قاب سینمایی و قاب تلویزیونی چه تفاوتی با یکدیگر دارند
تهران (پانا) - دوازدهمین جلسه از فصل نهم پاتوق فیلمکوتاه، با اکران و بررسی فیلمهای «وضعیت آرام»، «تحت فشار»، «مریضخانه مرکزی» و «ناکاوت» در سینما بهمن تهران برگزار شد.
دوازدهمین جلسه از فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه، با اکران و بررسی فیلمهای «مریضخانه مرکزی» به کارگردانی مشترک وحید و نوید نامی، «وضعیت آرام» به کارگردانی مهدی دواچی، «ناک اوت» به کارگردانی محسن بانصیری و «تحت فشار» به کارگردانی وحید رابودان با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز-پخش رویش، یکشنبه ۲۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۳ در سینما بهمن تهران برگزار شد و سپس داوود مرادیان منتقد و کارگردان سینما بهعنوان کارشناس و محمد صابری بهعنوان مجریکارشناس برنامه به نقد این آثار پرداختند.
در این نوبت از پاتوق هادی مقدمدوست کارگردان سینمای ایران بهعنوان مهمان ویژه حضور داشت و حین اکران آثار، در کنار سایر مهمانان پاتوق به تماشای چهار فیلم کوتاه نشست.
ایدهای که در خوابگاه متولد شد
در ابتدا مهدی دواچی کارگردان «وضعیت آرام» درباره شکلگیری ایده این فیلم گفت: ماجرای ساخت «وضعیت آرام» از سال ۹۸ و زمانی که مشغول تحصیل در رشته دامپزشکی بودم شروع شد، جرقه ساخت این فیلم از دانشگاه شیراز خورد. باید بگویم ساختمانهای خوابگاه این دانشگاه بسیار جالب هستند، ما دانشجویان همیشه به این فکر کردیم که اگر روزی یک دختر به این خوابگاه بیاید چه میشود. البته فکر میکنم این موضوعی است که همه دانشجویان در مقاطعی به آن فکر میکنند و ایده فیلم «وضعیت آرام» از همان جا به ذهن ما آمد.
سپس مرادیان درباره «وضعیت آرام» گفت: ویژگی بچههای سینمای جوان در سالهای اخیر، این است که فرم را به خوبی یاد گرفتهاند اما آنچه حس میکنم در کل سینمای ایران نیست، داستان است. در «وضعیت آرام» اتفاقات دال بر دانستههای فردی جلو میرود و یک شکاف روایی در آن وجود دارد که باعث میشود ما با اتفاقات فیلم احساس بیگانگی کنیم، تا جایی که همه چیز مبتنی بر تجربیات شخصی عدهای است که در خوابگاه بودهاند.
وی ادامه داد: مثلاً من هیچوقت فضای خوابگاه را تجربه نکردهام، افرادی مثل من زیاد هستند، پس ما با این فیلم انس نمیگیریم. با این حال بازی کاراکترها بسیار قابل تامل و جای دوربینها قابلقبول بود، اما آن فاصلهای که در روایت گفتم باعث میشد ارتباط عمیقی با فیلم نگیریم. مثلاً حتی نفهمیدیم آن دختر چرا خودکشی کرد؟ فیلم اطلاعاتی درباره اتفاق پایانی به ما نمیدهد. فیلم به ما نمیگوید آیا آن شرطبندی ارزش این همه هزینه را داشت؟ برای کم کردن آن فاصله باید کتابهایی درباره روایت بخوانید.
وقتی همه تحت فشارند!
وحید رابودان کارگردان «تحت فشار» هم با بیان اینکه از سال ۸۹ کار در سینما را آغاز کرده و این پنجمین فیلم داستانی اوست، اظهار کرد: این فیلم را دو سال پیش ساختم. ایدهای داشتم که نمیدانم چقدر در این فیلم درآمده است. من سعی کردم فضایی را بسازم که همه آدمهای فیلم تحت فشار باشند. مثلاً از فروشنده سوپرمارکت گرفته تا املاکی و کاراکتر اصلی در این فیلم تحت فشار هستند. به طور کلی به نظرم وقتی آدمها تحت فشار قرار میگیرند تصمیمات مختلف میگیرند که اگر در شرایط آرام باشند تصمیم دیگری میگیرند.
مرادیان درباره «تحت فشار» گفت: سادگی کارگردانی این فیلم با سادگی تنش درونی آن متناسب است. ما در «تحت فشار» با یک کارگردانی متمایزکننده مواجه نیستیم که از فیلم بیرون بزند، اینکه بتوانید صحنه را کنترل کنید هنر بسیار زیادی میخواهد که ما در این فیلم شاهدش هستیم.
رابودان در ادامه در پاسخ به انتقادات یکی از مخاطبان درباره پس تولید فیلم گفت: من کار تدوین هم میکنم، اگر میخواهید کار پست پروداکشن فیلمتان را انجام دهید قبل از تخصص، تعهد افراد را بسنجید. وقتی مسئولیت کاری را قبول میکنیم باید واقعا آن را انجام بدهیم به ویژه برای فیلم کوتاه که با سختی ساخته میشود. من وقتی برای تدوین فیلمی اعلام آمادگی میکنم کمترین کار این است که وقتی سازندگان آن فیلم با من تماس میگیرند خیالشان را راحت کنم، عمیقأ متاسفم برای کسانی که کار مراحل فنی میکنند اما بدقول هستند.
