای این حوزه و تاسیس سازمان مدیریت بحران در دهه هشتاد و پس از زلزله بم بوده است.
محقق گفت: اما به نظر میرسد این فعالیتها در مجموع تاثیرگذاری و اثر بخشی کافی نداشته است زیرا میزان آسیبپذیری و خطر بلایا در کشور همچنان بالاست و حداقل آنکه معیار و یا شاخص معینی که به ما در تعیین میزان آسیبپذیری امروز کشور در مقایسه با سه دهه پیش کمک کند تهیه نشده که خود از ضعف های روش شناختی در بخش علمی و تحقیقاتی مدیریت بحران در کشور به شمار میرود.
وی افزود: البته عامل عدم تبدیل موثر دانش ایجاد شده به اقدامات تاثیرگذار و اثر بخش در حوزه مدیریت بحران تنها حوزههای علمی و تحقیقاتی کشور نبوده و بلکه دیگر نهادهای برنامه ریزی، تقنینی و اجرایی در این زمینه نقش داشته اند. اگر عالیترین هدف برنامه های مدیریت بحران و کاهش خطر بلایا را ایمنی و تاب آوری بیشتر آحاد جامعه در برابر مخاطرات در مقایسه با سه دهه پیش بدانیم، حداقل آن است که فورا و بطور قاطع نمی توان تحقق این هدف را تایید کرد.
هماهنگ کننده ارشد سازمان ملل متحد برای توسعه مدیریت اطلاعات بلایا در آسیا و اقیانوسیه (APDIM) اظهار کرد: یکی از علل اصلی عدم دستیابی به نتایج ملموس و رضایتبخش در زمینه پیشگیری و کاهش خطر بلایا در کشورهای در حال توسعه آن است که سرعت ایجاد ریسک ها و خطرات جدید به دلیل گسترش آسیب پذیری های گوناگون فیزیک، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، بیشتر از سرعت اقدامات پیشگیرانه و کاهنده ریسک در این کشورهاست. در نتیجه خطر بلایا در این کشورها همیشه رو به ازدیاد است.
وی تصریح کرد: اما اکنون بطور خاص فقدان تاثیرگذاری و اثربخشی کافی اطلاعات و دانش ایجاد شده در زمینه کاهش خطر بلایا و مدیریت بحران دارای علل و عواملی از جمله (دانش، باور و اقدام)، (اتصال علم، سیاستگذاری و اقدام)، (شکاف علم و اقدام) و (رویکرد نیاز محور در روش ها و مدل های علمی مدیریت بحران و کاهش خطر بلایا) است.
محقق با بیان اینکه در سطح فردی، هر دانشی برای آنکه موجب اقدام موثر و اثر بخش شود پیش از آن باید باعث ایجاد باور و طرز فکر جدید صحیح و تغییر رفتار شود، گفت: بر طبق مدل معروف «دانش، باور، اقدام» (Knowledge -Attitude - Practice)، دانش ابتدا باید تبدیل به باور و طرز فکر جدید شود تا سپس موجب اقدام موثر شود و واقعیت آن است که انبوه اطلاعات و دانش ایجاد شده در زمینه کاهش خطر بلایا و مدیریت بحران در کشور موجب تغییر باورها و رفتارهای فردی و اجتماعی افراد و مسوولین جامعه نشده و در نتیجه اقدامات بعمل آمده دارای نتایج و اثر بخشی محدود شده است.
این مقام مسوول در سازمان ملل متحد در مدیریت اطلاعات بلایا افزود: در این زمینه مثالهای فراوانی وجود دارد. بطور مثال برخی سازمانهای مسؤول مدیریت بحران و امدادرسانی در حوادث بدلائل گوناگون در آسیب پذیرترین نقاط با مشکلات جدی دسترسی واقع شده اند که قطعا کارآیی آنان در زمان حوادث بزرگی شهری را به شدت کاهش خواهد داد. یا در موردی دیگر، مسؤول کمک های فوریتی در حادثه ترافیکی به دلیل عدم استفاده از کلاه ایمنی متاسفانه جان خود را از دست داده است. یا سخنرانی در یکی از کنفرانس های سلامت و ایمنی سخنرانی جذابی در مورد مضرات استفاده از دخانیات ارائه می کند ولی در وقت استراحت باید اول سیگار بکشد. این نمونه ها نشان می دهد که اطلاعات، دانش و فناوری برای ایجاد تغییرات مثبت و اثربخشی به تنهایی کافی نیست بلکه ابتدا باید موجب تغییر باور، طرز فکر و رفتار افراد گردد.
