یادداشت/

اعتکاف؛ پله پله تا ملاقات خدا

قم (پانا) - اعتکاف لحظاتی را رقم می زند که ما می توانیم از همیشه به خداوند مهربان نزدیک تر شویم و پله پله خود را به مقام قرب الهی برسانیم.

کد مطلب: ۱۵۳۴۴۸۰
لینک کوتاه کپی شد
اعتکاف؛ پله پله تا ملاقات خدا

لحظات همیشه خاص هستند زیرا سرنوشت را تعیین می کنند ولی این لحظات متفاوت اند. گویا خودشان سرنوشت اند. سرنوشتی شیرین. سرنوشتی که چیزی فراتر از آن نیست. منتهی الیه زندگی. سه روز و شب که هر کدام نردبان ما را به سمت خداوند، کوتاه تر می کنند و این راه را نزدیک تر.

اعتکاف، پله پله تا ملاقات خداست؛ لحظات ورود به اعتکاف برای همه ما دانش آموزان، دقایقی شکوهمند و در عین حال عجیب بود. خادمین که هر کدام منتظر حضور معتکفین بودند، با ورود هر یک از آن ها سراسیمه به سمت شان می دویدند و برای ورود به مسجد همراهی شان می کردند. چشم های پر از ذوقشان دیدنی بود و از شوق اعتکاف برق می زد.

معتکفین، شب زنده داری را پیشه گرفته بودند وتا سحر مروارید اشک را بر گونه های خود جاری می ساختند. برخی مشغول خواندن نماز شب بودند و ندای العفوشان هر چند آرام بود، ولی در تمام مسجد طنین انداز شده بود. برخی هم قرآن گشوده بودند و با عشق، سخنان خداوند را با اعماق قلب و دل خود تکرار می کردند.

لحظات افطار بسیار خاص بود و مثل و مانندی نداشت. از همان لحظه هایی که مورد رضایت مومنان در ماه رمضان است؛ زمانی که صدای اذان در مسجد می پیچید، معتکفین را می دیدی که سجاده گشوده اند، نماز جماعت می خوانند و صلوات می فرستند و یا به خادمین برای آماده سازی سفره افطار کمک می کنند. افطارها و سحرهایی که بیشتر از همیشه بوی خدا را می داد.

لحظاتی که همه رو به منبر می نشستند و به داستان های شهدا و مقاومت، خاطرات دختران شهدا و روضه های حضرت زینب (س) گوش می دادند و اشک می ریختند، بسیار دیدنی بود.

و بعد از تمامی این لحظات، لحظه ای تلخ و شیرین که همان لحظه وداع است، فرا می رسد. دل کندن از سه شب زندگی کردن با خدا، جدایی از شیرین ترین لحظات زندگی، همیشه سخت است. تصوری که هیچ کلمه ای نمی تواند آن را توصیف کند. پایان بخش این اعتکاف، یک عکس دسته جمعی بود که چشم های بارانی را در لذت بخش ترین دورهمی معنوی سال ۱۴۰۳ به ثبت رساند.

 

 

نویسنده : دانش آموز: ریحانه غفاری

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار