سینا قنبرپور*
فرو ریختن افسانه آمریکایی
اگر از سه کشور اسکاندیناوی نروژ، فنلاند و سوئد که در صدر رتبهبندی گزارش سازمان بینالمللی گزارشگران بدون مرز از ردهبندی آزادی مطبوعات جهان قرار دارند بگذریم وضعیت امریکا که مقوله آزادی بیان را در متمم قانون اساسی خود مورد تاکید قرار داده چندان جالب نیست و رتبه 48 را داراست. اما به دلایل مختلفی امریکا وضعی متفاوت دارد.
شاید این کشور در خیلی از صنایع و تکنولوژیها پیشتاز باشد اما یکی از مهمترین وجوه تمایزش حتی از سایر کشورهای بلوک غرب مقوله ارتباطات و رسانه است. آنچه سالها تحتعنوان «واترگیت» از آن سخن گفته شده و مایه فخرفروشی آمریکاییها به دیگران بوده ماجرای شیوه روزنامهنگاری تحقیقی «باب وودوارد» و «کارل برنستین»
درباره آنچه در هتل واترگیت گذشته بود است که روزنامه «واشنگتنپست» آن را منتشر کرد. موضوعی که به استیضاح نیکسون، رییسجمهور وقت آمریکا انجامید. جالب اینجاست که آمریکاییها از همین موضوع دستاویز تبلیغاتی جذابی برای خود ساختهاند و حتی آن را در فیلم «پست» با بازی «مریل استریپ» و «تام هنکس» به نمایش در آوردند که بگویند آزادی مطبوعات و رسانهها در کشورشان چنان است که از پس نهادهای قدرت نظیر پنتاگون و سی.آی.ای هم برمیآیند.
یکی از وجوه تمایز آمریکاییها سینما بهعنوان یک ابزار رسانهای قوی در ساخت پروپاگاندا برای قدرت سیاسی این کشور است. سریالهای متعددی ساخته شده و به نمایش در آمده از جمله «نیوزروم» که بهطور خاص به انعکاس فعالیتهای رسانهای و خبرنگاران آن پرداخته است. تولد سازمان غیرانتفاعی و بینالمللی «ویکی لیکس» نمونه دیگری از همکاری امریکاییها و فعالان برخی از کشورهای دیگر است. از سوی دیگر با دگرگون شدن ابزارهای رسانهای چه در قالب وبسایتها و چه شبکههای اجتماعی این آمریکاییها بودند که پیش تاختند و موجوداتی نظیر «فیسبوک» خلق کردند و ...
اتفاقا از آن هم فیلم ساختند و فخر آن را فروختند. موجودات ارتباطاتی و خبری آنها تنوع و تکثر یافت و جز در مورد «تلگرام» که یک پیامرسان برآمده از متخصصی روس است «اینستاگرام» و «توییتر» نفوذی فراگیر داشته است و دنیای خبر را از یک سو و زندگی را از سوی دیگری تحتتاثیر خود قرار داد. همه آنچه سبب شده آمریکاییها به شاخی در عرصه ارتباطات تبدیل شوند، امروز و در پی رویدادی تلخ که دستور اجرای آن از سوی رییسجمهور خودشان صادر شد در معرض بریده شدن قرار گرفته است. آنچه بهطور مشخص اپلیکیشن «اینستاگرام» درباره کاربران ایرانی و طرفداران شهید قاسم سلیمانی مرتکب شد این پرسش را مطرح کرده است که آیا هنوز هم رسانههای آمریکایی نظیر آنچه «واشنگتن پست» با «واترگیت» و «نیکسون» کرد را قادرند؟ «فیسبوک» بهعنوان مالک اینستاگرام توضیح داده حذف پستها و عکسهای شهید «قاسم سلیمانی» به سبب تحریمهای آمریکا و مقررات این کشور علیه سپاه پاسداران بوده است.
جالب اینجاست که گردانندگان ابزار ارتباطاتی قدرتمند دیگری که رییسجمهور آمریکا دم به دم از آن برای تهدیدهایش بهره میبرد یعنی «توییتر» چنین رفتاری را مرتکب نشد. گردانندگان اینستاگرام بهعنوان یک رسانه آمریکایی باید به این پرسش پاسخ دهند که به کدام قوانین انسانی و کدام منشور پایبندند؟ آیا آنها اجازه انتشار عکسها و محتواهایی از افرادی را میدهند که موجب کشتار دهها، صدها یا هزاران نفر شدهاند چون این افراد توسط شخصی چون «دونالد ترامپ» تروریست خوانده نشدهاند ولی چون او با ایرانیان مشکل دارد و نظامیان ایران را تروریست خوانده است از انتشار عکس فرماندهی که داعش را متوقف کرد، جلوگیری میکنند. امروز آمریکاییها باید به این پرسش پاسخ دهند که چه بر سر رسانههایشان آمده است؟ آیا رویه آنها از رویه آنچه در واشنگتن پست به نمایش درآمده بود، جدا شده است؟
*سردبیر نشریه کلید ملی
منبع: اعتماد
ارسال دیدگاه