در گفتوگو با پانا
محمد رجبلو: ستونهای اصلی دوچرخهسواری ایران ریخته است؛ انگار دیگر ما را نمیخواهند
تهران(پانا) - قهرمان دوچرخهسواری ایران و آسیا که شانس حضور در المپیک 2020 توکیو را دارد، با گلایه از وضعیت پیش آمده برای این رشته دوچرخهسواری طی چند سال اخیر، از اوضاع بد این رشته خبر داد.
محمد رجبلو در گفتوگو با پانا درباره مهمترین اتفاق روزهای اخیر دوچرخهسواری ایران و درگذشت مهیار فرزانه دوچرخهسوار نوجوان ایرانی بر اثر سانحه رانندگی گفت: در ابتدا به خانواده مهیار تسلیت میگویم. مقصرین این حادثه را میشود کاملاً مشخص کرد؛ ابتدا هیاتهای دوچرخهسواری که بهشدت کم کار هستند و حمایتی از ورزشکارانشان ندارند، دلیل دیگرش را هم فرهنگ بد رانندگی در ایران میدانم.
وی ادامه داد: این اولین بار نیست که با حوادث جادهای ورزشکارانمان را از دست میدهیم، بهقدری تکرار شده که گویی عادی شده است. برای خود من هم حوادثی این چنین بارها اتفاق افتاده است که مهمترینش ۱۰ سال پیش بود که در اتوبان ماشینی با سرعت ۱۱۰ کیلومتر بر ساعت از پشت با من برخورد کرد و کمرم به شدت آسیب دید و باعث شد ۲ ماه خانهنشین شوم. این در حالی بود که نزدیک بازیهای آسیایی بودیم و با این تصادف از همه چیز عقب افتادم و زندگیام درگیر آن شد، البته آقای آشتیانی ریس فدراسیون وقت تنها کسی بود که حرف من را شنید و من را کمک کرد.
از من پرسیدند گواهینامه دوچرخهسواری داری؟ نمیدانستند ایران گواهینامه دوچرخهسواری صادر نمیکند
رجبلو به جزییات تصادفش اشاره کرد و گفت: جالب آنجاست که راننده آن ماشین به عنوان اینکه من داشتم اتوبان را برعکس میآمدم از من شکایت کرد و بدون آنکه از من بپرسند و چرخم را ببینند بر علیه من نوشته بودند در صورتیکه چرخ من از پشت شکسته بود اما توجه نکرده بودند دوچرخهسوار اگر اتوبان را برعکس برود تبدیل به پودر خواهد شد. جالبتر آنکه قاضی پرونده و همینطور کارشناس تصادف از من پرسیدند گواهینامه دوچرخهسواری دارم یا خیر؟ آنها نمیدانستند در ایران گواهینامه دوچرخهسواری صادر نمیشود و در جایی که اصلاً من مقصر نبودم برخوردهای بسیار زنندهای با من داشتند.
قهرمان دوچرخهسواری ایران افزود: از اینها بدتر مسئولین فدراسیون وقت هم از من پرسیدند در آن اتوبان چه کار میکردم. غافل از آنکه دوچرخهسوار جایی برای تمرین ندارد و تنها لاین ۸۰۰ متری که برای دوچرخهسواری از خیابان انقلاب در سطح شهر تهران گذاشتهاند در واقع پارکینگ موتورسواران است و دیگر جایی نیست که من و امثال من دوچرخهسواری کنند. دور مجموعه آزادی را هم که بارها نامهنگاری کردیم، دوچرخهسواران اعتراض کردند و رسانهای هم شد اما اتفاقی رخ نداد.
منتظر هستیم که یک نفر بمیرد تا تصمیم بر درست شدن وضعیت بگیریم
وی با گلایه از وضعیت رانندگی برخی رانندهها در ایران گفت: فرهنگ رانندگی در ایران دردناک است، ما منتظر هستیم تا یک نفر بمیرد بعد تصمیم بر درست شدن بگیریم. جان آدمها برای برخی رانندگان اهمیتی ندارد ما دوچرخهسواران اکثراً جادههای خلوت را برای تمرین انتخاب میکنیم که تردد کمتر باشد، ولی آنجا هم احتمال کشته شدنمان هست، چون رانندگانمان وقتی دوچرخهسوار میبیند از خود بیخود میشوند و با ۱۲۰ کیلومتر از بغل ما رد میشوند که مثلاً با باد ماشینش ما تکان بخوریم به همین طریق دوچرخهسواران کشته میشوند.
هیاتها باید وارد عمل شوند
رجبلو درباره راهکارهای پیشگیری از تکرار اینگونه اتفاقات توضیح داد: راه تکرار نشدن این دست از اتفاقات تلخ این است که هیاتها وارد عمل شوند و برنامه تمرینی بگذارند. مثلاً ساعت ۸ تا ۱۱ دوچرخهسواران با موتورسوار اسکورت شوند. علاوه بر این باید در رانندگی فرهنگسازی کنند.
انگار دیگر ما را نمیخواهند
قهرمان دورخهسواری جاده ایران در ادامه با گلایه از وضعیت پیش آمده برای این رشته از نظر مالی و اسپانسر گفت: با ۸۰۰ میلیون بودجهای که در باشگاه پیشگامان داشتیم، ما اول آسیا بودیم. توجیه اقتصادی داشتیم، درآمدزایی میکردیم؛ اسپانسر را خودمان میآوردیم، ولی انگار دیگر ما را نمیخواهند.
وی ادامه داد: از زمانی که تحریمها شروع شد دوچرخهسواری ایران روز به روز بیشتر به زوال رفته است، تیمهای پرو کنتینانتال دوچرخهسواری جمع شدند، ستونهای اصلی دوچرخهسواری ریخت و فقط ستونهای فرعی ماندهاند. اگر مدال میگرفتیم به خاطر مسابقاتی بود که از طرف تیمها میرفتیم، الآن که تیمهای پرو کنتینانتال نیستند ما نمیتوانیم در مسابقات آسیایی شرکت کنیم.
رجبلو افزود: ما که جزوء سه تیم اول آسیا بودیم و میتوانستیم دعوتنامه بگیریم و باشگاه حمایتمان میکرد، از زمانی که این تیمها جمع شدند، اسپانسر لاستیک نداریم، پول بلیت نداریم و خودمان هم نمیتوانیم آزادانه در مسابقات شرکت کنیم چون باید در فدراسیون جهانی تیمی باشد تا ثبتناممان کند که اگر بود ما همچنان در قهرمانی آسیا مدال میگرفتیم ولی از ۲۰۱۷ به بعد مدالی نگرفتیم چون شرکت نمیکنیم. این در حالی است که مثلاً برای یک تیم فوتبال ۱۵ میلیارد هزینه میشود اما قهرمانی نمیآورد اما با هزینه کم برای ما، قهرمانی میآوردیم و خودمان درآمدزایی میکردیم.
امورات زندگی با دوچرخهسواری نمیگذرد
وی در واکنش به راه افتادن موج مهاجرت بین قهرمانان ورزشی ایران به کشورهای اروپایی گفت: ورزشکار حق دارد درباره آیندهاش تصمیم بگیرد و برخی تصمیم میگیرند برای رفاه خودشان و خانواده مهاجرت کنند. اما من کشورم را دوست دارم ولی الآن به فکر شغل دیگری هستم و در کنارش باشگاهیام را ادامه میدهم چون امورات زندگیام با دوچرخهسواری نمیگذرد و به هیچ وجه ورزش من توجیه اقتصادی ندارد چون غیر از لوازم جانبی مثل کفش و کلاه و چیزهایی دیگر فقط دوچرخههایی که به کارمان میآید نزدیک به ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون هزینه دارد و سالی سه دوچرخه لازم داریم.
یک سهمیه المپیک تأثیری در دوچرخهسواری ایران ندارد
ملیپوش دوچرخهسواری ایران در پاسخ به برنامههای آینده و مسابقات المپیک گفت: باید ببینیم لیگ و مسابقاتمان کی شروع میشود اوضاع با توجه به کرونا بدتر هم شده و اینکه یک سهمیه المپیک نمیتواند کاری در دوچرخهسواری از پیش ببرد، سهمیه المپیک برای یک نفر هست و حضور آن یک نفر تأثیری بر روند دوچرخهسواری ندارد و فقط یک پیراهن آنجاست نه یک ورزشکار دلیلش هم این است که فدراسیون دوچرخهسواری تأمین بودجه نشد و به خاطر کمبود منابع مالی سهمیه مسابقات پیست را نتوانست بگیرد، فدراسیون نتوانست برای شرکت در مسابقات ویزا بگیرد و مشکل بعدی هم جمع شدن تیمها بود.
مدال طلا هم که گرفتیم خبر کوتاه شدیم
وی ادامه داد: ما که نفر اول رنکینگ آسیا بودیم و حرف اول را میزدیم، الآن هیچ هستیم چون تیمی نیست که به مسابقات و تورهایی آسیایی برویم و فقط در مسابقات ملی اردوها و باشگاهها و لیگهای داخلی است که شرکت میکنیم. ما با کل دنیا درگیر بودیم و در شرایط بسیار سختی مقامآوری کردیم و بر سر ما دعوا بود. متأسفانه دوچرخهسواری مدال طلا هم میگیرد خبرش به یک تیتر و خبر کوتاه بسنده میشود نه توضیحی مفصل راجع به جزییات آن، ما با افتخار آسیا را قلعوقمع کردیم اما یکبار تلویزیون این مسابقات را پوشش نداد تا مردم ببینند چقدر درخشش ما افتخار انگیز بود. چون اینجا همه چیز فوتبال است؛ روزنامههای ورزشی ایران هم روزنامههای فوتبالیاند نه ورزشی.
تفاهمنامه با پلیس دیر بود اما اتفاق خوبی است
رجبلو در ادامه درباره تصمیمات اخیر فدراسیون دوچرخهسواری و عقد تفاهمنامه با پلیس گفت: با اینکه دیر است ولی اتفاق خوبی است. اگر۱۰ سال پیش این انجام میشد، الآن ۱۰هزار دوچرخهسوار داشتیم. ما معضل نفر داریم و آن فردی که باید باشد حضور ندارد. حسین عسگری یا مهدی سهرابی، قادرمیزبانی، احد کاظمی همه با دلخوری رفتند و نفرات جدیدی هم که آمدند چگونگی هزینهها را نمیدانند چون دوچرخهسواری سختافزاری هست، دوچرخهسواری یک صنعت است هزاران درآمدزایی میتواند داشته باشد. من که قهرمان آسیا هستم با تجهیزات فعلی ایران تا ۵۰ نفر اول جهان هم نمیتوانم بالا بیایم مثل راننده فرمول یکی هستم که ماشین فرمول یک زیر پایش نیست. هیئت حمایت و تهیه لوازم برای ورزشکاران بود ولی این کار را نکرد.
دوچرخهسواری ایران به پایان خط رسیده است
رجبلو در پایان دوچرخهسواری را به شخصی که سکته قلبی و مغزی کرده، کمردرد دارد، عروقش ازکارافتاده و رگهایش گرفته که او را به سختی میتوان احیا کرد تشبیه کرد و گفت: حال دوچرخهسواری بد است و متأسفانه به پایان خط رسیده است.
ارسال دیدگاه