نماز عید فطر در همدان؛ سرود شکر و اتحاد
همدان (پانا) - شما خواننده روایتی از برگزاری نماز عید فطر در همدان، تهیه شده توسط خبرنگاران پانا استان همدان هستید.

صبحگاهی آرام و نورانی، در آستانه عید فطر در همدان، آفتاب با لطافت خاصی بر سرزمین برکت وامید تابید. ساعتی به شش و نیم صبح مانده بود و حسینیه امام خمینی (ره) آماده میشد تا جمعیتی بزرگ را به آغوش خود بکشاند. هنگامی که نغمه دلنشین اذان از گلدستههای حسینیه به گوش میرسید، گویی تمام عالم، با قلبی واحد، در انتظار این لحظه روحانی بود.
در کوچههای همدان، صبح به آرامی رو به زوال بود و رنگینکمان عید فطر همچون پرچمی بلند در آسمان شور و شوق میافراشت. در فضایی عطرآگین از گلهای خوشبو و نسیم صبحگاهی، مردان و زنان با لباسهای نو و چهرههای شاداب و چشمان درخشان به سوی حسینیه رهسپار شدند. در هر قدم، دوشادوش یکدیگر، روح و جان آنها از انرژی جمعی پر میشد. حس و حال عید، هالهای از محبت و روحیه خوشی را در دوش میکشید.
وارد حسینیه که شدیم، جمعیتی باایمان و خلوص نیت در حال نشستن به صف بودند. این صحنه، چه زیبا بود! صفهای منظم و دستهای مشتاقی که به درگاه ایزدی دراز شده بود، نویدبخش وحدتی عمیق و خالصانه بود. هر چهرهای داستانی از استقامت یک ماهه روزهداری و عبادت را با خود به همراه داشت. قلبها با هم میتپیدند و نگاهها به آیتالله شعبانی، امام جمعه همدان و نماینده ولیفقیه در استان دوخته شده بود که به زودی از منبر برخاسته و کلماتش به مانند چشمهای از حکمت و نور، جانها را سیراب کند.
سکوت معنادار در فضا حاکم شد و شور و شوق به آرامش معنوی تبدیل گردید. آیتالله شعبانی با حضور خود، بار دیگر عزم و اراده پاک را در دلها برافراشت. خطبههایش سرشار از الفت وامید بود که نه تنها دعوت به شکرگزاری از نعمتهای خداوند بلکه نگاهی عمیق به مقام انس و اتحاد مسلمانان را تبیین میکرد. او با صدایی رسا و دلنشین گفت: «عید فطر نه تنها جشن خاتمهای برای روزهها بلکه آغاز فصل تازهای از محبت و دوستی در جامعه است. » هر کلمهاش در دلهای جمعیت طنینانداز میشد و چشمان برخی را پر از اشک شکر میکرد.
با آغاز نماز، هر رکعت و سجده به مثابه یک گام در مسیر نزدیکتر شدن به خداوند بود. سکوت و نظم در احوال شرکتکنندگان احساس میشد و چهرهها در نور معنوی سبز میشد. وقتی همگان با هم و در یک صدا، تسبیحات و آیات را زمزمه میکردند، گویی دنیا به یک نقطه واحد متصل شده بود.
پس از اتمام نماز، احساسات در سالن به اوج خود رسید. آیتالله شعبانی با نگاهی پر از عشق، مردم را به حفظ ارتباطات انسانی و فراموش نکردن نیازهای یکدیگر فراخواند. او گفت: «در این روز پر از خیر و برکت، نه تنها باید تقوا پیشه کنیم، بلکه باید از یکدیگر حمایت کنیم و در کنار هم، با اکتفا به شعار امسال جامعهای وحدتگرا و محبتآمیز بسازیم. »
رنگینکمان عید با قند و میوهها و داستانهایی از دوستی و محبت پر شده بود. مردم در آغوش یکدیگر میافتادند، دستها را فشرده و عشق را تبریک میگفتند. کودکانی با جست و خیزهای شاداب، روح زندگی را به فضایی که از صمیمیت و دوستی پر شده بود، میآوردند. این روز نه تنها عید فطر، بلکه جشن وحدت و تجدید مأموریت انسانی برای همه بود.
نماز عید فطر در همدان، صحنهای از عشق و دوستی، همراه با اراده درونی برای حفظ همبستگی و عشق به انسانیت بود. این مناسبت یادآور ارزشهای انسانی، محبت و درک متقابل در زندگی اجتماعی ما بود. این روز، در واقع، تجلی وحدت مسلمانان و عزم جمعی برای ساختن آیندهای روشن به دور از اختلافات و نشر محبت در میان مردم بود.
حسینیه، با فراوانی رنگها و طعمها زینتداده شده بود. به عطر گلهایی که در فضا پراکنده بودند، گوش بدهید! گویی هر گل به تماشاگران عید میگفت: «ما نیز در شادی شما شریکیم. » و شیرینیهایی که در دستها رد و بدل میشدند، هر کدام حامل پیام دوستی و محبت بودند. هر کاشی رنگی در دیوار حسینیه، حکایت از تاریخ و فرهنگ این سرزمین داشت که در این جمع پرشور زنده گردید.
در این مراسم، یک جوان با چهرهای شاداب و احساسی پر از شگفتی به دوربین نگاه کرد و با ذوقی وصفناپذیر به دوستانش گفت: «امروز یادآور آن است که ما با هم قویتر هستیم. » و این جمله به طرز ناگهانی، دلهای حاضرین را به هم پیوند داد.
زمان به آرامی پیش میرفت و هر لحظه از این روز برخود کرده با فضایی سرشار از معنویت و شادی، به یادها حک میشد. مردم با دستهای پر از محبت و دلهایی آرزومند، از این روز نهایت لذت را میبردند. حتی در دور افتادهترین نقاط حسینیه، میشد چهرههای شگفتزده کودکانی را دید که با اشتیاق به همسالان خود شیرینیها را تعارف میکردند؛ نمادی از خلوص و بیریایی که تنها در دل انسانهای پاک و کودکانه میتپد.
لحظهای چشمانم به سوی آسمان دوخته شد. آیا میتوانست معنای این روز را در این آسمان آبی و بیکران جستجو کرد؟ گویی آسمان نیز به احتیاط با این جمع عشق و محبت، لبخند میزد. وجود نازک ابرهایی که به آرامی در آسمان حرکت میکردند، نویدبخش زندگی و حرکت به سوی جلو بود.
نماز عید فطر در همدان، تجربهای فراتر از یک مراسم دینی بود. این روز نمادی از عشق و دوستی میان انسانها، پیوندی عمیق میان دلها و وعدهای برای آیندهای روشنتر بود. دلها و ذهنها با تجربیات و یادگاریهایی از مرام و رفتار صحیح پر شد. این مناسبت نه یک بار، بلکه به مثابه یک بارقهامید در دلها، تقدیر ما را جانب میدهد تا راههای همگرایی و همدلی را بهتر بشناسیم و به سوی آیندهای بهتر حرکت کنیم.
به راستی، این روز برای هر یک از ما یادآور آن است که باید از این تجارب استفاده کنیم و در فضای انسانی، صمیمانهتر و مخلصتر زندگی کنیم. این پیام عید فطر است؛ پیامی از قلب به قلب، از دل به دل تا به همگان برساند که محبت و دوستی تنها راه نجات ما در دنیای امروز است.
ارسال دیدگاه