وی اظهار کرد: قرآن کریم در آیه ۶ سوره یونس بسیار عمیق و زیبا می فرماید "إِنَّ فِی اخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا خَلَقَ اللَّهُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَّقُونَ" - "بیگمان در پی هم آمدن شب و روز و آنچه که خداوند در آسمان ها و زمین خلق کرده است نشانه هایی است برای مردمی که تقوی پیشه سازند" - نکته ظریف در این آیه آن است که خلقت و نشانههای طبیعی معمولا بیشتر مناسب و مورد توجه افرادی است که دارای تدبر و تعقل و تفکر هستند ولی قرآن نمیفرماید این پدیدههای طبیعی "آیات" یا نشانههای اثبات کننده برای افراد دارای تعقل (یعقلون) یا دارای تفکر (یتفکرون) و یا دارای تدبر (یتدبرون) و امثال آن است، بلکه می فرماید این پدیده های طبیعی نشانه هایی برای افرادی است که تقوی پیشه می سازند. به عبارت دیگر تفکر و تعقل به تنهایی موجب تغییر در افراد نمی شود بلکه تلاش درونی دیگری (تقوی) لازم است تا علم یا دانش بدست آمده از مشاهده پدیده های طبیعی تبدیل به "آیات" با نشانه های اثبات کننده و تحول بخش و یا همان "باور" شود.
هماهنگ کننده ارشد سازمان ملل متحد برای توسعه مدیریت اطلاعات بلایا در آسیا و اقیانوسیه (APDIM) توضیح داد: در سطح اجتماعی و سازمانی، اطلاعات و دانش ایجاد شده شامل «اتصال علم، سیاستگذاری و اقدام»(Science- Policy- Action Nexus) ابتدا باید تبدیل به ایجاد آگاهی و سپس اتفاق نظر عمومی و دست جمعی در میان افراد جامعه و مسوولین در مورد راه حل ها و روش های مناسب و موثر پیشگیری و کاهش خطر بلایا و ایجاد تاب آوری شود. این توافق دسته جمعی اجتماعی که اساس "اعتماد" و "نظم" گروهی است امروزه تبدیل به معنا و تعریف نوین "سیاست" های عمومی و سازمانی در آمده است. در مدل نوین "رابطه سه گانه علم، سیاست و اقدام" این مفهوم مشخص شده است.
وی گفت: دانش تولید شده در حوزه مدیریت بحران و کاهش خطر بلایا به دلایل گوناگون نتوانسته موجب ایجاد توافق و وحدت نظر ملی در خصوص چگونگی حل چالش بزرگ حوادث و مخاطرات در کشور شود و در نتیجه برنامه ها و قوانین و مقررات تدوین و تصویب شده جامعیت و شمولیت کافی نداشته است.
محقق با بیان اینکه شکاف "علم و اقدام" در میان جامعه علمی و بخش اجرایی وجود دارد، اظهار داشت:میزان و کیفیت عرضه خدمات و کالاها تا حدود زیادی تحت تاثیر میزان و نوع تقاضای آن قرار دارد. از عوامل اصلی عدم موفقیت حوزه علمی و تحقیقاتی کشور در پیشگیری و کاهش موثر خطر بلایا فقدان تقاضای دانش و فن آوری مربوطه از سوی سازمان ها و نهادهای اجرایی مسوول در کشور بوده است.
وی ادامه داد: سرعت تبدیل "دانش "تولید شده به "اقدام" در برخی کشورهای های توسعه یافته به چند ماه کاهش یافته است در حالیکه در کشورهای در حال توسعه این تبدیل ممکن است چند سال و حتی بیش از یک دهه بطول انجامد. از سوی دیگر به دلیل فقدان سیاست و وحدت نظر عمومی در باره کاهش خطر بلایا و مدیریت بحران که در بالا به آن اشاره شد، بسیاری از سازمان ها و نهادهای مسوول اجرایی در کشور به جای ایجاد ارتباط علمی-اجرایی با مراکز علمی و دانشگاهی و اعتماد به آنان و بهره وری از دانش و فن آوری موجود، اقدام به تاسیس مراکز آموزشی و تحقیقاتی خاص خود در زمینه مدیریت بحران و کاهش خطر بلایا نمودند که به دلایل مشخص اکثرا ناموفق بوده اند. بنابراین جامعه علمی و سازمان های اجرایی کشور نیاز به درک جدید و اعتماد متقابل برای بهره مندی مؤثر در عرضه و تقاضای تولید دانش و فنآوری در زمینه مدیریت بحران و کاهش خطر بلایا دارند.
محقق با تاکید به رویکرد نیاز محور در روش ها و مدل های علمی مدیریت بحران و کاهش خطر بلایا، افزود: جامعه علمی و دانشگاهی کشور در سال های اخیر توجه جدیدی به نیازهای مربوط به مدیریت بحران و کاهش خطر بلایا مبذول کرده است ولی کافی نیست. مراکز علمی و دانشگاهی کشور باید خارج از قالب دیسیپلین های موجود خود به نیازهای کشور نگاه کنند و در صورت نیاز اقدام به توسعه روش های علمی چند بخشی کنند. بطور مثال هنوز بخش های علمی زلزله، سیل، خشکسالی، آسیب پذیری های اجتماعی و امثال آن در کشور دارای رابطه و همکاری سازمان یافته کافی نیستند. این همکاری برای تحقق هدف نهایی کشور که ایمنی و تاب آوری افراد و سرمایه های جامعه در برابر حوادث و بلایا است ضروری و اجتناب ناپذیر است.
ارسال دیدگاه