رویایی که زندگی یک دانشآموز را دگرگون کرد
قم (پانا) - یک معلم مقطع ابتدایی از تلاش خود برای برگشت یک دانشآموز به روال طبیعی زندگی و رویایی، روایت کرد که وی را متحول کرد.
هفته معلم، فرصت مغتنمی برای بازخوانی خاطرات تلخ و شیرینی روزگار معلمی و روایت آنچه که در طول سالهای تدریس بر معلمان گذشته است.
زهرهسادات علایی از معلمان ناحیه ۳ قم، یکی از خاطرات ناب خود در طول سالهای خدمت را در گفتوگو با پانا روایت کرده که در ادامه میخوانیم:
لطفا خودتان را به صورت کامل معرفی بفرمایید:
«بنده زهرهسادات علایی، آموزگار پایه دوم کلاس شهید هادی مدرسه شهید تندگویان ناحیه ۳ قم، دارای مدرک کارشناسی رشته بیولوژیک با ۱۵ سال سابقه تدریس در آموزش و پرورش هستم.»
بهترین خاطره شما از شغل معلمی چیست؟
«سال اول خدمتم در روستا با دانشآموزی به نام سپیده مواجه شدم که به دلیل مصیبتی که به او وارد شده بود از همکلاسیها و از اهالی روستا منزوی شده بود. چون همه به او نگاه ترحمآمیز داشتند و اصلا با هیچکس ارتباط نمیگرفت.»
در ایام اعتکاف ماه رجب بود که من موفق به حضور در جمع معتکفان شدم و برای سپیده، خیلی دعا کردم. بعد از اعتکاف که به مدرسه وارد با کمال تعجب دیدم سپیده با دسته گل آمد و با گرمی از من استقبال کرد.»
علت این تحول در رفتار سپیده چه بود؟
«رویایی که دیده بود را برایم تعریف کرد و بعد از بیدار شدن، حس خوبی گرفته بود. جالب هست که زمان این رویا مصادف با شب اولی بود که در اعتکاف بودم. بعد از آن، سپیده به زندگی و به جمع دوستانش بازگشت و ۱۴ سال از آن ماجرا میگذرد و ما همچنان با هم در ارتباط صمیمی هستیم.»
چه حسی نسبت به معلمی دارید؟ آیا از کارتان خسته نمیشوید؟
«من عاشق بچهها هستم و خیلی از آنان مطلب و درس زندگی یاد میگیرم. بچهها بدون دلیل شاد هستند و همین خود یک درس مهم زندگی است؛ هر روز که می گذرد، برایم انگار روز نویی در وادی معلمی است.»
چه توصیهای به معلمان دارید؟
«گروهی از دانشآموزان هستند که با فقر محیطی، اجتماعی یا فرهنگی دست و پنجه نرم میکنند که باید حواسمان به اینها باشد. خوشحالی و نشاط درونی بچهها خیلی برایم مهم است.»
دانشآموزخبرنگار: نازنینزهرا ملااحمدی
ارسال دیدگاه