سمیرا مرادیان*
گل لبخند بر لبهای کودکان غزه
قم (پانا) - سال 1402 بر کودکان غزه سخت گذشت و از بزرگترین آرزوها در سال جدید این است که گل لبخند رضایت و پیروزی بر لبان آنان بنشیند.
سال ۱۴۰۲ با تو هستم، آری با توام....حالا که لحظه های آخر را سپری میکنی، بدان که چگونه گذر کردی! چه فراز و نشیب هایی را در جهان در نوردیدی!
بهارت که آمد با خودم فکر میکردم حس و حالم بهتر از این نمیشود...خوش و خرم زندگیام را میکردم از پس صفحات کتابهای درسیام طلوع و غروب خورشید را میدیدم به این امید که قرار است در سال نو همه استرسهایم محو شود.
به اواخر بهار که رسیدیم ورق برگشت و انگار میخواستی خودی نشان بدهی و زورت را به رخم بکشی..تسلیم شدم و باختم ساده نبود اما باختم...تابستان با گرمای خورشیدش طلسم قندیل بسته قلبم را ذوب کرد و حالا من متروکهای بیش نمیدیدم!
من بودم و شکست و فروریختنهای همیشگی....پاییز که از راه رسید دوباره شکفتم اما این بار حس خوبی داشتم انگار قلبم دیگر متروکه نبود..انگار چون پیری خسته به دیواری تکیه داده بودم تا نفسی تازه کنم.
هر روز خبری از پیروزیهای فلسطین و در کنارش ظلم دشمن و غصههای کودکان غزه... ولی امان از زمستانت از اول تا به آخرش برایم انتظار بود و انتظار...خبری از حس و حال خوب نبود و دیواری که پیرمرد تکیه داده بود فرو ریخته بود...
در این بین روح خستهام به دیدار کسی رفت که در گوشهای از حیاط خانهاش میشد خلوتی برگزید انگار زخمهایم را بست و دوباره راهیام کرد... حالا که میروی آرامم؛ انگار منتظر خدافظیات بودم....به سلامت برو اما اگر ۱۴۰۳ را بین راه دیدی بگو دست پر بیاید با سبدی مملو از سر خوشی و تبسم. سال پربرکتی که دو بار ماه مبارک رمضان را میبیند و آکنده از برکت برای همه مسلمانان است.
ان شاءالله سالی باشد که دیگر غم هیچ کودک بیسرپناه و گرسنهای را در غزه نبینیم و هر چه شادی هست، بین ما و آنها تقسیم شود.
*خبرنگار پانا
ارسال دیدگاه