آیا سلبریتیها جای کسی را در تئاتر تنگ کردهاند؟
تهران (پانا) - حضور چهرههای شناختهشده سینما و تلویزیون در صحنه تئاتر، طی سالیان اخیر، واکنشهای متفاوتی را به خود دیده است اما از هر زاویهای که به این مقوله ورود میکنیم، به موردی خلاف اصالت و مقبولیت هنر نمایش مواجه نمیشوید.
حضور بازیگران سینما و تلویزیون، روی صحنه تئاتر، طی سالهای اخیر، با موجی از واکنشهای متفاوت مواجه بوده است. عدهای این حضور را غنیمت شمرده و آن را به نفع مصادیقی چون جریان اقتصادی تئاتر نسبت دادند و در مقابل، برخی این حضور را ناامن دانسته و ساحت نمایش و صحنه را مبرا از آن رخدادهایی که مقابل دوربین سینما و تلویزیون میگذرد، میدانند.
خاک صحنه دامنگیر است
این تقابل طی سالیان اخیر، همواره به محلی در جهت مناقشه دو گروه تبدیل شده است اما کفه قضاوت همواره به نفع موافقان این حضور، سنگینی کرده است علیالخصوص آنکه طی ماههای اخیر، اخباری مبنی بر حضور اینفلوئنسرها روی صحنه نمایش حسابی خبرساز شده بود. در چنین شرایطی استدلال موافقان حضور بازیگران سینما و تلویزیون در تئاتر این بود که در این زمینه، آیا حضور بازیگر حرفهای موجه است یا حضور اینفلوئنسرها؟
بسیاری از بازیگرانی که امروز به ستارههای دنیای سینما، شبکه نمایش خانگی و تلویزیون تبدیل شدهاند، از تئاتر شروع کردهاند و خاستگاه تئاتری دارند.
در حال حاضر بازیگرانی چون فرهاد آئیش، صابر ابر، بهرام افشاری، نادر فلاح، بهنام تشکر، کوروش سلیمانی، رامین ناصرنصیر، امیرحسین فتحی، نورا هاشمی، صدف اسپهبدی، محمد نادری نمایشهایی را به روی صحنه دارند؛ حضور بازیگران شناختهشده دیگر به پای ثابت تقویم سالیانه کشور تبدیل شده بهگونهای که در هر برهه زمانی در طول سال، بازیگران چهرهای را یافت میکنیم که نمایشهایی را به روی صحنه دارند.
لازم است به این نکته مهم اشاره کنیم که بسیاری از بازیگرانی که امروز به ستارههای دنیای سینما، شبکه نمایش خانگی و تلویزیون تبدیل شدهاند، از تئاتر شروع کردهاند و خاستگاه تئاتری دارند و اکنون که پس از مدتی، دوباره به صحنه تئاتر بازگشتهاند، نمیتوان این ایراد را بر آنها وارد دانست که چرا خود را به هنر نمایش سنجاق میکنند. خاک صحنه دامنگیر است و اگر باید انتقادی را به این دسته از بازیگران وارد دانست، باید عنوان کرد که چرا در طول این مدت، در عرصه نمایش کمکاری داشتهاند.
فارغ از این اتفاق، اگر بازیگری، خاستگاه تئاتری نداشته باشد و حالا به هر دلیلی درصدد تجربهاندوزی در این عرصه است، چرا باید جلوی این حضور را گرفت؟ نخست آنکه تمرینات منحصر تئاتر سبب کسب مهارتهای نوین و متفاوتی در آن بازیگر میشود که در ادامه مسیر بازیگری او تاثیرات مثبتی به همراه خواهد داشت.
چندین نمایش وجود دارند که از هیچ بازیگر چهرهای استفاده نکرده و بنابراین فضا برای کسانی که منحصرا فعالیت خود را در تئاتر دنبال میکنند به راحتی فراهم استثانیا سبب رونق اقتصادی تئاتر میشود که در تمام این سالها بهعنوان پاشنه آشیل نمایش مطرح بوده و ناملایمات بسیاری را در این هنر اصیل رقم زده است.
ثالثا، هر نمایشی، نویسنده، کارگردان و تهیهکننده دارد. با توجه به حساسیتهای بالایی که در این زمینه وجود دارد و البته وسواسی که به ویژه در نگاه کارگردان موجود است، نمیتوان اینگونه اندیشید که یک بازیگر با هر قابلیتی که داشت، میتواند به روی صحنه رفته و اساسا شایستگی چنین حضوری را ندارد چرا که تمام این موارد، از فیلتر کارگردان و دیگر صاحبان نمایش عبور کرده و چیزی به دلخواه بازیگر رقم نمیخورد.
فارغ از تمامی این موارد، هماکنون چندین نمایش وجود دارند که از هیچ بازیگر چهرهای استفاده نکرده و بنابراین فضا برای کسانی که منحصرا فعالیت خود را در تئاتر دنبال میکنند به راحتی فراهم است و اینکه برخی عنوان میکنند حضور سلبریتیها، محدود شدن فضای کاری هنرمندان عرصه تئاتر را تشدید میکند، منطق درستی نداشته و نمیتوان بر آن تکیه کرد.
«حضور سلبریتیها در عرصه تئاتر تاکنون منتج به اتفاقهای خوبی شده که مهمترین آن، فروش بالای آن آثار بوده که اقتصاد این هنر را در طول سال با افزایش قابلتوجهی همراه کرده و سبب میشود تا سانسهای برخی از این نمایشها تا روزهای متوالی رزرو شده و سالنها پر شوند»
هنر تئاتر در کشور، نسبت به سینما و شبکه نمایش خانگی، از برخی محدودیتهای بعضا تاریخی رنج میبرد. در طول این سالها تلاشهای بسیاری صورت گرفته تا بسیاری از این محدودیتها مرتفع شود. رویکردی که قطعا با استقبال دوستداران و دلسوزان این هنر همراه است بنابراین نباید با ایراداتی از این دست، زمینه فعالیت در این عرصه را محدود کرد و مخاطب را نسبت به این هنر، دلسرد کرد. حداقل امروز که هنر نمایش، تلالویی ویژه در حیات پساکرونایی خود دارد، باید با همبستگی و دلسوزی، زمینه اعتلای بیشتر هنر تئاتر در کشور را رقم زد و موانع پیشرو را عقلانی و حسابشده مرتفع کرد.
ارسال دیدگاه