مرادیان هم درباره اظهار نظر یکی از مخاطبان درباره اینکه این فیلم قاب تلویزیونی دارد، بیان کرد: ما اساسا قاب سینمایی و تلویزیونی نداریم، ما داستانگویی متفاوت داریم وقتی شما فضای تحت فشاری را تصویر میکنید نمای لانگ هیچ کمکی به شما نمیکند چون نمای لانگ به بیننده اجازه تنفس میدهد، این را هم باید بگویم که در ایران هیچ لنزِ به دردبخورِ بدون اعوجاجی وجود ندارد. البته برخی از ما بهتران دارند، مثلاً فیلمهای نهادها بالاخره امکاناتی دارند. از سوی دیگر برای پس تولید سراغ آدمهای حرفهای شلوغ نروید سراغ افرادی بروید که کمی باهوش هستند.
فیلمسازی به زبان مادری
در ادامه وحید نامی کارگردان «مریضخانه مرکزی» روی صحنه آمد و بیان کرد: اولین بار است که به سینما بهمن میآیم، اینجا پرده جالبی دارد اما نور و صدایش تعریفی ندارد. من بیست سال است که فیلم کوتاه میسازم اما عهد کردهام که دیگر فیلم کوتاه نسازم البته نه اینکه ساخت فیلم کوتاه بد باشد اما دوست داشتم فاصلهای از فیلم کوتاه بگیرم و در تلاشم فیلم بلندم را بسازم، البته سه سال است که تلاش میکنم اما هنوز در نقطه صفر هستیم.
نامی مطرح کرد: نام اولیه این فیلم غده بود اما بعد به این نتیجه رسیدیم که «مریضخانه مرکزی» اسم بهتری است. این فیلم در ۹ روز در بیمارستان باباباغی تبریز فیلمبرداری شد همان لوکیشینی که فروغ فرخزاد «خانه سیاه است» را در آن ساخت. ما تاکید داشتیم که حتما آنجا فیلمبرداری کنیم، اما یکی از دشواریهای ما مجاب کردن متولیان این بیمارستان بود، آنها میگفتند هر کجا را بخواهید برایتان فراهم میکنیم به جز اینجا اما ما میخواستیم در باباباغی کار کنیم، این فیلم سه سال پیش با ۱۷۰ میلیون تومان ساخته شد.
سپس مرادیان توضیح داد: مهمترین ویژگی این فیلم، لهجه آن است، کارگردان برای این کار جسارت به خرج داده و این امتیاز مهمی است در حالی که بسیاری در سینمای ما دوست دارند فیلمشان را به زبان فارسی بسازند و فرار از ساخت فیلم به زبان مادری ضعف سینمای ماست.
در ادامه نامی گفت: من همه فیلمهایم را به زبان ترکی ساختهام چون این زبان را بهتر میفهمم و احساسم در فیلمهایم را بهتر میتوانم بروز دهم. به زبانی که تکلم کردم و بلدم فیلمم را ساختم. من و نوید سهگانهای داریم که مضمون آن دیکتاتوری است و معتقدیم همه جای جهان چنین گیر و گرفتاریهایی دارد.
این کارگردان در پاسخ به انتقاد یکی از مخاطبان که گفت باید فیلمتان را به زبان فارسی بسازید، مطرح کرد: من فکر نمیکنم یک فیلمساز به خاطر استفاده از زبان مادری باید کارش توجیه کند چه کسی این «باید» را تعیین میکند؟ اصلا این فیلم علیه بایدهاست. من زیر بار این بایدها نمیرود. من در این موقعیت فیلمم را به زبان مادری خودم میسازم.
مرادیان هم بیان کرد: ما در ساختار یک فیلم چیزی به نام گفتمان روایی داریم که خود را با ابزار روایی به ما نشان میدهد اگر گفتمان روایی ما را مخاطب بفهمد موفق بودهایم اگر نه که فیلم ما الکن است. هر چیزی و هر مکانی سنی دارد. هر زبانی هم اقلیمی دارد. نمیشود در این فضا عربده کشید. باید شاعرانه متلک خود را بیاندازید. همه چیز در این فیلم به قاعده بود و امیدوارم فیلم بلندت را بسازی.
سینمای کوتاه مقدمه سینمای بلند نیست
در ادامه مرادیان در غیاب محسن بانصیری درباره «ناکاوت» گفت: باید بدانیم سینمای کوتاه مقدمه سینمای بلند نیست، سینمای کوتاه لیگ دو نیست که تمرین کنید تا به لیگ برتر برسید، سینمای کوتاه یک سکانس خلاصه شده از یک فیلم بلند هم نیست، سینمای کوتاه عرصه تبلور فرم است. پس قرار نیست در سینمای کوتاه حتی یک داستان خیلی سرراه هم ارایه کنید.
وی افزود: وقتی قصد میکنید در فیلم کوتاه حرف اجتماعی بزنید کار شما سخت میشود، به نظرم اتفاقا در این بسته ساخت «مریضخانه مرکزی» فیلم راحتتری نسبت به سه فیلم دیگر بوده چون جهان خود را خلق کرده است. «ناکاوت» میخواهد یک معضل اجتماعی خانوادگی را روایت کند و از این منظر کار سختی دارد. تمام فیلم ماجرای یک اجبار است و چون تواتر پیدا میکند کار سختتر هم میشود، در فضای بسته یک فیلم کوچک وقتی میخواهید انسانها را کنار هم جمع کنید ناخودآگاه نماد درست میشود و دیگر آن لایه رویی فیلم مطرح نیست بلکه کنایهها خلق میشود. در چنین فیلمهایی همه چیز معنایی دارد، این شیوه رفتن به سمت نماد به شکل ناخودآگاه است، آن هم بدون اینکه ادا درآورید.
ارسال دیدگاه