در گفت‌و‌گو با پانا:

سینما یکی از مبناهای مطالعه علمی جامعه به حساب می‌آید

سینما رسانه بسیار موثر و تاثیر گذاری است و می تواند حقیقت و دروغ را درهم آمیزد و به مخاطب القا کند

تهران (پانا) - یک پژوهشگر سینما معتقد است سینما یکی از مبناهای مطالعه علمی جامعه به حساب می آید و سینمای رئالیسم بازنمایی از واقعیت های اجتماعی موجود بوده و به دنبال بررسی شرایط اجتماعی جامعه است.

کد مطلب: ۱۵۱۵۹۵۲
لینک کوتاه کپی شد
سینما یکی از مبناهای مطالعه علمی جامعه به حساب می‌آید

محمدرضا دلیر در گفت‌و‌گو با پانا درباره جامعه شناسی سینما گفت: «علم جامعه شناسی به عنوان یکی از زیرشاخه های علوم اجتماعی این وظیفه را عهده دار شده است تا جهان و روابط اجتماعی در آن را به انسان بشناساند. جامعه شناسی سینما علمی است که به تحلیل جامعه شناسانه آثار سینمایی پرداخته و به تاثیر هنر سینما به عنوان یک رسانه بر روی جامعه می پردازد.»

وی افزود: «جامعه شناسی سینما فیلم های سینمایی را از زوایای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تحلیل می‌کند. جامعه شناسی سینما به فیلم درقالب یک اثر سینمایی به عنوان یک پدیده اجتماعی نگاه می کند و از یک سو،تحولات و کنش های اجتماعی موثر در خلق اثر سینمایی را کشف کرده و از سوی دیگر، تاثیرات فیلم بر روی جامعه را بررسی و ارزیابی می‌کند.»

دلیر اضافه کرد: «جامعه شناسی سینما به دنبال زمینه های اجتماعی شکل گیری یک فیلم سینمایی بوده و همچنین تاثیرات سینما برروی مخاطبان و فرهنگ جامعه را مورد مطالعه قرار می‌دهد. آثار سینمایی از شرایط اجتماعی آن جامعه ناشی می‌شوند و جامعه شناسی سینما به دنبال کشف تاثیر ساختارهای اجتماعی در تولید متون سینمایی بوده و ارتباط سینما را با اوضاع جامعه بررسی می‌کند. در واقع سینما یکی از مبناهای مطالعه علمی جامعه به حساب می آید و سینمای رئالیسم بازنمایی از واقعیت های اجتماعی موجود بوده و به دنبال بررسی شرایط اجتماعی جامعه می باشد به همین دلیل جامعه شناسان سینما بیشتر علاقمند به تحلیل آثار سینمای رئالیسم هستند.»

این پژوهشگر سینما ادامه داد: «فیلم ساز تحت تاثیر جامعه و دید زیبایی شناسی خود دست به خلق آثار هنری می‌زند. یکی از فواید جامعه شناسی سینما جنبه افشاگرانه و انتقادی آن است بدین معنا که سینما رسانه بسیار موثر و تاثیر گذاری است و می تواند حقیقت و دروغ را درهم آمیزد و به مخاطب القا کند.»

محمدرضا دلیر اضافه کرد: «جامعه شناسی سینما می‌تواند با نشان دادن نسبت میان جهان واقعی اجتماعی و جهان فیلم، راست و دروغ را از هم جدا کند و مانع اغوای مخاطبان شود. سینما در سطوح خرد و کلان،در دوره های کوتاه مدت و بلند مدت و به اشکال آشکار و پنهان،به عنوان میانجی مخطب بر جامعه اثر می گذارد.»

وی افزود: «جریان غالب سینمای ایران در دهه سی و چهل شمسی سینمای عامه پسند یا فیلم فارسی بود و فاقد تاثیر گذاری عمیق اجتماعی بود در واکنش به این سینما ،سینمای روشنفکری بوجود آمد که مضامینی خارج از عرف سینمای آن روز داشت و واقعی تر بود اما به دلیل تکیه صرف به نخبگان و هنرمندان به سینمای شخصی تبدیل شد و نتوانست مخاطبی عام پیدا کند و جریان ساز شود، در اوخر دهه چهل جریانی نو از دل دوجریان قبلی بیرون آمد که سینمایی تاثیر گذار، دردمند و جنبش ساز بود این سینمای متفاوت از انتزاع کمتری نسبت به سینمای روشنفکری برخوردار است و در سطح واقعی گام بر می‌داشت و گروه‌های بیشتری را به خود جذب کرد که نهایتا به سینمای موج نو  معروف شد این پیشرفت نتیجه عوامل مختلفی بود بسیاری از فیلمسازان،فیلمبرداران و متخصصان فنی با استعداد یا خارج تحصیل کرده وارد صحنه شدند با پیدایی موج نو در سینمای ایران در سال ۱۳۴۸ با مضمون و روحیه عصیانگری سیر جریان فیلم سازی بطور کاملا خودآگاه گرایش معترض و رادیکال گونه نسبت به تضادهای احتماعی و مناسبات اجتماعی پیدا کرد.»

وی اضافه کرد: «در اواخر دهه چهل انتقام فردی و موج تنهایی و پیروزی کاذب در طبقات سنتی و تصویر آن به صورت مدرن در محتوای فیلم ها سبب شد تا جامعه و مخاطبان در جریان بعدی در دهه ۵۰ فشار بر هویت اجتماعی مضمون فیلم ها را حس کنند و در نتیجه از جنبه علاقه به فیلم ها به چند طبقه تبدیل شوند.»

این پژوهشگر سینما در پایان گفت: «شروع و ساخت برخی از فیلم های دوره میانی دهه پنجاه اساسا بیانگر بحران‌های اجتماعی اخلاقی و فرهنگی جامعه جوانان طبقه متوسط شهری و حتی گاه طبقات پایین بودند. در فیلم های این دهه مضمون تنهایی فرجام اندوه بار و تلخ دو جوان به وضوح دال بر این پویش است.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار