کاوه قهرمان در پاتوق فیلم کوتاه مطرح کرد؛
یکی از ضعفهای سینمای کوتاه ما، بیتوجهی به مقوله صداست
تهران (پانا) - کاوه قهرمان نویسنده، کارگردان و منتقد سینما ایران در پانزدهمین جلسه از فصل هفتم پاتوق فیلم کوتاه به نقد و بررسی چهار فیلم اکران شده در این برنامه نشست و مسائل ساختاری در فضای کلی سینمای کوتاه را بیان کرد.
پانزدهمین جلسه از هفتمین پاتوق فیلم کوتاه دوشنبه ۱۴ شهریورماه ۱۴۰۱، با نمایش ۴ فیلم کوتاه «موش کور» بهنویسندگی و کارگردانی محمدحامد ستاری، «دکل» بهنویسندگی و کارگردانی بابک مصطفوی، «آخرین لالایی در تهران» بهنویسندگی و کارگردانی محمد وحدانی و «حیاط» بهنویسندگی و کارگردانی مصطفا سلیمانی برگزار شد.
در این رویداد کاوه قهرمان نویسنده، کارگردان و منتقد سینما ایران به عنوان کارشناس ویژه جلسه پانزدهم، پس از اکران آثار با دو کارگردان فیلمهای به نمایش درآمده که در سالن ۱ پردیس سینمایی پارسو حضور داشتند، به گفتگو نشست و در نهایت هر چهار فیلم کوتاه این هفته پاتوق را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
کاوه قهرمان در ابتدای صحبتهای خود درباره حال و هوای سینمای فیلم کوتاه گفت: حال فیلم کوتاه در ایران خوب است، البته اگر فرصت بیشتری به فیلمسازها داده شود، شرایط بهتر هم میشود. چهار فیلم کوتاه اکران شده در این جلسه پاتوق فیلم کوتاه را هم من قبلتر دیده بودم و هر چهار فیلم به نظر من فیلمهای قابل دفاع و باشخصیتی از نظر سینما بودند.
* موش کور؛ وقتی تصویر در خدمت صدا قرار میگیرد
فیلم کوتاه «موش کور» بهنویسندگی و کارگردانی محمدحامد ستاری که سومین فیلم داستانی او هم است، اولین فیلمی بود که مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
قهرمان درباره این فیلم توضیح داد: «موش کور» فیلم استانداردی بود و از جنس فیلمهایی از سینما است که به شدت متکی به فضاسازی است؛ به این شکل که ایده اولیه فیلم و فیلمنامه تفاوت چندانی باهم ندارند و اگر مخاطبی قرار بود صرفا فیلمنامه را بخواند، قطعا به کیفتی که در تماشای فیلم درگیر محتوای داستان شد، در فیلمنامه نمیشد. دلیل آن هم فضاسازی است که در فیلم به خوبی صورت گرفته است و اینجاست که در یک فیلم، صدا، نور، جغرافیا و نقش بازیگران اهمیت بیشتری پیدا میکند.
وی ادامه داد: یکی از ضعفهای سینمای کوتاه ما، بیتوجهی به مقوله صداست؛ به حدی که ما در سینما آنقدر که به تصویر پایبند هستیم، اهمیت چندانی به صدا نمیدهیم. در فیلمهای کوتاه ما عموما صدا در خدمت تصویر است، ولی در «موش کور» تصویر است که در خدمت صدا قرار دارد و این نکته به تنهایی این فیلم کوتاه را تا حدی متمایز کرده است.
کارگردان فیلم «تارا» با بیان یک پیشنهاد به کارگردانهای فیلمهای کوتاه، گفت: یکی از راههایی که دست کارگردان را در پستولید و در نهایت آن چیزی که روی پرده میخواهد به نمایش بگذارد، باز میکند، توجه به پیشتولید است. تولید فیلم کوتاه بسیار سخت است و با توجه به شرایط مالی یک ریسک بزرگ است، پس چه بهتر که در زمان پیشتولید، توجه بیشتر به تکتک پلانها از تمام ابعاد صورت بگیرد و کارگردانها با دست پر، پشت دوربین قرار بگیرند.
* کمدی سیاه دکل؛ اغراق مناسب در جزئیات
در ادامه جلسه، فیلم کوتاه «دکل» به کارگردانی و تهیهکنندگی بابک مصطفوی با حضور کارگردان اثر مورد بررسی قرار گرفت. کاوه قهرمان درباره این فیلم هم بیان کرد: «دکل» هم مانند «موش کور» از جمله آثاری بود که از فضاسازی و لحن متفاوتی در بیان داستان بهره برده بود و به تعبیری این فضا و لحن متفاوت فیلم، «دکل» را برای من تبدیل به یک کمدی سیاه کرده بود.
وی با اشاره به انتخاب بازیگر خوب فیلم کوتاه «دکل» تصریح کرد: فیلم در یک کارخانه ترسیم میشود که در کنار بازیگر نقش اول خود، به تنهایی دارای یک کاراکتر است. فضاسازی فیلم مانند شخصیت اصلی این فیلم دچار یک دیوانگی است. کارگردان توانسته است همانقدر که اغراق در کاراکتر بازیگر نقش اول وجود دارد، در استفاده از میزانسنها و حتی استفاده از لنز و قاببندیها اغراق کند.
* تجربه فضای متفاوت با احساساتگرایی
محمد وحدانی کارگردان «آخرین لالایی در تهران» و مصطفا سلیمانی کارگردان «حیاط» در این جلسه حضور نداشتند و منتقد این جلسه از پاتوق بدون حضور دو کارگردان به ترتیب درباره فیلمها گفت: «آخرین لالایی در تهران» طراحی خوبی دارد و در بیان داستان خود ترسی ندارد که به ورطهی سانتیمانتالیسم یا احساساتگرایی بیفتد. این برخلاف فضای غالب فیلمهای کوتاهی است که من دیدهام. این فیلم به خوبی فضای نوستالژیک و احساساتی را در دل خود جای داده بود و باقی کارگردانها هم اگر به این نکته توجه کنند، میتوانند فضای متفاوتی را در آثار خود خلق کنند.
وی در پایان این جلسه با توجه به دو فیلم «آخرین لالایی در تهران» و «موش کور» از اقتباسی که این دو فیلم کوتاه صورت گرفته بود، تعریف کرد و در ادامه درباره فیلم کوتاه «حیاط» توضیح داد: «حیاط» جزو فیلمهایی است که قاب چهار به سه برای او مناسب نیست، سکانس اصلی و هسته مرکزی فیلم به دلیل همین قاببندی که گفتم، نتوانسته که به خوبی در دل داستان قرار بگیرد و البته نکته مثبت «حیاط» روایت مناسبی است که مخصوص فیلم کوتاه است. بر خلاف فیلم «دکل» که اگر در قالب یک فیلم بلند تولید میشد، قطعا موفقیت بیشتری داشت.
پانزدهمین جلسه فصل هفتم پاتوق فیلم کوتاه، دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۴ با اجرای محیا ساعدی برگزار شد و جلسه شانزدهم و البته آخرین جلسه پاتوق فیلم کوتاه در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ با اکران چهار فیلم کوتاه و نقد و بررسی فریدون جیرانی برگزار میشود.
ارسال دیدگاه